میرزا بهاء و تکالیف
این پیغمبر چون در قرن نوزدهم مبعوث می شود و در این قرن اساس استبداد و پایه ی سلطنت در ممالک مختلفه ی جهان متزلزل بوده و مردم جهان روی اقتضای زمان و شیوع تظاهرات مادی خواهان مجلس بین الملل و مجلس شوری و مجلس سنا بودند، میرزا نیز به مقتضای جریان روز بیت العدلی تاسیس نموده و احکام غیر مذکوره و فروعات دینیه و وظائف بندگان خود را به مجلس بیت العدل واگذار می کند.
میرزا از این نکته غفلت ورزیده بود که پایه ی این مجالس روی اکثریت نهاده شده و رای اکثریت در این مجلس نافذ و معتبر و حاکم شناخته می شود.
در صورتی که اکثریت هیچ گونه از حقیقت و صلاح کشف نکرده و در بسیاری از موارد نظر اکثریت خطا و غلط بوده و رای اقلیت صائب و صحیح می باشد. و ان تطع اکثر فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن، ولکن اکثرهم للحق کارهون و مایتبع اکثرهم الاظنا و لکن اکثرهم یجهلون. (1)
معلوم است که اکثر مردم به حکم طبیعت روی تمایلات نفسانی و شهوات مادی و هوس های طبیعی زندگی داشته و امرار معاش می کنند، و هر چه از این مرحله دورتر شده و با صفات زهد و تقوی و نیکو کاری و قیودات پسندیده ی دیگر متصف شوند دائره کوچک تر خواهد شد.
و ما باید پیوسته از نظر صائب و رای دقیق و فکر خالص و عقیده ی پاک و حکمی که روی تحقیق و اطلاع و تقوی و عدالت استوار گردیده است پیروی کنیم، اگر چه تمام اهل جهان مخالف باشند، پس نقطه ی اتکاء ما لازمست فقط و فقط همان حقیقت و علم و تقوی باشد و بس.
و دیگر اینکه میرزا بهاء به جز قوانین معینه و احکام چندی، چیزی نگفته و به اندازه ی هزار و یک احکام مقدسه ی اسلام قانونی جعل نکرده است و اگر بناء بود بیت العدل روی اقتضای و مصالح وقت، جعل قانون نماید، این بعثت برای چه بوده؟ و جناب میرزا از جانب خدا برای چه برانگیخته می شده است؟
در اقدس (ص9س9) می گوید: قد کتب الله علی کل مدینة ان یجعلوا فیها بیت العدل و یجتمع فیه النفوس علی عدد البهاء و ان ازداد لاباس....الخ- خداوند فرض کرده است که در هر شهری بیت العدلی تشکیل داده و بعدد بهاء (9) هیئت رئیسه انتخاب بشود و اگر زیادتر شد مانعی ندارد.
و به موجب این دستور مصالح و تکالیف و وظائف بندگان از همان مجلس تصویب شده و بیت العدل هر شهر و هر محلی به مقتضای آن محیط و به تناسب وضعیات (اوضاع طبیعی، اوضاع سیاسی، اوضاع داخلی و خارجی) آن محل جعل حکم و قانون خواهد کرد.
و روی این نقشه میرزا خود را راحت کرده و تمایلات نفسانی و شهوات و خواهش های پیروان خود را تامین می کند.
عبدالبهاء در مکاتیب اول (ص455س17) می گوید: و قسمتی از آئین تعلق به جسم دارد، آن به مقتضای هر زمانی و هر موسمی و هر درجه ای از سن تبدیل و تغییر یابد و در این کور عظیم و دور جدید تفرعات جسمانی اکثر به بیت العدل راجع چه که این کور را امتداد عظیم است.
احکامی که در کتاب های بهاء مذکور شده است، بسیار ناقص و کوتاه و غیر کافی است، و هزاران احکام و متفرعانی است که باید تعیین و روشن شود، و در صورتی که ترتیب و تعیین آنها راجع به بیت عدل گردد، چگونه می توانیم مردم را در مقابل آنها ملزم به عمل کردن نموده و به نام آسمانی بودن و الهی بودن آنها را به افراد بشر تحمیل کنیم؟
احکامی که بیت العدل تصویب می کند، و سپس به موجب اختلاف ازمنه و مقتضیات روز و امکنه در آنها تجدید نظر می نماید، آیا جز احکام دینی و آسمانی قرار می گیرد؟ آیا قوانین مصوبه ی بیت العدل را می توانیم به قوانین مصوبه ی مجلس شورای یک مملکت (که در تحت نظر صدها نفر از سران و اشخاص برجسته ی ملت تصویب شده است) ترجیح داده و آنها را آسمانی و اینها را بر خلاف حق و واقع فرض کنیم؟ آیا این پیغمبر عکا نمی دانست که مردم جهان به این حرف های پوچ و بی معنی خواهند خندید؟
پس شما خوانندگان گرامی می توانید از همین فصل نهایت سستی و موهون بودن پایه ی عبادات این دو مسلک ساختگی را خوب تشخیص داده و راه قرب و کمال را که آخرین هدف و مقصود نهائی بشر است از نظر باب و بهاء ببینید و متوجه باشید که بندگان الهی را چگونه از صراط حقیقت منحرف ساخته و از خداوند دور می کنند.
1- محاکمه و بررسی باب و بهاء صفحه 93
افزودن نظر جدید