محمد بن عبدالوهاب به دنبال تحریف غدیر

  • 1397/03/31 - 23:26
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده است که وی در کتاب «روضة الواعظین» حدیثی در نقد حدیث غدیر نقل کرده است که در پاسخ باید بگوییم که اولا: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد. ثانیا: علمای اهل‌سنت مانند سبط بن جوزی، علامه اسماعیل بن محمد العجلونی الجراحی و محمد بن اسماعیل صنعانی به صحت حدیث غدیر اعتراف کرده‌اند.

خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده که در کتاب «روضة الواعظین» می‌گوید: «خداوند در حجة الوداع جبرئیل را نازل کرد و گفت: یا محمد! خداوند سلام رسانده و می‌فرماید: علی (علیه‌السّلام) را برای امامت و خلافت معرفی کن. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: اصحاب نسبت به علی بغض دارند، و من می‌ترسم. پس جبرئیل رفت و برای مرتبه دوم نازل شد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان جواب را دادند. جبرئیل برای مرتبه سوم آمد و آیه ابلاغ را از جانب خدای تعالی نازل فرمود؛ پس آن حضرت اصحاب را جمع کرده و فرمودند: «من کنت مولاه فعلی مولاه.» ابن عبدالوهاب در نقد این حدیث می‌نویسد: «ای مؤمن به حدیث این دروغ‌گویان بنگر! رکیک بودن الفاظ آن، دلیل بر بطلان سخن آن‌ها است! و هر کسی اعتقاد به صحت این حدیث داشته باشد، هلاک شده است. شیعه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به عدم امتثال امر الهی و نیز به ترس از اعلان ولایت علی (علیه‌السّلام) متهم کرده است و حال آن‌که پیامبر چون بر خدایش توکل داشته است، از هیچ چیزی نمی‌ترسیده، چرا باید پیامبر از اعلام کردن خلافت علی (علیه‌السّلام) بترسد؟ در پاسخ می‌گوییم شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد.

متن مقاله
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده است که در کتاب «روضة الواعظین» می‌گوید: «خداوند در حجة الوداع جبرئیل را نازل کرد و گفت: یا محمد! خداوند به شما سلام می‌رساند و می‌فرماید: علی (علیه‌السّلام) را برای امامت و خلافت معرفی کن. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: اصحاب نسبت به علی (علیه‌السّلام) بغض دارند، و من می‌ترسم. پس جبرئیل رفت و برای مرتبه دوم نازل شد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان جواب را به او دادند. جبرئیل رفت و مرتبه سوم نازل شد و این آیه را از جانب خدای تعالی نازل فرمود که: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.[مائده/67] ای پیامبر! آن‌چه به تو از جانب پروردگارت نازل شده است را تبلیغ کن و اگر انجام ندهی، رسالت خدا را انجام نداده‌ای.» پس آن حضرت اصحاب را جمع کردند و فرمودند: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه؛ هر کس من مولای او هستم، پس علی مولای اوست. خدایا! دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد.»

ابن عبدالوهاب در نقد این حدیث می‌نویسد: «پس نگاه کن ای مؤمن به حدیث این دروغ‌گویان! رکیک بودن الفاظ آن، دلیل بر بطلان سخن آن‌ها است! و هر کسی اعتقاد به صحت این حدیث داشته باشد، هلاک شده است. شیعه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به عدم امتثال امر الهی و نیز به ترس از اعلان ولایت علی (علیه‌السّلام) متهم کرده است و حال آن که پیامبر چون بر خدایش توکل داشته است؛ از هیچ چیزی نمی‌ترسیده است. و وقتی قرآن در وصف او و اصحابش فرموده است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ.[فتح/29] محمد رسول خدا است و کسانی‌که با او هستند بر کفار سخت‌گیر هستند و بین خودشان مهربانند.» و همه یاران او مسلمان بودند، چرا باید از اعلام کردن خلافت علی (علیه‌السّلام) بترسد؟[1]

در پاسخ باید بگوییم:
اولاً: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد.
ثانیاً: علمای اهل‌تسنن به صحت حدیث غدیر اعتراف کرده‌‎اند که در ادامه به بیان نظرات تعدادی از آن‌ها می‌پردازیم:

سبط بن جوزی، نوه دختری أبوالفرج بن جوزی (ابن جوزی)، از بزرگان قرن هفتم اهل سنت؛
او در تذکرة الخواص درباره حدیث غدیر می‌گوید: «اتّفق علماء السیر علی أنّ قصّة الغدیر کانت بعد رجوع النّبیّ من حجّة الوداع فی الثامن عشر من ذی الحجّة؛ جمع الصحابة و کانوا مائة و عشرون ألفا و قال: (من کنت مولاه فعلی مولاه) الحدیث، نص علی ذلک بصریح العبارة دون التلویح و الإشارة.[2] دانشمندان متخصص در تاریخ اسلام اتفاق دارند که قصه غدیر بعد از بازگشت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از حجة الوداع در هجدهم ذی حجه اتفاق افتاد؛ اصحاب و یارانش صد و بیست هزار نفر بودند. آن‌ها را جمع کرد و در سخنرانی‌اش فرمود: هر کس من او را مولا و رهبرم، پس علی، مولا و رهبر او است. در این روایت با صراحت نه با کنایه و اشاره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، علی (علیه‌السّلام) را پیشوا قرار داد.»[2]

اسماعیل بن محمد عجلونی جراحی، نویسنده کتاب کشف الخفاء، از دانشمندان مشهور اهل سنت در قرن دوازدهم؛
وی درباره حدیث غدیر می‌گوید: «من کنت مولاه فعلی مولاه، رواه الطبرانی و أحمد و الضیاء فی المختارة عن زید بن أرقم و علی و ثلاثین من الصحابة بلفظ اللهم وال من والاه و عاد من عاداه فالحدیث متواتر أو مشهور.[3] حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» را طبرانی و احمد و ضیاء در کتابش «المختارة»، از زید بن ارقم و علی و سی نفر از صحابه نقل کرده‌اند، پس حدیث متواتر و مشهور است.»

محمد بن اسماعیل صنعانی؛
او درباره حدیث غدیر می‌گوید: «حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه أخرجه جماعة من أئمه الحدیث منهم أحمد و الحاکم من حدیث ابن عباس و ابن أبی شیبة و أحمد من حدیث ابن عباس عن بریدة و أحمد و ابن ماجه عن البراء و... و قد عده أئمة من المتواتر.[4] گروهی از بزرگان و پیشوایان در دانش حدیث مانند: احمد بن حنبل و حاکم نیشابوری از حدیث ابن عباس و ابن ابی شیبه و احمد از حدیث ابن عباس از بریده، و ابن ماجه از براء حدیث: «من کنت مولاه فعلی مولاه» را روایت کرده‌اند و تحقیقاً ائمه حدیث، آن را از احادیث متواتر شمرده‌اند.»

پی‌نوشت:

[1]. موسوعة مؤلفات محمد بن عبدالوهاب، تحقیق: ناصر بن سعد الرشید، مرکز البحث العلمی و إحیاء التراث الإسلامی، مکة المکرمة، ص 6.
[2]. تذکرة الخواص، یوسف سبط بن الجوزی الحنفی، ص 37.
[3]. کشف الخفاء و مزیل الإلباس عما اشتهر من الأحادیث علی ألسنة الناس، إسماعیل العجلونی الجراحی، ج 2، ص 361.
[4]. توضیح الأفکار لمعانی تنقیح الأنظار، محمد بن إسماعیل الأمیر الحسنی الصنعانی، المکتبة السلفیة، مدینه، ج 1، ص 243.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.