استناد به روایت یوحنا جهت اثبات تصلیب عیسی مسیح

  • 1394/12/19 - 16:42
مسیحیان همواره در تلاش هستند تا برای اثبات عقاید و شرایع انحرافی خود، دلایلی از کتاب مقدس پیدا کنند. به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح، یکی از عقاید انحرافی و مهم مسیحیت است که اهمیت ویژه‌ای در دین کنونی مسیحیت دارد. چراکه بسیاری از عقاید و شرایع آنان مبتنی بر آن است و با اثبات‌نشدن تصلیب اساس و بنیان بسیاری از عقاید آنان در هم می‌ریزد و چه بسا بنيان مسيحيت كنونی زير و رو شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان همواره در تلاش هستند تا برای اثبات عقاید و شرایع انحرافی خود، دلایلی از کتاب مقدس پیدا کنند. به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح، یکی از عقاید انحرافی و مهم مسیحیت است که اهمیت ویژه‌ای در دین کنونی مسیحیت دارد. چراکه بسیاری از عقاید و شرایع آنان مبتنی بر آن است و با اثبات‌نشدن تصلیب اساس و بنیان بسیاری از عقاید آنان در هم می‌ریزد. به همین خاطر مسیحیان برای اثبات عقیده‌ی تصلیب از کتاب مقدس دلیل می‌آورند.
یکی از دلایل مسیحیان برای اثبات به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح این است که چندین نفر از نزدیک شاهد ماجرا بوده و شهادت داده‌اند که عیسی مسیح به صلیب کشیده شده است. [۱] آنان برای اثبات این ادعای خود به کتاب مقدس استشهاد کرده‌ و روایت یوحنا از این ماجرا را دلیل بر اثبات تصلیب عیسی مسیح می‌دانند. یوحنا در انجیل خود در مورد حادثه‌ی تصلیب چنین روایت کرده است: «و پای صلیب عیسی، مادر او و خواهر مادرش، مریم زن کَلوُپا و مریم مَجْدَلِیّه ایستاده بودند. چون عیسی مادر خود را با آن شاگردی که دوست می‌داشت ایستاده دید، به مادر خود گفت، ای زن، اینک، پسر تو.»[۲]
حقیقت این است که این استدلال مسیحیان نیز همانند بسیاری از استدلالات آنان دارای اشکال اساسی بوده و قابل‌اعتنا نیست. اشکالی که این استدلال مسیحیان را رد می‌کند این است که این دلیل تنها مبنی بر روایت یوحنا است؛ حال‌آنکه غیر از انجیل یوحنا در سه انجیل دیگر و در بخش‌های دیگر کتاب مقدس هیچ‌کس چنین روایتی نکرده است؛ از طرفی در دیگر اناجیل، روایتی برخلاف روایت یوحنا نقل‌شده است؛ به همین خاطر نمی‌توان به روایت یوحنا اعتنا کرده و روایات متی، مرقس و لوقا را نادیده گرفت.
متی در انجیل خود معتقد است که هیچ زنی از نزدیک شاهد به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح نبوده بلکه از فاصله‌ی دوری نظاره‌گر ماجرا بوده‌اند. متی دراین‌باره چنین روایت می‌کند: «و در آنجا زنان بسیاری که از جلیل در عقب عیسی آمده بودند تا او را خدمت کنند، از دور نظاره می‌کردند که از آن جمله، مریم مَجْدَلیّه بود و مریم مادر یعقوب و یوشاء و مادر پسران زِبِدی.»[۳] مرقس نیز روایتی مشابه روایت متی نقل کرده است: «و زنی چند از دور نظر می‌کردند که از آن جمله مریم مجدلیّه بود و مریم مادر یعقوبِ کوچک و مادر یوشا و سالومَه.»[۴]
لوقا نیز همانند مرقس و متی در نوشته‌ی خود معتقد است که هیچ زنی از نزدیک شاهد ماجرا نبوده و برخلاف روایت یوحنا از دور این ماجرا را مشاهده می‌کردند. لوقا در انجیل خود چنین آورده است: «و جمیع آشنایان او از دور ایستاده بودند، با زنانی که از جلیل او را متابعت کرده بودند تا این امور را ببینند.»[۵]
با توجه به دلایلی که ذکر شد هرگز نمی‌توان به روایت یوحنا اعتنا کرد. چراکه متی، مرقس و لوقا، روایتی برخلاف یوحنا نقل کرده‌اند و عقل سلیم نمی‌تواند روایت یک نفر را بر نقل سه نفر ترجیح دهد در حالی که هر چهار‌ نفر آنان در یک رتبه قرار دارند. مگر اینکه مسیحیان قائل باشند که رتبه‌ی یوحنا بالاتر از متی، مرقس و لوقا بوده و در هنگام اختلاف بین این چهار انجیل، روایت انجیل یوحنا صحیح است؛ که پذیرش این ترجیح نیز مشکلات دیگری برای مسیحیت پیش خواهد آورد.

پی‌نوشت:
[۱]. القیروانی، فارس؛ هل صلب المسیح حقا؟ ط ۱، القدس: نداء الرجاء، ۱۹۹۵ م، ص ۹.
[۲]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، یوحنا ۱۹: ۲۵-۲۶.
[۳]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، متی ۲۷: ۵۵-۵۶.
[۴]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، مرقس ۱۵: ۴۰.
[۵]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، لوقا ۲۳: ۴۹.

