سرقت آثار باستانی با همکاری بهائیت

  • 1395/08/29 - 23:41
شاید بتوان یکی از رفتارهای خائنانه‌ی بهائیان در حق فرهنگ ایران را در سرقت اشیای تاریخی از ایران به آمریکا دانست. عده‌ای بهائی برای خوش‌خدمتی به اربابان آمریکایی خود، با هماهنگی سرکردگان، اقدام به قاچاق آثار باستانی به خارج از این آب و خاک کرده‌اند. شاید بتوان این رفتار بهائیان خائن را تأسی به رفتار رهبرانشان در امر سرقت دانست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید یکی از رفتارهای خائنانه‌ی فرقه‌ی بهائیت در حق ایران و ایرانی را بتوان در کمک به سرقت آثار تاریخی این سرزمین، ارزیابی کرد. اعضای فرقه‌ی بهائی، زیر چتر دولت آمریکا، اقدام به غارت آثار باستانی ایران و انتقال آن‌ها به آمریکا می‌نمودند.[1] اسناد حاکی از آن است که رهبران فرقه‌ی بهائی، از این تجارت پرسود بی‌نصیب نبوده و سرقت این آثار، با هماهنگی ایشان صورت می‌پذیرفت.
با مشاهده‌ی سخنان عبدالحسین آیتی در کشف‌الحیل، به این باور می‌رسیم که پیشینه‌ی سرقت در این فرقه، به تأسی پیروان از رهبرانشان، باز‌می‌گردد: «بهاء، عباس افندی را به سرقت جعبه جواهر حاج شعبان، دلالت (راهنمایی) کرد و در استانبول، کمربند قیمتی از حجره یک تاجر ایرانی را به سرقت برد».[2]
به همین سبب دولت آمریکا برای سرقت آثار باستانی و تاریخی، از اعضای این فرقه به عنوان یک سلسله تشکیلات منظم در سراسر دنیا، پشتیبانی و در ایران، با استفاده از حضور آنان، اشیای عتیقه را مستقیم و غیرمستقیم، با همکاری افراد بهائی و یهودی مورد شناسایی و سرقت قرار می‌داد.[3]
صبحی از عناصر کلیدی بهائیت که از این فرقه برگشته در این زمینه می‌گوید: «خوب یادم هست که از روزگار پیش، یکی از جهودان بهائی، با یکدیگر همدست شدند و به راه افتادند و در هرجا که نشانه‌ای از روزگار باستانی بود، یا می‌دزدیدند یا به بهای ارزان می‌خریدند. یک در میان آن‌ها بود که کار نخستینش درزی‌گری بود و در خیابان لاله‌زار دکان داشت که هنوز برادر و فرزندش هستند. این مرد، چنان در این کار (دزدی اشیاء عتیقه) بی‌باک شد که روزی در «بی‌بی زبیده» (نام امام‌زاده)، دری دید که از چند صد سال پیش بود؛ او شبانه در را کند. همین آدم از ایران متواری شد و من در این ایام، در حیفا و فلسطین پیش عبدالبهاء بودم. دیدم خود را به پیش عبدالبهاء رساند و خود را به روی پای عبدالبهاء انداخت و خاک پایش را بوسید».[4]
وی همچنین از قول تقی‌زاده (یکی از رجال مهم سیاسی عصر پهلوی) نقل می‌کند که می‌گفت: «یکی از دفترهای باستانی (دیوان‌های بزرگ) را که در دست دو- سه تن بود، به بیرون کشور برده‌اند. یک بخش از آن در ایران است. از نخست‌وزیر در این‌باره کمک خواستیم که آن (قسمت سرقت شده) را بخرند. پس از بررسی، روشن شد که آن را هم به در برده‌اند و در آمریکا به بهای هفتاد هزار دلار فروخته‌اند. همه‌ی این کارهای ناستوده، به دست این‌ها (بهائیان) است... اگر می‌نوشتند، می‌دیدید که نود درصد این پلیدی‌ها، از آن گروه است».[5]
آری؛ سرقت حساب شده و سازمانی اموال ملّی به دست بهائیان و با هماهنگی سرکردگان، خوش‌رقصی دیگریست که بهائیان از خود برای جلب رضایت حامیان جهان‌خوارشان، به نمایش گزارده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. سیدحسن تقی‌زاده، خاطرات، به کوشش ایرج افشار، بی‌جا، بی‌تا، ص 173 و 177.
[2]. عبدالحسین آیتی، کشف‌الحیل، تهران: راه نیکان، به کوشش علی‌امیر مستوفیان، 1389، ص 220.
[3]. قهرمان میرزاسالور، روزنامه خاطرات عین السلطنه، تهران: اساطیر، مصحح: مسعود سالور و ایرج افشار، چاپ اول، 1374، ج 7، ص 4968.
[4]. سیداحمد کسروی، بهائی‌گری، تهران: کتاب‌فروشی پایدار، بی‌تا، ص 239.
[5]. همان، ص 240.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.