رد عقلی استناد بهائیان به حدیث ام هانی ثقفیه

  • 1401/01/09 - 11:22
حتی اگر حدیث ام هانی ثقفیه را طبق نظر بهائیان، به تولد حضرت مهدی (عج) در آخرالزمان و آخرالزمان را به فاصله زمانی از معصومین (ع) معنا کنیم، به دلیل موانع عقلی، باز هم این حدیث، قابل تطبیق بر علی محمد شیرازی نیست.
تاریخ میلاد امام زمان, علی محمد باب, شبهات مهدویت بهائیت

 استدلال بهائیان به این روایت ام هانی ثقفیه، زمانی پذیرفته است که تنها معنای موردنظر آنان فهمیده شود. اما با وجود احتمالات دیگر در معنای آخرالزمان، غیبت نداشتن، وجود روایات مشابه و غیرقابل استناد به پیشوای بابی و... این روایت نیز قابل تطبیق بر علی محمد شیرازی نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغین بهائی با استناد به حدیثی ضعیف السند از ام هانی ثقفیه و برداشت غلط از آن، مدعی اند منظور از «هذا مولود فی آخرِ الزّمانِ؛ ایشان مولودی است در آخرالزمان»، علی محمد شیرازی، مهدی دروغین و پیامبرخودخوانده بابیت است.

اما گذشته از ضعف سند و حتی قابل حمل بودن این روایت بر عقیده شیعه[1] چه مانع عقلی از پذیرش این روایت، برای اثبات مهدویت علی محمد شیرازی وجود دارد؟!

اول: با در نظر داشتن مجموع روایات مربوط به حضرت مهدی (روحی له الفداء) و ادله و قرائن پرشمار بر ولادت حضرت حجت بن الحسن (علیه السلام) (نظیر نُهمین فرزند بودن از نسل امام حسین (علیه السلام) و فرزند بلافصل بودن از امام حسن عسکری (علیه السلام))،[2] دیگر عقلاً جایی برای تمسک به روایتی ضعیف دال بر ولادت موعود با فاصله زمانی از معصومین (علیهم السلام) نیست.

دوم: حتی اگر روایت را طبق نظر بهائیان به تولد حضرت در آخرالزمان و آخرالزمان را به فاصله زمانی از معصومین (علیهم السلام) معنا کنیم، باز هم قابل تطبیق بر علی محمد شیرازی نیست. چرا که در دوران غیبت کبری، مدعیان دروغین بسیاری مدعی مقام مهدویت برای خود شدند. لذا این روایت نمی‌تواند معیار صحت ادعای مدعیان مهدویت باشد.

سوم: استدلال بهائیان به این روایت، زمانی پذیرفته است که تنها معنای مورد نظر آنان فهمیده شود. اما با وجود احتمالات دیگر در معنای آخرالزمان (نظیر تفسیر شدن آخرالزمان به دوران دین اسلام یا آخرین مولود از معصوم در زمان معصوم)، دیگر قابل استدلال نیست. لذا زمانی که در استدلال احتمال و ان قُلتی بیاید دیگر قابل استناد نیست: (اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال؛ هنگامی که در استدلال، احتمالی بیاید، استدلال باطل است.)

چهارم: اگر بهائیت بگوید با توجه به اینکه گذر فاصله حدود صد سالی از زمان امام باقر (علیه السلام) نمی‌تواند آخرالزمان فرض شود و اگر منظور از تعبیر «آخر الزمان» زمان‌ های متأخر از معصومین (علیهم السلام) نباشد، ذکرش لغو است؛ در جواب می‌ گوییم: علت تعبیر امام باقر (علیه السلام) به «مولود فی آخرالزمان» رد شبهه‌ ای بوده که مهدی موعود را از امت‌ های پیشین می‌ دانستند. چنان که آیت‌ الله جواد تهرانی می‌فرماید: «مولود در ازمنه‏ سابقه بر زمان خاتم انبیا و از عترت پیشینیان که قبل از خاتم الانبیاء در دنیا متولد شده باشد (مثلا عیسی بن مریم، چنان که بعضی توهم نموده‌‏اند) نیست؛ بلکه او مولود در آخرالزمان (یعنی ازمنه نبوت خاتم انبیا) و مهدی از این عترت یعنی عترت و ذریه‌‏ی خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) می‏‌باشد.»[3]

پنجم: در مجامع روایی ما، تنها دو روایت دیگر با یک مضمون و در مورد همین موضوع از ام هانی ثقفیه وجود دارد که در آن دو به غیبت حضرت مهدی (روحی له الفداء) در سال 260 ق (مطابق عقیده شیعه) تصریح شده است.[4] با توجه به قوت سند آن دو روایت و تطبیق آن‌ها با اعتقاد شیعه، روایت مورد استناد بهائیان یا با آن دو روایت دیگر تفسیر می‌شود و یا با آن دو تعارض می‌کند و از اعتبار می‌افتد.

ششم: جالب است بدانیم که حتی در روایت مورد استناد بهائیان از غیبتی برای حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) یاد شده است. حال باید پرسید که مگر نه علی محمد شیرازی در سال 1260 ق با ادعای نیابت کار خود را شروع و سپس مقام خود را به مهدویت، پیامبری و خدایی ارتقاء داد؟![5] پس دوران غیبت او چه زمان بوده است؟! اصلاً مگر نه فلسفه غیبت، بیدار شدن مردم و فراهم شدن زمینه پیروزی قیام مهدوی است؟! پس شکست علی محمد شیرازی و به هدف نرسیدن حرکتش چه توجیهی دارد؟! آیا برای شکل گیری قیامی بی‌ثمر شکست خورده، هزارسال زمان و صبر نیاز بود؟

پی‌نوشت:
[1]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: نقد سندی و دلالتی استدلال بهائیان به حدیث ام هانی در باب زمان تولد امام زمان (عج)
[2]. محمدباقر صدر، بحوث حول المهدی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، چاپ دوم، 1979 م، ج 1، صص 261، 259-258؛ علی بن محمد خزاز رازی، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الانثی عشر، بیدار، 1401 ق، ص 248.
[3]. جواد تهرانی، بهایی چه می‌گوید، تهران: دارالکتب الاسلامیه، سوم، 1346، ص 103.
[4]. ر.ک: حمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق، چاپ اول، ج 1، ص 341، ح 23؛ همان، ج 1، ص 341، ح 22.
[5]. ر.ک: عبدالحسین آیتی، کواکب الدریه، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 42؛ اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، نسخه‌ی الکترونیکی، صص 132-129؛ علی‌محمد شیرازی، لوح هیکل الدین، ص 5.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.