چرا قبله‌ی بهائیان، مقبره حسینعلی‌بهاء است ؟!

  • 1395/12/22 - 15:44

یکی از مبلّغان بهائی در مقام جواب‌تراشی برای این‌که چرا بهائیان باید به سوی قبر حسینعلی نوری نماز بگذارند مدعی شد: اساس تعیین قبله در ادیان گذشته، تبرک آن به پیامبر خاصی است! در پاسخ می‌گوییم، در خصوص تعیین قبله در ادیان، نه مکان آن موضوعیت دارد و نه تبرک آن به پیامبری دلیلش به حساب می‌آید، بلکه صرفاً به خاطر اطاعت از فرمان خداست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از شبکه‌های مجازی وابسته به فرقه‌ی بهائیت، در مقام پاسخ به برخی اشکالات وارده به این مسلک، پرسشی تحت این عنوان مطرح شد: «چرا قبله شما، مقبره پيامبرتان است؟». نویسنده‌ی بهائی، در مقام جواب تراشی برای این رفتار و اعتقاد شرک‌آلود بهائیان؛ سعی بر آن داشت، تا توجیهاتی در این زمینه بسازد.
از این‌رو، نویسنده‌ی بهائی آن مقاله مدعی شد: «حضرت بهاءالله در کتاب اقدس، اهل بهاء را به نماز گزاردن به سوی خودشان سفارش فرموده‌اند. در مورد قبله، با خود بيانديشيد که شرف و منقبت کعبه در چيست؟ آيا غير از انتساب آن به پيامبر الهی، حضرت ابراهيم است؟... آيا اَراضی مقدسه را به سبب چيزی غير از ظهور پيامبران در آن مقدس می‌دانند؟... اگر کمی به اين سؤالات بيانديشيد از اين‌که مظهر ظهور الهی، وجود خود را مرکز توجّه مؤمنين قرار دهد، تعجب نخواهيد کرد... اگر سنگ و خاک به واسطه انتساب به پيامبر به چنين منزلتی می‌رسند پس خود پيامبر چه جايگاهی دارد؟»[1]
اینک در پاسخ به توجیهات نویسنده‌ی بهائی، ذکر چند نکته در ادامه، ضروریست.
نکته اول: بر اساس تعاليم الهی اسلام، انسان بدون هيچ واسطه‌ای می‌تواند با خداوند راز و نیاز کند. اما در مقابل، يکی از سرچشمه‌های بت‌پرستی و شرک، اينست که گروهی (هم‌چون بهائیان) به زعم خود، عبادت مستقیم خداوند را ممکن نمی‌دانند. آن‌ها راه‌حل این مسئله را در روی آوردن به کسانی که ربوبيت و تدبير عالم از سوی خداوند برعهده‌ی آن‌ها گذارده شده، می‌دانند.[2] اما از آن‌جا که می‌دانیم خلقت و تدبیر جهان به دست خداوند یکتاست.[3] اوست معبودی که در پرستشش به واسطه نیاز نداریم و هرکس غیر او را سرپرست خود قرار دهد،[4] بی‌تردید ادعای توحیدش مورد پذیرش نیست.
نکته دوم: در مورد نماز به سوی کعبه نیز می‌گوییم که مسلمانان، عبادت به سوی کعبه را به خاطر متبرک شدن آن به پیامبر خاصی، انجام نمی‌دهند. بلکه هدف از نماز خواندن به سوی کعبه، اجابت دعوت پروردگار و لبيک فرمان اوست. چرا که سجده به سوی خانه‌ی کعبه نه به خاطر تبرک آن به حضرت آدم و یا حضرت ابراهیم (علیهما السلام)، بلکه برای خداوند بزرگی است که به ساخن کعبه برای عبادت، فرمان داده است.[5]
نکته سوم: حسینعلی بهاء در کتاب اقدس به پیروان خود دستور می‌دهد: «و إذا أردتُم الصَّلوة وَلّوا وُجُوهَکُم شَطرَی الأقدَس...[6]؛ چون خواستید نماز بخوانید، صورت‌های خود را به سوی مقام مقدس (محل حسینعلی بهاء) برگردانید...». حال سؤالی که پیش می‌آید، اینست که (با توجه به این‌که پیام‌آوران الهی و مظاهر ظهور خداوند، به عنوان بهترین الگوی انسان‌ها به حساب می‌آیند)، حسینعلی‌بهاء در زمان حیات خود، به عنوان الگوی پیروانش، به کدام سوی نماز می‌گذارده؟!
نکته چهارم: مسلمانان معتقدند که در محل قبله، مکان و یا ساختار آن (مثل سنگ و پارچه کعبه)، به شخصه موضوعیت ندارد، بلکه مقصد و هدف اصلی خداست. اما بهائیان بر خلاف این عقیده‌ی توحیدی، گویا برای قبله‌گاه خود، موضوعیت قائل‌اند. چرا که آن‌ها معتقدند با سیر و سفر حسینعلی نوری (در زمان حیاتش)، قبله همواره تغییر می‌یافته است. هم‌چنان که عبدالحمید اشراق خاوری می‌گوید: «وقتی خواستید نماز بخوانید... ببینید جمال قدم اسم أعظم (حسینعلی نوری)، در کدام طرف هستند، به همان طرف متوجه بشوید... قبل از صعود جمال مبارک (مرگ بهاء)، قبله اهل بهاء طرفی بوده است که جمال مبارک در آن‌جا تشریف داشته‌اند».[7] که اساساً این موضوع، شرک بهائیان را به نمایش می‌گذارد.
نکته پنجم: بنا به اعتراف شوقی افندی (سومین پیشوای بهائیان)، مقصود راز و نیاز و عبادت بهائیان، تنها به پیامبرخوانده‌ی این مسلک است: «اگر در حین نماز، خود را محتاج می‌بینید که کسی را پیش چشم خود مجسم کنید، حضرت عبدالبهاء را در نظر آورید؛ زیرا به واسطه حضرت عبدالبهاء، می‌توان با جمال مبارک (حسینعلی نوری) راز و نیاز کرد».[8]
در پایان دانستیم که مقایسه‌ی قبله‌ی بهائیان با مکاتب الهی، به دور از انصاف و واقع‌بینی است. چرا که اساساً ادعای یکتاپرستی بهائیان، مورد پذیرش نیست.

