تطابق دین با علم و عقل در بهائیت، از گفتار تا واقعیت!

  • 1395/04/13 - 23:56
یکی از تعالیم فرقه‌ی بهائیت که به وسیله آن سعی دارند فرقه‌ی خود را مدرن جلوه دهند، لزوم تطابق دین با علم و عقل است. این در حالیست که بعلاوه‌ی اعتراف جناب عبدالبهاء به گرفتن این اصل از اسلام؛ در کلام رهبرانشان، بسیار تناقض در رابطه‌ی میان دین با علم و عقل یافت می‌شود و روشن می‌شود که این تعلیم را به رهبر بهائیان، چسبانده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سردمداران فرقه‌ی بهائیت در زمان کنونی، برای مُدرنیته جلوه دادن عقاید خود و جذب انسان‌های مستعد و عقل‌گرا به فرقه‌ی خویش، یکی از تعلیمات و اصول خود را، لازمه‌ی تطابق دین با علم و عقل معرفی می‌کنند و این‌چنین بیان می‌دارند: «یکی از تعالیم دیانت بهائی، بر این امر اشاره دارد که دین باید مطابق علم و عقل باشد و هریک از این دو، نهاد را در عرصه‌های مادی و جهانی، همراه و هماهنگ می‌خواهد...».[1]
اما باید دانست که با اندک تأملی در آثار رهبران این فرقه، می‌توان دریافت که ایشان، رابطه‌ی اهل علم و دین را رابطه‌ای نامناسب و آمیخته با جنگ و جدال ارزیابی می‌کنند و قائل به تضاد میان دین، با علم و عقل هستند؛ هم‌چنان که حسینعلی‌بهاء می‌گوید: «بدان الیوم آن‌چه به عقلت رسیده و یا به عقول فوق تو و دون تو ادراک شود، هیچ‌یک میزان معرفت حق نبوده و نخواهد بود».[2]
با مشاهده‌ی کلام رهبر بهائیت درمی‌یابیم، تناقضی آشکار میان ادعای تطابق دین با علم و عقل و عدم تطابق آن دو، در کلام رهبران بهائی موجود است. ایشان در یک جا از عقل و علم تعریف و آن‌دو را مطابق با دین می‌خوانند و در جای دیگر، عقل و علم را رد می‌کنند و می‌گویند، عقل و علم، ملاک شناخت حق نبوده و نخواهد بود.
حال سؤال اینست که چرا عبدالبهاء  می‌گوید که اگر دین مطابق عقل نباشد، دین نیست [3]؛ اما مؤسس این فرقه جناب حسینعلی‌بهاء، عقل، علم و ادراک را به کلی رد می‌کند.[4] این تناقض نشان می‌دهد که تعلیم تطابق دین با علم و عقل، از تعالیم حسینعلی‌نوری نیست و عبدالبهاء، آن را به حسینعلی‌بهاء، پیامبر خودخوانده بهائیان، نسبت داده است.
مسأله از آن‌جا جالب می‌شود که بهائیان از طرفی خود را مبتکر اصل تطابق دین، با علم و عقل می‌دانند و از طرفی عبدالبهاء اعتراف می‌کند که این تعلیم، از اسلام گرفته شده است: «حضرت علی (علیه‌السلام)، داماد حضرت محمّد (صلّی‌الله علیه و آله) فرمودند: هر مسئله‌ای با علم موافق است، باید با دین نیز موافق باشد».[5]
به این ترتیب، جناب عبدالبهاء، دومین رهبر بهائیت، اعتراف می‌کند که اصل تطابق دین با علم و عقل، از اسلام گرفته شده و ادعای ایشان مبنی بر لزوم تطابق دین با علم و عقل، با تناقض‌های بسیاری در کلام رهبرانشان، روبه‌رو است.

پی‌نوشت:

[1]. شبکه‌ی نوین تی‌وی، نام برنامه: فصل مشترک.
[2]. حسینعلی‌نوری، بدیع، بی‌جا: 1286، ص 286.
[3]. ر.ک: عباس‌افندی، خطابات، مصر: به همت فرج‌الله زکی الکردی، 1340 ق، چ 1، ج 1، ص 158.
[4]. «و از فقها و علمای بیان استدعا می‌نمایم که چنین مشی ننمایند و بر جوهر الهی و نور ربانی و صرف ازلی و مبدأ و منتهای مظاهر غیبی متمسک نشوند»! حسینعلی‌نوری، ایقان، مصر: فرج‌الله زکی، 1352 ق، ص 164.
[5]. جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه: ع. بشیر الهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، ص 221. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1985، ص 88.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.