پاسخ به نقدی بر سند توبه‌نامه‌ی علی‌محمد باب

  • 1396/01/17 - 11:21

در یکی از مقالاتی که در شبکه‌های بهائی به انتشار درآمد، سعی بر آن شد تا تمامی توبه‌نامه‌های منسوب به علی‌محمد شیرازی، جعلی و ساختگی جلوه داده شوند. اما حقیقت آنست که دست کم، سه تن از مبلّغان برجسته‌ی بهائی، به نام اشراق خاوری، ابوالفضل گلپایگانی و فاضل مازندرانی، شرح توبه‌نامه‌های علی‌محمد شیرازی را به تفصیل در کتب خود ذکر کرده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از شبکه‌های اجتماعی وابسته به تشکیلات بهائیت، مقاله‌ای با عنوان «نقدی بر سند توبه‌نامه منسوب به سید باب» منتشر شد. نویسنده‌ی این مقاله، تلاش نمود تا با اشکال در سند توبه‌نامه‌ی منسوب به علی‌محمد شیرازی، وجود و انتساب آن را به علی‌محمد شیرازی انکار کند.
نویسنده‌ی این مقاله، تنها با پرداختن به ماجرای توبه‌نامه‌ی علی‌محمد شیرازی در تبریز، مدعی می‌شود: «این گزارش (توبه‌نامه‌ی باب) را اولین بار اِدوارد براون انگلیسی در کتاب خودش تحت عنوان (مواد لازم جهت تحقیق آئین بابی) در سال 1916 چاپ نمود و اعلان داشت که در سال 1912 توسط موسیو هیپولیت دریفوس این گزارش را به دست آورده... جالب است که از تاریخ جلسه محاکمه سیّد باب تا چاپ کتاب براون 60 سال گذشته و کسی از این نامه‌ها خبری نداشت».[1] نویسنده‌ی این مقاله همچنین مدعی می‌شود، توبه‌نامه‌های بعدی که به علی‌محمد شیرازی نسبت داده شده، برگرفته از این سند می‌باشند. در نتیجه در این مقاله، این‌گونه به مخاطب القاء می‌شود که هیچ سند محکمی که توبه‌نامه‌ی علی‌محمد شیرازی را تأیید نماید، وجود ندارد.
با توجه به این‌که در این مقاله، تنها اسناد توبه‌نامه‌ی علی‌محمد شیرازی در تبریز مورد بررسی قرار گرفت، از این‌رو در ادامه، به بررسی توبه‌نامه‌های علی‌محمد شیرازی با استناد به منابع اصیل بهائی خواهیم پرداخت.
توبه‌نامه‌ی شیراز: ماجرا از این قرار است که پس از طرح ادعای بابیت علی‌محمد شیرازی و علنی شدن آن، حاکم شیراز برای توقیف وی، سوارانی فرستاد.[2] اما بر خلاف کوشش منابع بابی و بهائی برای مقاوم جلوه دادن علی‌محمد شیرازی، او تنها راه نجات خود از مخمصه را در انکار ادعاهای خود می‌بیند. از این‌رو بدون هیچ‌گونه مقاومتی، حاضر می‌شود تا در مسجد وکیل شیراز، به انکار ادعاهای خود بپردازد. از این روی در تاریخ نبیل زرندی می‌خوانیم: «...حضرت باب روی به جمعیت کرده، فرمودند: لعنت خدا بر کسی که مرا وکیل امام غایب بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر نبوت حضرت رسول بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر انبیای الهی بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر امامت امیرالمؤمنین و سایر ائمه اطهار بداند».[3]
کار تا جایی پیش می‌رود که مورخ مشهور بهائی، اقدام علی‌محمد شیرازی در توبه‌ی زود هنگام خود را، مایه‌ی لغزش و روی‌گردانی برخی از طرفدارانش می‌داند: «وصول این توقیع منیع که امتحانی شدید برای اهل ایمان بود، اثرات عجیبی مؤمنین ایجاد کرد، بعضی در این امتحان لغزیدند و گفتند چطور شد که سید باب به وعده خود وفا نکرد؟»[4]
توبه‌نامه‌ی تبریز: ماجرا از این قرار است که پس از عجز علی‌محمد شیرازی در اثبات دعاوی خود در مناظره‌ی با علما در شهر تبریز، وی برای دومین بار اقدام به توبه، اما این‌بار به صورت مکتوب می‌کند. ابوالفضل گلپایگانی از برجسته‌ترین مبلّغان بهائی، شرح توبه‌نامه‌ی او را در کتاب کشف الغطای خویش آورده است: «أشهد الله و من عنده این بنده ضعیف را قصدی نیست که خلاف رضای خداوند عالم و اهل ولایت او باشد. اگرچه بنفسه، وجودم ذنب صرف است؛ ولی چون قلبم موقن به توحید خداوند جل ذکره و به نبوت رسول او و ولایت اهل ولایت اوست و لسانم مقر بر کل ما نزل من عند الله است، امید رحمت او را دارم و مطلقا خلاف رضای حق را نخواسته‌ام و اگر کلماتی که خلاف رضای او بوده از قلم جاری شده، غرضم عصیان نبوده و در هر حال، مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعایی باشد... و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده، دلیل بر هیچ امر نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجة الله (علیه السلام) را محض ادعا مبطل است».[5]
البته اقدام علی‌محمد شیرازی به تکذیب ادعاهای خود، به همین دو مورد ختم نشده و مواردی از این قبیل، در منابع بهائی موجود است. حتی در یک مورد آن، کار تا جایی پیش می‌رود که علی‌محمد شیرازی، تمامی ادعاهای خود را رَد و عملاً تابعین خود را تکفیر می‌کند.[6]
ملاحظه نمودیم که بنابر اسناد معتبر تاریخی بهائیت، علی‌محمد شیرازی چندین مرتبه، اقدام به توبه و انکار ادعاهای خود کرده است. اما آن‌چه بهائیان را اکنون به انکار توبه‌نامه‌های علی‌محمد شیرازی واداشته، از بین رفتن اساس ادعاهای سران بهائیت است. چرا که اثبات توبه‌ی علی‌محمد شیرازی، بی‌شباهت به نشستن بهائیان، بر سر شاخه‌ی بریده شده نیست. زیرا پیشوایان بهائی، خود را منتسب به علی‌محمد شیرازی دانسته و حال اقدام او در تکذیب ادعاهایش، جایی برای ابراز ادعاهای سران بهائی، باقی نمی‌گذارد. اما این‌که چرا توبه‌نامه‌ی علی‌محمد در کتاب‌های بهائی ذکر شده، حکایتی دیگر است.[7]

پی‌نوشت:

[1]. به نقل یکی از کانال‌های تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت، موسوم به پاسخ به سؤالات در مورد دیانت بهایی.
[2]. اشراق خاوری، مطالع الأنوار (تلخیص تاریخ نبیل زرندی)، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، بی‌تا، ص 126.
[3]. همان، ص 132.
[4]. همان، ص 135.
[5]. ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، چاپ ترکستان: بی‌نا، بی‌تا، ص 205-204.
[6]. ر.ک: فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، ص 182-180.
[7]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: علت چاپ توبه نامه باب در کتاب بهائیان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.