نقد نگرش بهائی، پیرامون شهروند جهانی

  • 1395/06/03 - 23:32
بهائیان ادعا دارند که بهاءالله، رهبر این فرقه، مبتکر و مروج شعار وحدت عالم انسانی تحت عنوان شهروند جهانی بوده است. اما با بررسی آثار به جا مانده از رهبر این فرقه به این نتیجه می‌رسیم که نه تنها ایشان مبتکر این شعار نبوده، بلکه حتی از دید او، غیر بهائیان از دایره‌ی انسانیت خارج‌اند. لذا این‌گونه شعارها فقط عوام‌فریبی است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی «آئین بهائی» وابسته به فرقه‌ی بهائیت، به گزارشی از نشست «آئین بهایی و آفرینش واقعیت جدید» پرداخته شد و کارشناس برنامه معین افنانی، دیدگاه فرقه‌ی بهائیت را پیرامون مسائل اجتماعی تبیین کرد.
کارشناس این برنامه، در سلسله گفته‌هایش مدعی شد: «واقعیت‌های اجتماعی، حالت تکامل یابنده و پیش رونده دارند و این که همه‌ی ما از جمله بهائیان به این نتیجه رسیدیم که اکنون واقعیت اجتماعی، باید آگاهی از شهروندی جهانی باشد، نه شهروندی ملّی، قومی و... این سخن نافی این نیست که مثلاً در قرن 18 و 19 میلادی، ملّی‌گرایی یک گفتمان مترقی بوده و است، کما اینکه ممکن است دو قرن دیگر، نه شهروند جهانی، بلکه شهروند سیاره‌ای، واقعیت اجتماعی مطلوب باشد... ما مجبور هستیم به دنبال یک واقعیت اجتماعی جدیدی برویم، که آن چیزی نیست، مگر آن‌چه حضرت بهاءالله خواسته؛ یعنی آگاهی جدید به عنوان یک شهروند جهانی».[1]
در ادامه قصد داریم با بیان دو نکته، به پوچ بودن ادعای شهروند جهانی در فرقه‌ی بهائی، که توسط کارشناس برنامه مطرح شده، بپردازیم.
نکته اول: هرچند که بهائیان مدعی ابداع مفهوم وحدت عالم انسانی تحت عنوان شهروند جهانی توسط رهبر خود هستند، اما آن‌چه از آثار رهبر این فرقه یافت می‌شود، در تناقضی آشکار با ادعای ایشان است. حسینعلی نوری (بهاءالله)، از یک سوی ادعای وحدت عالم انسانی دارد [2] و از سویی دیگر غیر بهائیان را حیوان خطاب می‌کند: «نفوسی که از این امر بدیع معرضند (پیرو بهائیت نیستند)، از رادء اسمیه وصفیه، مَحروم و کُل از بهائم (حیوان چهارپا)، محشور و مذکور».[3] و یا در جای دیگر می‌گوید: «هر نفسی بر احدی از معرضین (مخالفین) من، اَعلاهم او مِن ادناهم (بزرگ و کوچکشان) ذکر انسانیت نماید (انسان خطابشان کند)، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید».[4] و جملاتی نظیر این که در آثار ایشان کم یافت نمی‌شود. بنابراین رهبر فرقه‌ی بهائیت، نه تنها مقام تمامی انسان‌ها را یکسان نمی‌داند، بلکه اساساً اطلاق انسان به غیر بهائیان را گناهی بزرگ می‌شمارد. با این حال، چگونه می‌شود حسینعلی نوری که دارای افکاری نژاد پرستانه بوده است را مروج یکسانی مردم جهان و مبتکر عنوان شهروند جهانی بدانیم!؟
نکته دوم: حتی اگر موارد نقض این ادعا و شعار را توسط سران بهائی نادیده بگیریم، بازهم حسینعلی نوری و فرقه‌ی بهائیت، مبتکر شعار وحدت و تساوی میان انسان‌ها نبوده‌اند؛ زیرا دین اسلام حدود 1200 سال قبل از پیدایش این فرقه، به تساوی و برابری میان انسان‌ها تصریح کرده است: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ [حجرات/13]؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (این‌ها ملاک امتیاز نیست)، همانا گرامی‌ترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست؛ به درستی که خداوند دانا و آگاه است». متأسفانه امروزه پیروان فرقه‌ی بهائی، تنها از شعارهای صلح‌طلبانه در تبلیغات خود استفاده می‌کند تا از این طریق نظر عوام را به خود جلب کنند؛ شعارهایی که نه خود مبتکر آن بوده و نه بدان پایبند بوده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. شبکه‌ی آئین بهائی، عنوان برنامه: آئین بهائی به دنبال آفرینش واقعیت جدید، کارشناس برنامه: معین افنانی.
[2]. عباس افندی، مکاتیب، ج3، ص 67.
[3]. حسینعلی نوری، بدیع، بی‌جا: 1286 ق، ص 213.
[4]. همان، ص 140.

تولیدی

دیدگاه‌ها

مقاله شما در کانال تلگرامی نقد بهائیت و شیخیه، به آدرس: https://telegram.me/joinchat/DImSwD9aTSylaU60Rh8B2A بازنشر یافت

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.