کشتار مسیحیان توسط یهودیان

  • 1395/08/08 - 21:42

یهودیان و مسیحیان همواره هم قسم شده و علیه مسلمانان از انجام هیچ دشمنی‌ای کوتاهی نمی‌کنند. جالب آنکه یهودیان و مسیحیان دشمنان دیرینه‌ی هم بوده و علیه هم جنایت‌های فراوانی انجام داده اند. قتل نود هزار مسیحی توسط یهودیان یکی از جنایت‌های بزرگ جهان بشری است عجب آنکه مسیحیان در مقابل این جنایت سکوت کرده و دست دوستی با یهود نیز داده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسلام‌ستیزی یکی از حربه‌‌‌های همیشگی کافران و دشمنان دین حق یعنی اسلام است. آنان دائماً اسلام را دین خشونت و ترور معرفی می‌کنند و حال‌آنکه تاریخ بهترین گواه است بر این‌که بیشترین خونریزی‌ها و جنایت‌ها توسط دشمنان اسلام و به‌خصوص مسیحیت و یهودیت انجام‌گرفته است. تعجب اینکه یهود جنایت‌های زیادی را هم علیه خود مسیحیان انجام داده ولی مسیحیان آن‌همه جنایت یهود را به فراموشی گرفته و با یهود علیه اسلام هم‌قسم شده‌اند. در کتاب مظلوم‌نمایی یهود در مورد کشتار مسیحیان توسط یهودیان چنین آمده است:

«پطرس روم، تعداد كثيری از نصاری را كشت، و پس از فوت گالش قيصر را دو سال حاكم نمود و خون نصاری را مباح ساخت؛ و در نصوص ديگر آمده است كه كفار روم هم بر ضد يهود و هم بر ضد نصاری‏ قيام نمودند و هر دو گروه را به كشتن دادند و اين كار توسط فرمانده قيقوس‏ (طيطش) بود. كفار عموماً، دشمنان ايمان آورندگان به خدا هستند حالا كه این‌چنین است‏ يهوديان چه اصراری دارند كه كشتارهای خيالی را در حق يهود ترتيب دهند و كشتارهای واقعی را كه در مورد مسيحيان و مسلمانان صورت پذيرفته است، محو و نابود سازند؟ در اينجا آن نقش خطير و مهمی كه احبار يهود در سيره اسلام ايفا كرده‌‏اند، آشكار مي‏‌گردد و آنان همان امثال كعب الأحبار عبدالله بن سلام و وهب بن منبه‏ می‌‏‌باشد.

مورخان نوشته‌‏اند كه يهوديان به هنگام پيروزی ايرانيان بر نصارای روم، تعداد كثيری از مسيحيان را كه عدد آن‌ها بالغ بر نود هزار نفر بود خريداری نمودند و آنان را قتل‌عام كردند؛ و هنگامی‌که هرقل بر فارس پيروز گرديد پس از چند سال از واقعه جنگ روم و ايران، يهود را تنبيه نمود و انتقام گرفت و آنان را كه در قدس باقی‌مانده بودند از آن شهر بيرون نمود. به‌این‌ترتیب يهوديان را از قدس طرد كردند و ازاین‌رو بود كه با عمر بن خطاب‏ هنگام فتح قدس شرط كردند كه هرگز يهود را در آن اسكان ندهد و او هم‏ درخواست آنان را مورد اجابت قرارداد و اين نكته را در معاهده صلح به نفع آنان‏ قيد نمود. آن‌چنان‌که طبری در تاريخ خويش ثبت كرده است و اين موضوع در سال‏ 638 ميلادی مطابق سال 17 هجری بود.

خداوند متعال در مورد روابط نصاری با يهود چنين مي‌‏فرمايد: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى‏ عَلى‏ شَیءٍ وَ قالَتِ النَّصارى‏ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى‏ شَیءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذلِكَ قالَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كانُوا فيهِ يَخْتَلِفُونَ [بقره/113] يهود گفتند كه نصاری بر اساس چيز استواری نيستند و نصاری هم گفتند كه‏ يهوديان بر اساس چيز استواری نيستند درصورتی‌که هر دو كتاب مي‌‏خوانند و همانند گفتار آنان را گفتند افرادی كه مي‏‌دانستند پس خداوند متعال در روز قيامت‏ مابين آنان حكم و داوری می‌نمايد در آنچه باهم اختلاف دارند.»

منبع: مظلوم‌نمایی يهود (آيا بابليان، نصارى و مسلمانان، يهوديان را قتل‌عام نموده‌‏اند؟)، نجاح الطائی، دار الهدی، 1382 ش، بيروت، صفحه 42 و 43.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.