قطعنامه سازمان ملل و تقسیم فلسطین(قسمت سوم)

  • 1401/05/10 - 12:43
قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به طرح تقسیم فلسطین موسوم است، اعتبار ندارد؛ زیرا قدرت های استعماری نظیر آمریکا برای تصویب این قطعنامه از شیوه ‌های رشوه، تهدید، فشار و اجبار استفاده کردند.
قطعنامه سازمان ملل و تقسیم فلسطین(قسمت سوم)

تصویب قطعنامه 181 در سازمان ملل با اعمال رشوه، تهدید، فشار و نفوذ آمریکا و صهیونیست ها همراه بوده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در قسمت های پیشین به برخی از دلایل عدم اعتبار حقوقیِ قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به طرح تقسیم فلسطین به دو دولت عبری و عربی موسوم می باشد، اشاره شده است. آن دلایل به طور خلاصه عبارت بودند از اینکه اولاً این مجمع برای واگذاری یا تبدیل حاکمیت مردم فلسطین صلاحیت نداشت و ثانیاً اصول کلی مندرج در منشور سازمان ملل مانند رعایت شرایط قیمومت فلسطین و عدالت در این قطعنامه نقض شده است.

دلیل مهم دیگر عدم اعتبار این قطعنامه، اعمال تهدید، نفوذ بی جا و فشار بی سابقه قدرت های استعماری نظیر آمریکا برای تصویب این قطعنامه بوده است. در ادامه به شواهدی برای این مطلب اشاره می شود:

1. دخالت قدرت‌ های استعماری:
از آنجا که تمام اهرم‌ ها در اختیار قدرت ‌های استعماری بود و خود سازمان ملل را در جهت اهداف خودشان تنظیم می‌ کردند، دولت صهیونیستی را در این سازمان به رسمیت شناختند.

تشکیل دولت صهیونیسم، خواست اروپای غربی و آمریکا بود؛ چنان که ترومن وقتی رئیس جمهور آمریکا شد گفت: «دیدگاه رسمی آمریکا در قبال فلسطین، دادن اجازه‌ ورود هرچه بیشتر یهودیان به آنجا است، تا جایی که ممکن باشد... تا زمینه‌ بر پایی دولتی یهودی در آنجا فراهم شود.»

کلارک کلیفورد، مشاور ترومن در کاخ سفید و وزیر دفاع ایالات متحده طی دوران زمامداری کندی می ‌گوید: «ترومن خود شخصاً تورات را فرا گرفت. او به عنوان یکی از دانش آموزان تورات به توجیه تاریخی تأسیس وطن قومی یهود ایمان داشت و معتقد بود اعلامیه بالفور در سال 1917 آرزوهای دیرینه ملت یهود را محقق ساخت.(1)

در سال 1947، کشورهای عرب از مجمع عمومی سازمان ملل درخواست کردند تا نتایج حقوقی مسأله‌ فلسطین را که شامل مسأله‌ صلاحیت مجموع عمومی راجع به توصیه یا تحمیل هر گونه نقشه ‌ای برای تقسیم فلسطین می‌ شد، به دیوان بین ‌المللی دادگستری جهت بررسی بیشتر ارجاع کند. ولی قدرت‌ های بزرگ که از رأی مجمع به نفع تقسیم پشتیبانی می ‌کردند و نمی ‌خواستند که کوشش ‌هایشان با حکم حقوقی مخالف خنثی شود، در این مورد -و در هر مورد دیگر که مسأله به دیوان بین ‌المللی دادگستری برای بررسی حقوقی ارجاع شد- مخالفت کردند و آن را بی ‌ثمر گذاشتند.(2)

2. رشوه:
یکی از شیوه های به کار گرفته شده برای دریافت رأی مثبت به این قطعنامه، پرداخت رشوه بود. نماینده‌ یکی از دولت ‌های آمریکای لاتین در سازمان ملل با گرفتن 75 هزار دلار موضع خود را تغییر و به نفع تقسیم فلسطین رأی داد. نماینده‌ کاستاریکا رشوه‌ 45 هزار دلاری را رد کرد اما سرانجام به دلیل دستور حکومت کشورش به نفع تقسیم رأی داد.(3) البته گاهی رشوه و تهدید همزمان به کار گرفته شد.

