شیطان

در موضوع رسوائی «اپستین» ( ارتباط جنسی و شکنجه کودکان)، اسامی برخی سیاستمداران و افراد مشهور جهانی مطرح شد. برخی از این افراد در توئیتر، به صورت علنی از لذت ارتباط جنسی با کودکان، شکنجه، خوردن گوشت و خون آنان صحبت میکنند.

متأسفانه مکاتبی مانند عرفان حلقه و کابالا در طول تاریخ، مانند شیطان مسیر گمراهی را برگزیدند و چون با شیطان در یک مسیر هستند، او را به عنوان سرپرست انتخاب کردند و به دنبال القاء این هستند که قدرتهای زیادی برای شیطان وجود دارد.

طاهری مدعی است که خداوند متعال و شیطان در یک برنامه از پیش تعیین شده، قرار می گذارند که خداوند متعال در حضور فرشتگان به شیطان امر به سجده بر انسان کند و شییطان وظیفه دارد که سجده نکند و سپس با انسان از بهشت خارج شود و بتواند قطب شر را ایجاد کند تا بشر در جهان دو قطبی به آزمایش برسد و استعدادهایش شکوفا و به کمال برسد.

محمد علی طاهری ادعای ارتباط با موجودی به نام شبکه شعور کیهانی را دارد و پیام های الهام گرفته از او را نشر می دهد. طاهری تصریح می کند این وحی و الهام گرفتنش به واسطه ریاضت های علمی و دینی نبوده است. وقتی الهامی، الهی نباشد شیطانی است.

در فرهنگ یهودیت، شیطان فرشته ای است که مأمور امتحان انسان ها، اغواگر آنها از راه فریب و وسوسه و همچنین عامل مرگ انسان است.

در عهد عتیق می بینیم شیطان به عنوان موجودی خیرخواه و دوست انسان معرفی می شود که به کمال و شکوفایی استعدادهای انسانی کمک می کند. این نوع نگاه، مخالف آیات قرآن کریم و موجب ایجاد عرفانی یهودی مسیحی، گوش به فرمان شیطان می شود.

عده ای از پیروان فرقه اهل حق برای شیطان تقدس قائل هستند و شیطان را از فرشتگان مقرب خدا دانسته و لعن بر او را جایز نمی دانند.

فرقه عرفان حلقه با نگرش خاص و تطهیر شیطان تصمیم دارد یک رفتار خاص در حیطه رفتار و باور شکل دهد و مقدمات بینش نیکو و ارتباط با شیطان را فراهم کند. درحالی که خداوند شیطان را غیر نیکو معرفی کرده و دستور به دوری از او داده است.

تبعیض نژادی و یا برتربینی خود نسبت به دیگران، یکی از فاسدترین اعتقاداتی است که در میان اکثر جوامع بشری وجود دارد. در عصر کنونی نیز با وجود تکنولوژی ها و سطح بالای علمی در جوامع بشری، بیشتر مردم دنیا درگیر جریان تبعیض نژادی هستند؛ در حالی که قرآن کریم در آیات خود به فساد این اعتقاد اشاره کرده است و رانده شدن شیطان، ریشه در تکبر و برتربینی او داشته است.

توصیف شیطان گرایان از شیطان بهعنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه جنبشهای معنوی از خدا ارائه میدهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه مینامد.

برخی بر این باورند که شیطان همواره از عمر بن خطاب فراری بوده و روایاتی را در این زمینه بیان کردهاند؛ در حالیکه ساختگی و جعلی بودن این روایات بر علماء پوشیده نیست؛ چرا که، این روایات، هم با شان نبی مکرم اسلام و اوصاف نبی ناسازگار است و هم اینکه روایاتی بر خلاف این مضامین نیز نقل شده است.

یکی از جریانهای فاسد فکری و فرهنگی و به تعبیر بهتر جریان ضد فرهنگی جریان شیطان گرایی است. شیطان پرست یا به عبارتی شیطان گرا به کسی میگویند که اعتقادی به خدا و دین نداشته و به جای پرستش خدا، گرایش، و پرستش شیطان را برگزیده است. شیطان پرستان کافرکیشاند و با انکار خدا و معاد، انسان را فقط در لذت جسمی و جنسی خلاصه میکنند.

گاهى مشاهدات و ادراكاتى كه در حالت معنوی براى انسان پیش مىآید از ناحیه خداى متعال بوده و گاهى نیز از القائات شیطان است. در مكاشفات شیطانى همانند مكاشفات رحمانی، عارف صداهایی را میشنود، یا چیزهایی را مىبیند كه دیگران نمىبینند و نمىشنوند؛ اما در حقیقت سرمنشاء آن، شیطان است. او مىكوشد تا به هر طریق ممكن انسان را به گمراهى کشانده و از رسیدن به سعادت حقیقی محروم کند.

از عجایب قابل تامل فرقه موسوم به عرفان کیهانی، داشتن تضاد کامل با برخی از اصول و مبانی عرفان ناب اسلامی است. جریان عرفان حلقه اگر چه در مواجهه با مخاطبان و عموم مردم وجهه اسلامی به خود گرفته است، ولی در آن سوی این چهره، با تحریف حقایق دینی، در صدد، ترویج نمادهای غیرتوحیدی و مقدس جلوه دادن آنهاست.