نگاه به نامحرم در ادیان و فرقهها / مجازاتها
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چشم و بینایی ازجمله نعمت های بزرگ خداوند متعال است که وظیفه ثبت و ضبط تصاویر و راه ورود اطلاعات به مغز از طریق چشم است. اگر امروزه ما اطلاعات و دریافتی از جهان خارج برای انسان متصور است، همه اینها را مدیون چشم هایمان به عنوان یکی از بزرگترین نعمت های الهی هستیم.
ولی همین چشم می تواند زمینه نابودی و هلاکت انسان را مهیا کند. لذا تمام ادیان آسمانی و حتی آئین زرتشت، انسانها را از خطرات استفادههای نابجای از چشم برحذر داشته و قوانین و مجازات هایی برای خاطیان وضع کرده اند.
خداوند متعال در آیاتی از قرآن کریم مسلمانان را از نگاه به نامحرم بازداشته و میفرماید: ««قُل للموُمنینَ یغضّوا من اَبصارهِمِ و یحفظوا فُروجَهم ذلکَ اَذکی لَهُم انّ اللهَ خبیرٌ بما یصنعونَ [نور / 30] به مردان با ایمان بگو که چشمان خود را (از آنچه دیدنش حرام است، مانند عورت دیگران و بدن زن اجنبی) فرو بندند و عورتهای خود را حفظ کنند. این برای آنها پاکیزهتر است. همانا خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است.»
حضرات معصومین (علیهم السلام) نگاه به نامحرم را به تیر شیطان تعبیر کرده اند. چنانچه امام صادق(ع) نیز در این باره میفرماید: «نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای مسموم شیطان است و چه بسا یک نگاهی که حسرتی طولانی برجای گذارد.» [1]
اما اسلام برای مختل نشدن زندگی انسان ها، به کلی نگاه به نامحرم و ارتباط با او را نفی نکرده و برای آن حد و حدودی و شرایطی مشخص کرده است، ولی برخی از پیروان باستان گرایی بر این باور هستند که دین اسلام، دین محدودیت هاست و حق آزادی را از انسان ها در پوشش و نحوه زندگی و ارتباط بین زنان و مردان و ... را سلب کرده است. این درحالی است که می بینیم همین قوانینی که آنها را محدودیت می نامند، جزء قوانین اصلی ایران باستان بوده و همانند اسلام، این قوانین را برای جلوگیری از انحراف مردان و زنان و در نتیجه سعادت جامعه خویش وضع کرده اند. قوانین و اصولی که حتی بسیار سختگیرانه تر از اسلام بوده است.
قوانینی مثل این که زنان طبقات بالاى اجتماع اجازه نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و یا اینکه زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردى را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند. [2]
یا اینکه نگاه به زنان کاملاً ممنوع بود و ویل دورانت در این باره می نویسد که زنان و دختران هخامنشی بسیار پوشیده بودند و هیچ مردی حق نداشت به آنان نگاه کند.
مجازات نگاه به زنان بسیار سخت و خشونت بار بود. بدین صورت که یا تیرباران و یا در چاه می انداختند:
کسی کو کند بر زن کس نگاه
چو خصمش بیاید بدرگاه شاه
نیابد به جز چاه و دار بلند
که با دار تیرست و با چاه بند! [3]
بله اعدام یکی از مجازاتهای تخطی از این قوانین بوده است که سر جان مالکوم در تاریخ کامل ایران نیز به سابقه اجرای آن در تاریخ ایران باستان و ماجرای انوشیروان که جوانی را در نزد کنیزی در میان حرمسرای خویش پیدا و هردو را اعدام میکند، اشاره کرده است. [4]
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 101، ص 40، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق
[2]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ج 1، ص 434
[3]. شاهنامه فردوسی ، بر اساس نسخه چاپ مسکو، ناشر : مؤسسه نور، تهران، در فهرست : اندر آرام يافتن جهانيان از آيين نوشين روان ، ص 1101
[4]. سر جان ملكم، تاريخ كامل ايران، ترجمه ميرزا اسماعيل حيرت، ناشر: افسون، تهران، چاپ اول 1380 ، ج 1 ص 90
افزودن نظر جدید