آیا خدای درون همان شیطان است؟

  • 1401/08/01 - 13:41
توصیف شیطان‏‌ گرایان از شیطان به‌عنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه‏‌ جنبش‌‏های معنوی از خدا ارائه می‏‌دهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه می‌نامد.
آیا خدای درون همان شیطان است؟

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی شبه معنویت های نوپدید با تمرکز بر این نکته که مدیریت و رهبری سیاسی، اجتماعی فرهنگی و... در جهان عموماً به دست مردان بوده است، اخلاق مردانه در این مدیریت از صفت خشونت و عدالت مردانه استفاده کرده است. و کُشت و کُشتار، جنگ، ظلم، فقر و... همیشه بین مردم بوده و اخلاق مردانه نتوانسته این مشکل را حل کند.

اما در عصر مدرن باید مدیریت جهان را به زنان بسپاریم تا شاهد تحول شگفتی باشیم. زنان به واسطه داشتن اخلاق زنانه می توانند مشکلات فوق الذکر را حل کنند و جامعه آرمانی و دلخواه برای بشر ایجاد کنند و علت اینکه زنان این توانائی را دارند بخاطر داشتن اخلاق زنانه است که صفات بارزش محبت، بخشش و عشق می باشد.

در کنار این مُدعا، شبه معنویت های فرا روانشناختی مثل تفکر نوین خداوند را از جایگاه آسمانی و متعالی به پائین می کشند و خدا را یک امر درونی و قلبی می دانند. از آموزه های آنان بر می آید که نیروهای درونی را همان خدا می دانند و ندای درونی را ندای خدا یا وجود خدا معرفی می کنند.
ندای درون امر به تکلیف و تعبدی به هیچ موجودی ندارد. جهنمی در انتظار خطاکاران نیست. چون اصلاً خطائی وجود ندارد، هر چه ندای درون بخواهد همان ثواب است.انسان باید به ندای درون گوش کند و هر کاری باب میل اوست انجام دهد تا به شادکامی و خوشبختی برسد. شبه معنویت های فرا روانشناسی سعی می کنند با ارائه تصویر زیبا و دلنشین از این خداوند، انسان ها را به سوی او جذب کنند. آنها معتقدند بشر فاقد بلوغ عقلی، قدرت ها و نیروهای درونی خود را به اشتباه به موجودی خارج از خود نسبت می داد. اما در عصر جدید بشر پی برده است که این نیروهای بی نهایت برای خودش می باشد لذا اصطلاح خدای درون را ابداع کرده اند. در واقع خدای درون همان امیال و هوس های بی انتهای بشر است.

نکته مهم این است که توصیف شیطان‏‌گرایان از شیطان به‌عنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه‏‌جنبش‌‏های معنوی از خدا ارائه می‏‌دهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه می‌نامد. شیطان واقعی (ابلیس یا لوسیفر) امر به پیروی از هوا و هوس می کند یعنی امر به پیروی از ندای درون می کند. شیطان پرستان جدید مثل«آنتوان لاوی» شیطان را نماد پیروی از هوا هوس و امیال درونی می داند.

بعضی شبه معنویت ها سعی دارند با استفاده از اخلاق فمنیستی و زنان، مردم را به سوی شیطان یا همان خدای درون جذب کنند؛ و مدعی هستند زندگی آرمانی و سعادتمند روی زمین با رسیدن بشر به شیطان(خدای درون) محقق می شود.

یکی از علل را این میدانند که زنان بواسطه اینکه نقش مادری دارند، احساسات و هیجاناتشان قوی تر از مردان است و زودتر متأثر می شوند لذا شبه معنویت های نوپدید می خواهند با ترویج اخلاق زنانه، جامعه بشری را یک جامعه احساساتی تربیت کنند و به راحتی مباحث خدای درون، ندای درون و.. را بپذیرند.

بنا بر اعتقادی که از کتاب مقدس دارند شیطان راهنمای بشر به سوی درخت آگاهی و علم بود. اگر آدم و حوا می توانستند با آگاهی به درخت جاودانگی برسند همیشه در بهشت می ماندند ولی خداوند مانع شد و آدم، حوا و شیطان را از بهشت بیرون کرد.(کتاب مقدس،عهد قدیم/سفر پیدایش،اب دوم و سوم ).
حال با نکته ای که بیان شد پازل نقشه تکمیل می شود. یعنی این حضرت حوا(یک زن) بود که اشارات و الهامات شیطان را دریافت و باعث شد حضرت آدم از درخت آگاهی بخورد. در این زمان هم با اعتماد به اخلاق زنانه، احساسات و الهامات درونی این زنان می توانیم با شیطان (خدای درون) ارتباط بگیریم و به بهشت زمینی دست پیدا کنیم.

در دین اسلام شیطان دشمن انسان معرفی شده است. قران کریم می فرماید:« الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(بقره/168)شيطان، دشمن آشكار مؤمنان است.» شبه معنویت هائی در عصر حاضر با عناوین و روش های مختلف سعی می کنند انسان ها را به سوی شیطان دعوت کنند و این دعوت و جذب را با پوشش های مختلفی انجام می دهند. لذا این شبه معنویت ها در پازل شیطان پرستی می باشند و وظیفه انسان های حقیقت جو، تبیین این افکار شیطانی فرق انحرافی و مقابله با آن است.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.