حقیقت ترک تعصب در اصول تعالیم بهایی

  • 1392/01/10 - 16:24
براساس گفته عبدالبهاء تفاوتي ميان تعصب و غيرتمندي که مورد تأکيد نبي بزرگوار اسلام و ساير انبيا بوده است وجود ندارد بنا بر اين بهائيان بايد نسبت به نواميس مختلف مادي و معنوي خود کاملاً بي تفاوت باشند
ترک تعصبات جاهلیه

بدون ترديد « تعصب » آنهم از نوع جاهلانه آن هرگز مورد علاقه و تأييد انسانهاي آزاد انديش نيست ، رهبري بهائيت اين بار نيز ميکوشد با بکار گيري واژگان« ترک تعصب» به تحريک  احساسات پرداخته و به وسيله آن بسياري از خواسته هاي خود را جامه عمل بپوشاند
 «اي احبّاي الهي از رائحه تعصب جاهلانه و عداوت و بغض عاميانه و اوهام جنسيّه و وطنيه و دينيّه كه به تمامه مخالف دين الله و رضاي الهي و سبب محرومي انساني از مواهب رحماني است بيزار شويد. . . و به هر نفسي از هر ملت و هر آئين و هر طايفه و هر جنس و هر ديار ادني كرهي نداشته باشيد بلكه در نهايت شفقت و دوستي باشيد. . . » (1)
براساس گفته عبدالبهاء تفاوتي ميان تعصب و غيرتمندي که مورد تأکيد نبي بزرگوار اسلام و ساير انبيا بوده است وجود ندارد بنا بر اين بهائيان بايد نسبت به نواميس مختلف مادي و معنوي خود کاملاً بي تفاوت باشند  لازم به ذکر است اگر مقصود از اين تعليم پيراستن جان از قيد جهالت باشد  که قبل از بهائيت در تمام ادیان آسمانی و خصوصاً اسلام تبيين شده است.

تعصب ديني، تعصب مذهبي، تعصب وطني، تعصب سياسي، هادم بنيان انساني است. دين يكي است زيرا اديان الهي حقيقت است حضرت ابراهيم نداي حقيقت كرد. حضرت موسي اعلان حقيقت نمود. حضرت مسيح تأسيس حقيقت فرمود حضرت رسول ترويج حقيقت نمود، جميع انبيا خادم حقيقت بودند. جميع مؤسس حقيقت بودند. جميع مروج حقيقت بودند پس تعصب باطل است زيرا دين تعصبات مخالف حقيقت است.(2)

كسي كه با اين حرارت تعصب را تقسيم و ملامت مي كند چرا دیگران را به نام دين اغنام الله مي خواند ؟
چرا خوشحال است و مي بالد كه از ايران مالياتي هم براي او مي رود و افرادي كه اعتراض به رفتن پول از ايران به عكا مي كنند را سرزنش مي نمايد؟ بعد از گفتن جمله - دين يكي است استعمال عبارت (اديان الهي) غلط است.
اگر حضرت مسيح مؤسس حقيقت است پس حضرت ابراهيم و حضرت موسي عليهماالسلام چيزي را كه هنوز تأسيس نشده بود چگونه به آن ندا و اعلام مي كردند؟
آيا خودشان حقيقت نداشتند و مي گفتند مسيح حقيقت مي آورد؟
واقعا بايد به حال خود غمگين باشيم كه ناچار مي شويم پيرامون اين حرفها بگوييم و بنويسم طبق مثل معروف، يك ديوانه سنگي در چاه مي اندازد، صد تا عاقل نمي توانند آن را درآورند.

قرن دوازدهم دو نفر انسان به نام باب و بهاء ظهور نمودند و چهره دين را كور نمودند و با ادعاي پوچ بي محتوايشان براي مسلمين مشكل ساز شدند و يك عده را هم گمراه نمودند اما خوشبختانه مطالبشان آنقدر بي محتوا و توخالي و دور از عقل است كه هر خواننده با انصاف با همان نگاه اول اگر بی غرض باشد پي به بي مغزي و بي عقلي باب و بهاء مي برد.

 

 

مقاله مرتبط : ترک تعصبات از اصول 12گانه بهاییت

 

پی نوشت :

1.رياض قديمي، گلزار تعاليم بهائي، صص 367-366، به نقل از مكاتيب عبدالبهاء

2.خطابات عبدالبهاء ج1 ص 32

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.