پی‌نوشت:

[1]. به نقل یکی از شبکه‌های مجازی وابسته به تشکیلات بهائیت، موسوم به: «پاسخ به سؤالات در مورد دیانت بهائی».
[2]. از این روی میرزا حیدرعلی اصفهانی، حسینعلی نوری را رب الأرباب می‌خواند: میرزا حیدرعلی، بهجة الصدور، ص 339. 
[3]. «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطي‏ کُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدي [طه/50]؛ گفت: «پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آن‌چه را لازمه آفرینش او بوده داده سپس هدایت کرده است».
[4]. «مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ [عنکبوت/41]؛ مثَل کسانی که غیر از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثَل عنکبوت است که خانه‌ای برای خود انتخاب کرده در حالی که سُست ترین خانه‌ها، خانه‌ی عنکبوت است اگر می‌دانستند».
[5]. از این روی علمای اسلام، سجده برای غیرخدا، حتی ائمه (علیهم السلام)، که مظاهر وجودی او به حساب می‌آیند را نیز جایز نمی‌دانند؛ ر.ک: جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به بخش پایانی مقاله‌ی: سجده برای غیر خدا چه حکمی دارد؟
[6]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 7، سطر اول.
[7]. عبدالحمید اشراق خاوری، تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 1997 م، تنظیم و تدوین: دکتر وحید رأفتی، ص 34-33.
[8]. مجله‌ی اخبار امری، نشریه‌ی محفل ملّی بهائیان ایران، ش 6، سال 1328.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.