آیا امیرالومنین علی (ع) از خلفا تعریف و تمجید کردند
وهابیون روایت ضعیفی را از کتب غیر مشهور شیعه میآورند که ثابت کنند امیرالمؤمنین (ع) خلفا را صالح خوانده است؛ در حالی که روایت مرسل است و بیاعتبار؛ همچنین شیعه معتقد به تقیه است و یکی از واجبات برای شیعه برائت از دشمنان اهل بیت (ع) است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مفتیهای وهابی در ادعایی بیاساس بیان میکنند که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) از خلفای اهل سنت تعریف و تمجید کردهاند. آنان با استناد به کتاب الغارات ادعا میکنند امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نامهای به نماینده خود داد تا برای مردم مصر آن نامه را بخواند. ثقفی مینویسد: «قیس بن سعد با هفت نفر از اصحابش وارد مصر شد و بالای منبر رفت. پس دستور داد تا نامهای را که همراهش بود بخوانند. آن نامه را برای مردم خواندند. داخل نامه نوشته بود، مسلمانان بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دو امیر صالح را جانشین حضرت قرار دادند که آنان به کتاب خدا عمل میکردند و سیره و روش نیکویی داشتند؛ آنان از سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تعدی نکردند. سپس آن دو از دنیا رفتند و رحمت خدا بر آن دو باد.»[1]
در پاسخ به این شبهه نکاتی بیان میشود:
نکته اول:
به دلیل شرایط حاکم بر جامعه، غالباً حضرات اهل بیت (علیهمالسلام) از تقیه استفاده میکردند. چرا که برخی اگرچه نزد ائمه اطهار(علیهمالسلام) رفت و آمد داشتند ولی در واقع از طرفداران خلفای اهل سنت بودند و برای ائمه اطهار (علیهمالسلام) دردسرهای زیادی ایجاد می کردند. در حقیقت هیچگاه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در زمان حیات ابوبکر و عمر بن خطاب به تعریف و تمجید آنان نپرداختند و این خود دلیل بر عدم حمایت حضرت، از غاصبان خلافت است.
نکته دوم:
یکی از فروع مذهب شیعه، برائت و تبری است و بر اساس مذهب شیعه و در منابع معتبر روایی آنان، محدثین مشهور با بیان روایات فراوانی از اهل بیت (علیهمالسلام) به ذکر برائت از برخی صحابه پرداختهاند. به عنوان نمونه علامه مجلسی سه جلد از کتاب شریف بحارالانوار را به مطاعن برخی صحابه اختصاص داده است. همچنین بسیاری از محدثین دیگر نیز به این امر مهم، اقدام کردهاند.
نکته سوم:
آنچه در کتاب الغارات بیان شده با اعتقادات مذهب شیعه هیچ تناسبی ندارد. همچنین این روایت تاریخی بدون سند ذکر شده و هیچ اعتباری نداشته و در علم رجال به اینگونه روایات مرسل گفته میشود. غالباً وهابیون در اینگونه موارد از روایات مرسل استفاده میکنند و این روایات از نظر علمای شیعه فاقد اعتبار است.
نکته چهارم:
اگر در منابع اهل سنت بررسی شود در این مسئله دو گونه از روایات، به چشم میخورد. دسته اول روایاتی است که امیرالمؤمنین علی (عیلهالسلام) با خلفای اهل سنت مراوده و دوستی داشته که از نظر شیعه این روایات ساختگی است و برای آن دلایلی وجود دارد. دسته دوم روایاتی است که در آن امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) به صراحت کلام در مقابل خلفای سه گانه به بیان صفات آنان پرداختهاند؛ به عنوان مثال، مسلم در کتاب خود از توصیف امیرالمومنین علی (علیهالسلام) نسبت به ابوبکر و عمر پرده بر میدارد و با اشاره به درخواست میراث پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) توسط حضرت علی (علیهالسلام) و عباس مینویسد: «عمر بن خطاب به علی (علیهالسلام) در مورد نظر ایشان، نسبت به خودش و ابوبکر گفت: شما گمان کردید که او [ابوبکر] دروغگو، گنهکار و خائن است ... و شما فکر میکنید که من دروغگو، گنهکار و خائن هستم.»[2]
پینوشت:
[1]. ابراهیم ثقفی، الغارات، انجمن آثار ملى _ تهران، ج1، ص211. «ثمّ إنّ المسلمين ... توفّاهما اللَّه فرحمهما اللَّه.»
[2]. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، دار إحياء التراث العربی – بيروت، ج3، ص1377. «فَرَأَيْتُمَانِی كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ... »
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید