معنای زندگی در قانون جذب
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ معنای زندگی مهم ترین سؤال بشر عصر حاضر است یا حداقل یکی از مهم ترین سوالات می باشد؟ ابتدا باید بدانیم معنای زندگی چیست؟ و ببینیم این معنای زندگی برای همه افراد عالم یکسان است یا خیر؟ آیا می شود یک برنامه واحد برای همه انسان ها داد؟ یا باید هر شخص با توجه به نوع شخصیت، محیط زندگی، علایق و جهان بینی خاص خود، یک معنای زندگی مختص به خود داشته باشد؟
اینجا باید یک تفکیکی قائل شویم با این ملاک که بعضی ویژگی های انسانی، نیازمندی ها و حقایق و وقایع مربوط به انسان، مشترک بین همه نوع بشر، یا یک ملت یا جمع کثیری است؛ اینجا می شود معنای زندگی را به صورت عام مطرح کرد. اما گاهی نیازها و ایماژهای (صورت های خیالی) افراد به خاطر تفاوت صفات بارز شخصیتی و... با هم مختلف است؛ اینجا می شود معنای زندگی شخصی هم مشخص کرد؛ البته باید در طول معنای زندگی کلی باشد و معارض با آن نباشد.
در کتاب ها و مباحث فلسفی در باب معنای زندگی، سه برداشت از معنای زندگی وجود دارد: گاهی مراد از معنای زندگی ارزش زندگی است و سوال در واقع این است که آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ آیا می صرفد که ما زندگی کنیم؟ یا به تعبیر دقیق تر آیا زندگی ارزش آن را دارد که ما همچنان به آن ادامه بدهیم؟ اینجا منظور صرفیدن است. یعنی دست به کاری نزنید که هزینه آن کار بیش از فایده آن باشد.!
معنای دوم معنای زندگی، هدف زندگی است. خیلی ها وقتی سوال از معنای زندگی می کنند سوال شان در ارتباط با صرفیدن زندگی نیست، بلکه بحث بر سر این است که هدف در زندگی چه باید باشد؟ من در زندگی چه هدفی را باید دنبال کنم؟ هدف های زندگی چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
اما معنی سوم معنای زندگی، کارکرد زندگی است یعنی زندگی نوع بشر به طور کلی در هستی چه کارکردی دارد و زندگی من فرد در تاریخ بشر چه کارکردی دارد؟ در باب مفهوم و معنای زندگی و مرگ در سبک زندگی اسلامی، پیشوایان و بزرگان دین اسلام خاطرنشان کرده اند: در آموزههای اسلامی مرگ قانونی کلی و استثناناپذیر به معنای قطع علاقه روان از تن بوده و آنچه که میمیرد بدن است، نه روح.
در قرآن کریم هدف از خلقت انسان این گونه بیان شده است:« الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (ملک/2) خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر (از لحاظ عمل) است.»
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون(ذاریات/56) من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند.»
«هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا (بقره/29) او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد.»
«وَمَا هَذِهِ ٱلحَيَوةُ ٱلدُّنيَا إِلَّا لَهو و َلَعِب و َإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلأخِرَةَ لَهِيَ ٱلحَيَوَان(عنکبوت/64) این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست، قطعاً سراى آخرت به یقین همان زندگى با دوام است.»
قرآن کریم در جهان بینی که ترسیم می کند هدف زندگی را تکامل و رسیدن به سعادت بیان می کند و سعادت نصیب کسانی است که در دنیا اعمال نیکو انجام دهند. نتیجه و کارکرد زندگی در حیطه سبک زندگی توحیدی، بندگی خدا می باشد. این جهان ارزش زندگی دارد چون با اعمالی در بازه زمانی 80 سال یک زندگی ابدی به دست می آوریم. لازم به ذکر است سعادت اصلی هم در سرای جاویدان می باشد. انسان می تواند با سبک زندگی توحیدی از تمام مواهب دنیایی استفاده کند، چون هستی برای انسان آفریده شده است.
آموزه قانون جذب، با ارائه مباحث قدرت ذهن ادعای رسیدن به موفقیت، کسب ثروت و سلامتی و... دارد. معنای زندگی در عاملان به قانون جذب غیر از معنای زندگی ارائه شده در اسلام است.
قانون جذب یکی از آموزه های شبه معنویت تفکر نوین می باشد که خدای خارج از درون انسان را قبول ندارد و مدعی است خدا در درون انسان ها است. ایشان معتقدند که انسان برای رسیدن به معنویت باید به درون خود مراجعه کند و به ندای درون گوش بسپارد. معنای زندگی در قانون جذب، گوش سپاری به ندای درون و عمل به آن می باشد.
در کتاب راز خانم راندا برن می خوانیم: «تخته سیاهی در آسمان وجود ندارد که پروردگار عالم قصد یا مأموریت شما در زندگی را روی ان نوشته باشد. تخته سیاهی در آسمان وجود ندارد که رویش نوشته شده باشد: «نیل دونالد والش...مرد جذابی که در نیمه اول قرن بیست و یکم زندگی می کرد...» تنها کار من در اینجا این است که بدانم چه کار می کنم، چرا اینجا هستم، و خداوند برایم چه رسالتی تعیین کرده است. اما چنین تخته سیاهی وجود ندارد. بنابراین هدف و قصد شما همان چیزی است که خود می گویید و خود مشخص می کنید. مأموریت شما آن مأموریتی است که به خودتان می دهید. شمایید که زندگی خود را خلق می کنید و نه حالا و نه هیچ گاه کسی به داوری آن نخواهد ایستاد.»(1) «رسالت واقعی من این است که شادی را بیابم و تجربه کنم»(2) «کارهایی را که دوست دارید انجام بدهید. اگر نمی دانید از چه شاد می شوید، از خود بپرسید: از چه لذت می برم؟.»(3)
جهان بینی متفاوت در قانون جذب باعث می شود یک معنای زندگی سکولار شکل بگیرد، مانند اعتقاد به عدم داوری که انکار معاد را نتیجه می دهد. این معنای زندگی هم خلاصه شود در کسب شادی، لذت، سلامتی، ثروت و ...دنیایی. این نگاه محدود در آموزه قانون جذب، نیاز به معنای زندگی با محوریت معنویت واقعی در بشر را جوابگو نیست.
معنای زندگی در قانون جذب الهیات رفاه است، یعنی هر کس از لحاظ جسمی و روانی سالم تر و ثروت بیشتری داشته باشد انسانی است که معنای زندگی خود را بهار محقق کرده است. اکثر افرادی که در وادی قانون جذب گرفتار می شوند نتیجه مورد ادعا را نمی بینند. عمر، سلامتی معنوی و پول خود را به هدر می دهند؛ اما معدود افرادی هم که در این شبه معنویت به علل مختلف به نتایجی می رسند و فکر می کنند موفقیت آنان ثمره قانون جذب بوده، بعد از گذشت ایامی دچار افسردگی معنوی شده و در جهات مختلف این افسردگی پدیدار می شود. چون انسان دو بُعد دارد و میل به کمال و بقا و ابدیت روحی در نظر نگرفته شده و به این نیاز پاسخ داده نشده است.
پینوشت:
(1). راندا برن، راز، مهدی قراچه داغی، نشر پیکان، چاپ بیستم1400، تهران، ص187
(2). همان، ص 188.
(3). همان، ص189.
افزودن نظر جدید