ردّ دعا کردن در اندیشه کریشنا مورتی

  • 1401/09/02 - 13:32
یکی از انحرافات کریشنا مورتی نفی دعا و راز و نیاز است. او معتقد است مدیتیشن مورد نظر او دعا و نیایش و تکرار کلمات این چنینی نیست و بیان می دارد: دعا و عجز و لابه زائیده دلسوزی و ترحم کردن به خویش است و آن را ردّ می کند.
دعا و کریشنا مورتی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مدعیان ارائه معنویت و آرامش، آقای کریشنا مورتی، متولد هندوستان می باشد. کریشنا مورتی مدعی است برای رسیدن به معنویت و آرامش باید از رنجی که بشر در آن اسیر است رها شود؛ و راهکار رهایی از این رنج، مدیتیشن است. باید در ذهن، سکوت حکمفرما شود، انسان باید چالش های ذهنی را از بین ببرد. مدیتیشن مورد نظر کریشنا مورتی بدین گونه است که با حضور در هستی به مشاهده هستی بپردازیم و به وحدت مشاهده‌گر و مشاهده شونده برسیم و اختلاف و جدایی بین خود(جهان درون) و جهان خارج را از بین ببریم.

یکی از انحرافات کریشنا مورتی نفی دعا و راز و نیاز است (لازم به ذکر است کلمات کریشنا مورتی گاهاً مبهم و سخت فهم است). کریشنا مورتی بر این باور است که: «تکرار کلمات و واژگان نه تنها هیچ آرامش ژرفی برای ذهن و روان به همراه نمی آورد، بلکه ادامه این طرز مدیتیشن ها موجب گنگی و ایجاد عادت برای آدمی می شود. در واقع از تکرار کلمات کاری ساخته نیست و ذهن تنها به آرامشی بسیار سطحی، زودگذر و شکننده می رسد. از همین رو، این شیوه راهی مناسب برای رسیدن به آرامش عمیق، پایدار و جاودانه (به منظور رسیدن به تهیگی و درک روشنیدگی) نخواهد بود.»(1)

کریشنا مورتی معتقد است مدیتیشن مورد نظر او دعا و نیایش و تکرار کلمات این چنینی نیست و می گوید: «دعا و عجز و لابه زاییده دلسوزی و ترحم کردن به خویش است. شما وقتی مشکلی دارید دست به دعا بر می دارید، وقتی غم و اندوهی هست، اما وقتی خوشبختی و شادی باشد از عجز و لابه کردن خبری نیست. دل سوزی و ترحم به خویش، عمیقاً در انسان جای گرفته است و ریشه در فراق و جدایی دارد، یا فکر می کند که دور و تنها مانده است و بی امان در جستجوی چیزی است که جدایی و فراق نباشد، که تنها موجب جدایی و دوری بیشتر می گردد. در کنار این واماندگی و سردرگمی ها انسان برای بهشت موعود می گِرید. برای خویش یا برای چند خدای ذهنی اشک می ریزد. این گریه ها ممکن است موجب یافتن پاسخی هم گردد، اما این پاسخ ها انعکاس همان دلسوزی و ترحم به حال خویش است، در فراق و جدایی خود.»(2)

کریشنا مورتی یکی از نیازهای اصیل و فطری بشر را زیر سوال می برد، انسان آشفته و بی تکیه گاه و سرگردان، برای اینکه به امنیت روانی و آرامش برسد می یابد که باید با حقیقت متعالی (خداوند) ارتباط بگیرد؛ حقیقت متعالی که علم، قدرت و خیرخواه محض است و مهمترین نکته ماجرا این است که این حقیقت متعالی حضوری کامل در زندگی دارد و برخلاف اداعای کریشنا مورتی، موجودی ذهنی نیست. انسان وجود این حقیقت متعالی را در لحظات خاصی از زندگی حس کرده است. در لحظات ناامیدی و بی کسی همان قدر حضورش را درک کرده است که هنگام رسیدن به موفقیت و شادی، حس کرده است این حقیقت متعالی او را حمایت کرده است.

در طول قرون متمادی مردم در کشورهای مختلف با این حقیقت متعالی ارتباط گرفته اند و مهم ترین راه ارتباطی بین انسان و او راز و نیاز و دعا کردن است.  انسان ها به عینه درک می کنند که هنگام دعا و نیایش با خداوند، آرامشی عمیق و پایدار برایشان پدیدار می شود . اساساً یکی از لحظاتی که انسان وجود خداوند را حس می کند زمان راز و نیاز و دعا می باشد.

کریشنا مورتی مدیتیشن خود را یکی شدن دنیای درون و خارج معرفی می کند و بیان می دارد که برای رسیدن به آرامش و رهایی از رنج انسان باید با حقیقت محض پیوند بخورد و دعا و نیایش همان ارتباط و پیوند با حقیقت محض(خدا) است.

لازم به ذکر است کریشنا مورتی یکی از افرادی است که مدعی بود، منجی بشریت است. هر چند بعدها از ادعای خود دست کشید ولی کریشنا مورتی به صورت جهانی اعلان منجی گری کرد و خود را منجی آخرالزمان معرفی می کرد. کریشنا سال ها موجب فریب و آسیب مردم شده است و از این باب، بهره‌ها و استفاده های زیادی برد. از جمله منافع مالی، جایگاه اجتماعی، شهرت و... داشته است. 

پی‌نوشت:
(1).محمد تقی فعالی، نگرشی بر آراء و اندیشه های کریشنامورتی، ص 113. 
(2). کریشنا مورتی، مدیتیشن، ترجمه حبیب الله صیقلی، نشر میترا، تهران، 1382، ص34.

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

شما تا وقتی که در محدوده ذهن و فکر و قضاوت زندگی میکنبد میتوانید در مورد اشخاص یا جناب کریشنا قضاوت و اظهار نظر کنید . چون از قالب خاصی نگاه میکنید . وقتی تمامی قالبهای ذهنی را از دست دادید وقتی من ذهنی را از دست دادید و به ورای فکر و ذهن رسیدید ایشان را درک خواهید کرد اما قبل از آن پر از قضاوت و نظر هستید

آقای بی‌نام، ببخشید خواستم جواب ندم ولی دیدم داره بهم فشار میاد. شعارهاتون به ظاهر قشنگ ولی انصافاً ایراد داره. اولاً خودتون رو بینام نامیدید. در حالیکه هیچ کس و هیچ چیزی بی‌نام نیست. ثانیاً میگید که نبایت «در محدوده ذهن و فکر و قضاوت، زندگی کرد» در حالیکه خودتون در محدود ذهن و فکر اومدید این مطلب رو قضاوت کردید. اصلا خود کریشنا مورتی در محدوده ذهن و فکر و قضاوت زندگی کرده و در تمام آثارش این واضح هست. شعار میده که باید قالبهای ذهنی رو کنار گذاشت اما خودش با همین قالبها کل آثارش رو پدید آورد.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.