شیوه غیراخلاقی استدلال بهائیان در روایت ام هانی ثقفیه

  • 1401/01/14 - 10:41
بهائیان در راه دفاع از مسلک خود و ستیز با سایر عقاید، از هیچ توهین و جسارتی به عقاید دیگران دریغ نمی‌کنند و تنها در استناد به یک حدیث، هَفت توهین و جسارت را در حق پیشوایان و عقاید شیعیان روا داشتند. این در حالیست که بهائیان در راستای رحمانی معرفی کردن مسلک خود، در شعار و تبلیغات، مدعی‌ اند که بهائیان، حق ندارند خطای کسی را به رُخ کشند و یا ناسزا (حتی به دشمنان) گویند!
توهین به امام زمان, نشانه های بهایی بودن, توهین به عقاید شیعه توسط بهائیت

بهائیان در راه دفاع از مسلک خود، از هیچ توهین و جسارتی به عقاید دیگران دریغ نمی‌ کنند. اما در همین حال، برای رحمانی معرفی کردن مسلک خود، در شعار و تبلیغات مدعی‌ اند که در بهائیت، حق ندارند خطای کسی را به رُخ کشند و یا ناسزا (حتی به دشمنان) گویند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغین بهائی برای اثبات مهدویت علی محمد شیرازی، پیش از استناد به حدیثی ضعیف و در تقابل با احادیث معتبر مدعی شدند: «اگرچه امام دوازدهم از نسل رسول اکرم و سادات هستند ولی فرزند بلافصل امام حسن در سال 250 هجری نبوده‌اند که بعد از ترس در آب انبار خانه امام حسن در سامرا غیب شده باشند، بلکه مولود آخرالزمان هستند.»

بهائیان در ادامه، پس از ذکر حدیث مورد استناد خود و برداشت اشتباه از آن، اینگونه عقاید شیعه را مورد هتاکی قرار دادند: «حال تا اینجا آنچه مسلم و مستند است اینست که امام مجعول و مجهول معرفی شده به امت اسلام و شیعه امامی قلابی و فاقد ارزش باور انتظار و دروغی جعل شده توسط آخوند نواب اربعه بوده است.»[1]

اما در مقدمه لازم است متذکر شویم که پاسخ استدلال بهائیان در مقالاتی مفصل داده شده [2] لیکن در این مختصر، قصد داریم تا شیوه استدلال بهائیان برای حقانیت پیشوایانشان و نوع برخورد با عقاید دیگران (به عنوان مشت نمونه خروار) را مورد بررسی قرار دهیم:

همان‌گونه که همواره مشاهده می‌ کنیم، بهائیان در راه دفاع از مسلک خود و ستیز با سایر عقاید، از هیچ توهین و جسارتی به عقاید دیگران دریغ نمی‌ کنند؛ چنان که مشاهده کردیم مبلّغان بهائی تنها در استناد به یک حدیث، هَفت توهین و جسارت را در حق پیشوایان و عقاید شیعیان روا داشتند. آنان در همین متن کوتاه امام زمانِ (روحی له الفداء) مورد اعتقاد شیعه را نعوذبالله ترسو، به جای آغاز دوران غیبت از تعبیر غیب شد، به جای امام دوازدهم شیعیان از تعبیر امام مجعول و مجهول تعبیر کردند. همچنین از مذهب شیعه با تعبیر امامیِ قلابی یاد کرده و آن را به دروغ و جعل متهم ساختند که این خود شاید، نشانگر بخش کوچکی از عمق کینه و حقد و حسد بهائیان نسبت به شیعیان باشد.

اینها همه در حالیست که بهائیان در راستای رحمانی معرفی کردن مسلک خود، در شعار و تبلیغات مدعی‌ اند که در بهائیت حق ندارند خطای کسی را به رُخ کشند و یا ناسزا (حتی به دشمنان) گویند؛ چنان که عبدالبهاء گفته است: «از خطای اَحدی دَم نزنید. در حقش دعا کنید و به مهربانی به اصلاح خطایش بپردازید. نظر به مُحسنات کنید، نه به سیئات... کلمه ناسزا در حق اَحدی بر لسان نرانید اگر چه دشمن باشد»[3] و یا آنجا که بهائیان، بدون توجه به ایجاد بغض و نفرت و دشمنی که انجام می‌ دهند، علت بعثت انبیاء را برقراری الفت و محبت معرفی می‌ کنند: «جمیع انبیاء به جهت تربیت آمدند تا نفوس غیربالغه را به بلوغ رسانند و اُلفت و محبّت بین جنس بشر اندازند نه بغض و عداوت.»[4]

بهائیان در حالی عقاید دیگران را به سخره می‌ گیرند و با توهین به مقدسات دیگران (خصوصاً شیعیان) دل آنان را به درد می‌ آورند که پیامبرخوانده بهائی در حکمی (که البته بعداً نسخ کرد) کفاره یا جریمه دل شکستن را پرداخت نوزده مثقال طلا تعیین کرده بود: «قَد منعتُم فی الکتاب مِن الجِدال و النِزاع و الضَرب و أمثالها عَمّا تحزن به الافئدة و القلوب مَن يحزن أحداً فلَه ان ينفق تسعة عشر مثقالاً مِن الذَّهب هذا ما حکم به مولی العالمين [5]؛ منع شدید در کتاب از جدال و نزاع و کتک زدن و مانند آن‌ها، از چیزهائی که محزون می‌سازد دل‌ها را، کسی که محزون نماید یکی را، پس بر اوست که انفاق کند نوزده مثقال طلا. این است آنچه حکم کرد به آن مولای جهانیان.»

البته مبلّغان بهائی در راه توهین به عقاید دیگران، جا در جای پای پیشوایان متظاهر خود گذارده‌ اند و اینست پشت پرده فرقه‌ ای که دم از وحدت ادیان و احترام به عقاید دیگران می‌ زند.

پی‌نوشت:
[1]. به نقل از کانال‌های تبلیغی تشکیلات بهائیت.
[2]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقالات: نقد سندی و دلالتی استدلال بهائیان به حدیث ام هانی در باب زمان تولد امام زمان (عج) ؛ معنای آخرالزمان در روایت ام هانی ثقفیه ؛ رد عقلی استناد بهائیان به حدیث ام هانی ثقفیه
[3]. ج. ای. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه‌ی: ع. بشیر الهی، هـ. رحیمی، ف سلیمانی، برزیل: انتشارات دارالنشر البهائیة، طبع 1988 م، ص 99.
[4]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 65.
[5]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 139، بند: 148.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.