آیا گفتن ذکر الله الله بدعت است؟

  • 1400/03/18 - 12:56
حکم بر بدعت بودن امور و مسائل، امر خطیری است که نیاز به دقت نظر و توجه دقیق دارد؛ از این‌رو نمی‌توان به صرف اینکه مساله‌ای با تتبعات ناقصمان، پیشینه‌ای در دین نداشت را سریعا بدعت معرفی کنیم؛ چه بسا مساله‌ای را بدعت معرفی کنیم که مصداقی از عمومات دینی باشد، مثل گفتن ذکر «الله، الله» که مثلاً شخص قصد کند صد مرتبه این ذکر را بگوید.

خلاصه
وهابی‌ها، ذکر گفتن با الفاظی از قبیل «الله، الله» یا «سبحان الله، سبحان الله» را خارج از دایره دین و بدعت شمرده‌اند و می‌گویند چون در زمان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، این امر مرسوم نبود، از این رو بدعت است؛ این در حالی است که بدعت بودن این مسأله مورد مناقشه است؛ زیرا ذکر گفتن با این الفاظ، هم می‌تواند مصداقی از عمومات باشد که بیان گردیده است؛ از این‌رو نمی‌توان صراحتاً آن را بدعت در دین دانست. نکته دیگر این‌که بسیاری از بزرگان و علمای اهل سنت، این امر را صحیح دانسته‌اند.

شبهه
یکی از شبهاتی که وهابی‌ها، نسبت به سایر مسلمانان مطرح می‌کنند، مسأله ذکر است؛ وهابی‌ها مدعی هستند مسلمانانی که قصد می‌کنند ذکری مثل لفظ جلاله «الله» را مثلاً صد مرتبه بگویند، این بدعت در دین است؛ چرا که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) این عمل را انجام نداده‌اند؛ از این‌رو ما نیز جایز به انجام آن نیستیم.[1]

پاسخ
در پاسخ از این شبهه وهابی‌ها باید گفت: در تعریف و شروط بدعت بیان گردید،[2] یکی از شروط بدعت این است که برای مسأله بدعی، وجه و دلیل خاص یا عامی در شرع وجود نداشته باشد، در حالی‌که در مسأله مورد بحث باید گفت که لفظ «الله» از اسماء الله است و آن هم اسم جلاله، پس می‌تواند مصداق ذکر باشد، زیرا در روایات زیادی وارد شده است که سفارش به ذکر شده و حتی خداوند در قرآن ذکر را مایه آرامش معرفی می‌کند و می‌فرماید: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.[رعد/28] همانا به ذکر خداوند قلبها مطمئن می‌شود» که مفسرین یکی از مصادیق آن را ذکر لفظی دانسته‌اند. هم‌چنین روایات زیادی نیز وارد شده است که تأکید بر ذکر و ثواب آن دارد. همه اتفاق نظر دارند که لفظ الله از اسماء الهی و ذکر است، از این‌رو نمی‌توان ادعا کرد که ذکر گفتن با این شیوه، بدعت باشد.
افزون بر این‌که بسیاری از بزرگان دین، در جواز این امر فتوا داده‌اند و یا در سیره عملی ایشان بوده؛ برای نمونه، سیره و دیدگاه برخی از علمای اهل سنت اشاره می‌گردد:
1) ذهبی در سیر اعلام النبلاء، ذیل شخصیت زبیدی، نقلی را از ابن عساکر در مورد وی می‌آورد که تصریح دارد، زبیدی پایبند به گفتن این ذکر بوده، تا جایی که ذهبی نقل می‌کند: از ابن عساکر، از قول فرزند زبیدی که گفت: پدرم در اواخر عمرش، هر شبانه‌روز بیش از پانزده‌هزار مرتبه ذکر «الله، الله» را می‌گفت.[3]
2) غزالی در توصیه‌ای که برای افراد دارد، تصریح می‌کند: لازم است که شخص با ذکری مأنوس باشد؛ مثلاً مدام زیر لب، ذکر «الله، الله» یا ذکر «سبحان الله، سبحان الله» را بر زبان جاری سازد.[4]
3) ابوحنیفه: ابن اميرحاج در کتاب التقریر والتحبیر خود نقل می‌کند که ابو حنیفه گفت: لفظ «الله» اسم جلاله و اسم اعظم است، و این نظر طحاوی و بسیاری از علما و عرفا است تا جایی که ذکری بالاتر از این برای صاحبان مقام بالا نیست.[5]
بنا بر آن‌چه بیان گردید، نمی‌توان ادعا کرد که گفتن ذکر الله، یا ذکر دیگر که به تنهایی آورده می‌شود، بدعت در دین باشد.

پی‌نوشت:

[1]. سوال مطرح شده در سایت‌های مرتبط وهابیت از صالح الفوزان با عنوان«حکم الذکر بالاسم المفرد».
[2]. «آیا دست روی سینه گذاشتن هنگام رسیدن به افراد بدعت است؟»
[3]. ذهبي، محمّد بن احمد (748)، سير أعلام النبلاء، ج20، ص318، تحقيق: مجموعة من المحققين بإشراف الشيخ شعيب الأرناؤوط، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ سوّم، 1405 هـ.ق. «كان أبي في كل يوم وليلة من أيام مرضه يقول: الله الله، نحوا من خمسة عشر ألف مرة» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4].: أبو حامد محمد بن محمد الغزالي (م 505)، إحياء علوم الدين، ج3، ص77، دار المعرفة، بيروت. «وعند ذلك يلقنه ذكراً من الأذكار حتى يشغل به لسانه وقلبه فيجلس ويقول مثلا الله الله أو سبحان الله سبحان الله.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. ابن امیر حاج، محمد، التقریر و التحبیر، ج1، ص5، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. «سَمِعْت أَبَا حَنِيفَةَ - رَحِمَهُ اللَّهُ - يَقُولُ: اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ هُوَ اللَّهُ، وَبِهِ قَالَ الطَّحَاوِيُّ وَكَثِيرٌ مِنْ الْعُلَمَاءِ، وَأَكْثَرُ الْعَارِفِينَ حَتَّى إنَّهُ لَا ذِكْرَ عِنْدَهُمْ لِصَاحِبِ مَقَامٍ فَوْقَ الذِّكْرِ بِهِ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

نویسنده: علی اکبر لطفی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.