گواهی بزرگان اهل‌سنت درباره‌ی خصوصیات معاویه

  • 1396/10/13 - 14:41
اصحاب پیامبر اسلام یا دارای فضائل نیکو و پسندیده بودند و بعضا فضیلت اختصاصی داشتند که در قرآن به آن اشاره شده و پیامبر اکرم هم آن را بیان میداشت و یا دارای رذائل اخلاقی و منافقانه بودند که باز در قرآن خداوند برای پیامبرش آن را بیان میکرد و پیامبر اکرم هم با واسطه و یا بدون واسطه در مقابلشان موضع میگرفت که بعضاً برخی نادم و پشیمان بودند و برخی هیچ گاه توبه نکردند

از دیر باز در کتب فریقین، خصوصاً کتب علمای اهل سنت درباره‌ی صحابه پیامبر اسلام مطالبی نوشته شده است که به صورت فضائل یا رذائل بیان گردید. در این میان گاه مطالبی نقل شده است که منافات با فضائلی دارد که درباره‌ی آن شخص بیان شده که این هم برمی‌گردد به دوره‌ای که برخی از دنیا پرستان به جعل احادیث روی آوردند و آن را مستقیم از پیامبر اکرم و یا غیر مستقیم از طریق صحابه به پیامبر نسبت داده‌اند. اما از آنجا که حقیقت هیچ گاه پنهان نمی‌ماند لذا افرادی به مانند معاویه و... به توسط علماء و دانشمندان در بوته‌ی نقد و بررسی قرار می‌گیرند، بدون هیچ گونه تحریف و تغییری، آن وقت به تصریح سخنان ایشان محکوم است به این که:
معاویه شدیداً به بدعت‌ها و ضلالت‌های گذشتگاه خود پایبند بود- نه اهل دین بود و نه اهل قرآن، بلکه به ظاهر مسلمانی بود که به دنبال خواسته‌های دنیایی و امیال نفسانی خویش بود- با شتاب و عجله به سوی گمراهی در حرکت بود و در این ضلالت سرگردان بود- او بنا به فرموده‌ی پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام)، ملعون فرزند ملعون، زناکار فرزند زناکار، منافق فرزند منافق،(طلقاء) آزاد شده فرزند آزاد شده، بت فرزند بت، کم عقل و ترسوی پست بود، و... که پرده بر افکار پلیدش کشیده شده، معرفی گردید- فساد و فتنه‌های او کمتر از فساد و فتنه‌های خاندان مشرک و کافرش نبود، لذا بازگشت او به همان جایی است که اجداد او رفتند و در قعر جهنم مخلد قرار گرفتند- او انسانی کور‌دل و مطیع هواهای نفسانی و پیرو ضلالت و گمراهی اسلاف خود بود- او حق را پایمال کرد و مردم بلاد مسلمین را خوار و ذلیل نمود- ذاتش پلید، افکارش مسموم، و مکر و حیله‌های او در قبال مسلمین بسیار خطرناک بود- او فاسقی بی‌آبرو و هتاکی پرده دریده بود که بزرگان صحابه از مجالست با او ننگ و عار برای خود می‌دانستند- او فرزند هند جگر خوار، دروغگویی ظالم، و دشمن سرسخت پیامبر بود به مانند اجداد خبیثش- او دشمن خدا و سنت پیامبر و پیشوای رذالت‌ها و بدعت‌های عجیب در میان مسلمین و شرّش باعث هراس دردل مردمان آن روزگار بود- او خیانت‌کار فاسق و فاجری که به مانند شیطان از هر طرف به انسان روی می‌آورد تا گمراه کند می‌باشد-
او هیچ سابقه‌ای در دین اسلام جه قبل از آن و جه بعد از آن را نداشت، چرا که منافقی پیمان شکن از نظر قرآن بود و شجره‌ی ملعونه در این کتاب معرفی گردید- او در کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی بدترین افراد بود. او به اکراه و اجبار ایمان آورد و با اختیار از آن خارج شد و از اول ایمان نداشت- او همواره در جنگ با خدا و رسولش بود و حزبی از احزاب خطرناک برای اسلام بود- او دورترین فرد نسبت به رسول خدا از نظر مقام و موقعیت بود- او گمراه کننده‌ای که هیچ امتیازی در دین و هیچ ردّ پای قابل تحسین در اسلام نداشت- او بر علیه خدا و رسولش به جنگ برخاست و به مسلمانان خیانت کرد و از مشرکان حمایت کرد- او بعد از رحلت پیامبر اکرم به دشمنی با مسلمانان و دوستی با مجرمان و خیانتکاران معروف بود- او در زمان اسلام آوردنش و در زمان بت پرستی‌اش هیچ تفاوتی در تقوا و پرهیزگاری نکرد و در هدایت و پیروی از راه راست قدمی برنداشت- عده‌ی زیادی را گمراه کرد و آنها را روانه‌ی جهنم کرد و ننگ ابدی برایشان باقی گذاشت.[1] در تاریخ او چگونه می‌تواند مسلمان باشد در حالی که دیدگاه خدا و رسولش و امامان معصوم و صحابه و تابعین و بزرگان اهل سنت و فریقین نسبت به او منفی است و در جای جای کتب فریقین ردّ پای او و برگی از تاریخ سیاه او موجود است و جرائم و تخلفات و فسادهایی که درباره‌ی او نقل شده موُید این سخنان با ارزش است که خود دلیلی برای سقوط او از مقام و منزلت مسلمانی است و خداوند چه زیبا در قرآن می‌فرماید: «وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[بقره/229] و هر کس از حدود و مرزهای الهی تجاوز کند، ستمگر است».

پی‌نوشت:

[1]. رجوع به کتب فریقین:
تاریخ مدینه ‌دمشق ‌ج26 ص200 رقم3071
- مسند احمد بن حنبل ج6 ص476 حدیث 22432
- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج10 ص211 خطبه
193- عقد الفرید ج3 ص214 - تاریخ خلفا ص186
- تذکرهّ الخواص ص202
- وقعه الصفین ص238
- الکامل فی التاریخ ابن اثیر ج2 ص371 حوادث سال37هجری
- تاریخ طبری ج5 ص12
- البیان و التبیین جاحظ ج2 ص 58
- مروج الذهب ج3 ص20
- جمرهّ الرسائل ج1 ص 542
- مجمع الامثال ج2 ص 423
- البدایه و النهایه ج8 ص141 حوادث سال 60هجری
- حلیه الاولیاء ج3 ص227 رقم 245
- تاریخ بغداد ج1 ص259 شماره88
- تاریخ ابن کثیر ج8 ص148  حوادث سال 60 هجری- و...
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.