3. تهدید، فشار و نفوذ بی جا:
بر کسی پوشیده نیست که قطعنامه‌ تقسیم فلسطین به وسیله نفوذ صهیونیست ‌ها و تهدید و فشار سیاسی آمریکا به وجود آمد. بعضی از رهبران افراطی صهیونیستی به کاخ سفید پیشنهاد ‌کردند که ما ملت ‌های مستقل را به نفع رأی دلخواه در مجمع عمومی تحت فشار قرار می‌ دهیم.

با توجه به اسناد و مدارک، ترومن، رئیس جمهور آمریکا، فشاری بی‌ سابقه به وزارت امور خارجه وارد کرد. ترومن در یک جمله کوتاه می‌ گوید: «من به وزارت امور خارجه چنین تعلیم دادم که از نقشه‌ تقسیم فلسطین پشتیبانی کند.»(4)

یک معاون وزیر به نام سامِر وِلز چنین می ‌نویسد: «به دستور مستقیم کاخ سفید کارمندان آمریکایی می ‌بایستی به طور مستقیم یا غیر مستقیم... برای کسب اکثریت لازم در رأی ‌گیری نهایی، فشار وارد می‌ کردند.» وزیر دفاع آن زمان به نام جِیمز فارِستال تأیید می ‌کند: «شیوه ‌های به کار برده شده برای وارد کردن فشار و برای مجبور ساختن ملل دیگر در سازمان ملل به فضاحت نزدیک می ‌شد.(5) بر این اساس فرانسه تهدید شده بود در صورت مخالفت با این قطعنامه با کاهش هنگفت کمک ‌های ایالات متحده روبرو خواهد شد و به همین خاطر آن‌ها تسلیم شدند.(6)

ژنرال کارلوس رومیلر، رئیس هیأت فیلیپینی و قهرمان ملی آن کشور، پس از آنکه در مجمع عمومی سازمان ملل، سخنرانی تندی ضد تقسیم کرد، آمریکا را به سوی مانیل ترک گفت. اما سفیر فیلیپین، الیزالدی با رئیس جمهور کشورش، مانوئل روکساس تلفنی تماس گرفت و گفت از نظر وی طرح تقسیم، کاری نابخردانه است اما آمریکا بر آن اصرار دارد و رأی دادن ضد خواست ایالات متحده، دیوانگی است. سرانجام، رئیس جمهور و سفیر اتفاق نظر پیدا کردند که اگر دولت فیلیپین به مسأله‌ تقسیم رأی مثبت دهد، می ‌تواند از آن طرح بهره ببرد.

جمهوری هائیتی هم با اینکه نماینده ‌اش 24 ساعت پیش به طرح تقسیم تاخته بود، بدان رأی موافق داد. رأی هائیتی یکی از سه رأی بود -به اضافه لیبریا و فیلیپین- که در آخرین لحظات تغییر یافت.

تنها دولتی که تسلیم فشارهای آمریکا نشد، یونان بود. یونان براساس دوستی سنتی خود با مصر خود را در معرض خشم کنگره قرار داد و به تقسیم رأی منفی داد.(7)

بنابراین با توجه به اینکه تمام اهرم‌ ها در اختیار قدرت ‌های استعماری بود و خود سازمان ملل را در جهت اهداف خودشان تنظیم می‌ کردند، دولت عبری و صهیونیستی در فلسطین را در این سازمان به رسمیت شناخته و برای گرفتن مصوبه برای آن به انواع حربه ها نظیر رشوه، تهدید، فشار و نفوذ روی آوردند.

پی نوشت:
1. رضا هلال، مسیح یهودی و فرجام جهان، ترجمه قبس زعفرانی، تهران: هلال، 1383، ص 106- 107
2. هنری کتان، فلسطین و حقوق بین الملل، ترجمه غلامرضا فدایی، تهران: امیرکبیر، 1354، ص 66- 67  
3. آلفرد لیلیانتال، ارتباط صهیونیستی، ترجمه سید ابوالقاسم حسینی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1379، ص 77
4. هنری کتان، فلسطین و حقوق بین‌الملل، ص 69
5. روژه گارودی، ماجرای اسرائیل، صهیونیسم سیاسی، ترجمه منوچهر بیات، مشهد: آستان قدس، 1364، ص 64
6. کاکبورن اندرو ولسکی، ارتباط خطرناک (داستان ناگفته‌ رابطه‌ پنهان ایالات متحده و اسرائیل)، ترجمه محسن اشرفی،‌ تهران: موسسه اطلاعات، 1371، ص 50
7. آلفرد لیلیانتال، ارتباط صهیونیستی، ص 78- 79  

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.