تولیدی

دیدگاه‌ها

متاسفانه شما پژوهشگر بی طرف نیستید بلکه خیلی تمام بزرگان و محققان گفته اند تصلیب مسیح یک حقیقت تاریخی مطمعن هست و اثبات شده همچنین شما اناجیل را به صورت اسلامی داعشی تحریف کردید! شما مثل یک فرد متعصب در چاله افتاده میگویید در یقیه انجیل ها این اتفاق گفته نشده در حالی که گفته شده ولی تنها ایرادی که گرفتید دور بودن ان است! حدا شفا ببخشد ان کسی را که فرق از دور نگاه کردن و دروغ تاریخی را نمی داند!!! در حالی که پژوهشگران و محققان بزرگ بی طرف گفته اند این یک واقعیت محض است! عقل سلیم سخنان بزرگان بی طرف را معتبر میداند یا یک مسلمان متعصب که هنوز فرق دروغ و دور نگاه کردن را نمیداند!

اگر اتهامات و انگ زني‌هاي شما به نويسنده مقاله درست باشد، باز هم چيزي از حقيقت نميكاهد. آيا شما بيطرف هستيد؟ كدام بيطرف را سراغ داريد كه تصليب مسيح را باور كرده باشد؟ آنچه سند داده شد، از كتاب مقدس چاپ مؤسسه عيلام و ديگر مؤسسات انگلستان و امريكا است. به جاي فحاشي زحمت بكشيد و نگاهي به اسناد بياندازيد. تعصب را كنار بگذاريد و جاي پيروي كوركورانه از شبانان و كشيشان، به متن كتاب مقدس مراجعه كنيد و اگر پاسخي به اين مقاله يافتيد ارائه كنيد.

مثل این که شما هنوز معنی فحاشی را نمیدانید . این سند در مورد ترجمه اناجیل هست نه رد تصلیب مسیح . به علاوه نتیجه گیری خودتان در آخر ! شما هنوز نتوانستید تصلیب مسیح را رد کنید بلکه به گفته هر کدام از اناجیل گفته اند مسیح مصلوب شد ولی غیر از انجیل یوحنا آن ها گفته اند از "دور" شاهد ماجرا بوده اند و نگفته اند مسیح "مصلوب" نشد. شما عاجز بودید که جواب بدید فرق دروغ تاریخی با دور نگاه کردن چیست! و به صورت زیرکانه از بحث در رفتید من پاسخ خویش را اراعه کردم ولی شما به جای جواب طفره رفتید و گفتید مقاله را بخوانید و پاسخ دهید!

گرامي شما از همان ابتدا طرف مقابل خود را به تعصب و داعشي بودن و .... متهم كرديد. اين فحاشي نيست؟! نويسنده مقاله فقط چند شاهد بر عدم تصليب مسيح ارائه كرده است (دراين مقاله و مقالات مشابه)،‌ كه شما اينگونه برافروخته شديد. اتفاقاً شواهدي متعدد در اناجيل وجود دارد كه نشان ميدهد آن كه مصلوب شد، مسيح نبود. شما از حل اين تناقض عاجز شده ايد، كه چگونه انجيل يوحنا ميگويد آن چند زن پاي صليب (از نزديك) مسيح را ديدند؛ اما ديگر اناجيل ميگويند اين مشاهده از دور بود! اين تناقض را چگونه حل ميكنيد؟ اگر اين را حل كرديد؛ و پس از حل اين تناقض، نوبت به ديگر شواهد و قرائن ميرسد كه بتوانيد با رد آنان تصليب مسيح را اثبات كنيد. شما به جاي حل تناقض، يك طرف قضيه را گرفتيد و طرف ديگر را رها كرديد! و اين شيوه اي ناشيانه از سوي براي فرار از پاسخگويي است.

اناجیل چهارگانه با تفاوتهای جزئی داستان مصلوب شدن مسیح(علیه السلام) را گزارش کرده‌اند. ویکی فقه....چهار انجیل درواقع چهار روایت از زندگی عیسی مسیح است. این چهار کتاب که توسط چهار تن از حواریون مسیح نگاشته شده، دارای قسمت‌های مشترک بسیاری هستند اما تفاوت‌هایی نیز دارند. مسیحیان این چهار کتاب را «مانند چهار تصویر از مسیح ولی از زوایای مختلف» توصیف می‌کنند. ویکی پدیا خب ما در اینجا بر طبق شواهد و اسناد و گفته ها و پژوهشات محققان بزرگ جهان به این نتیجه رسیدیم که مسیح مصلوب شد اما با "اندکی" تفاوت در نوع گفتار چرا که شاگردان مسیح هر کدام هر یک از اناجیل را نوشتند،باید بگویم شما گفتید بعد از تناقض نوبت به شواهد دیگر می رسد . مگر نگفته اید که این ها ترجمه معتبر انجیل هست پس واضح است و انکارناپذیر و من نمی توانم آن ها را" رد" کنم. کاملا واضح است بعد از اینکه پاسخ دادم کاملا در آشفته شدید و سخن از تناقض آوردید .آن جمله ای که همیشه برای دیگران به کار بردید را باید برای خویش به کار ببرید. ( فرار به جلو ) .. بحث در مورد تناقض نیست من نه تفاوت هارا توجیه کردم و نه نادرست خواندم.

بسيار عالي. هرچند تلاش كرديد كه باز هم بحث را به حاشيه ببريد، ليكن حرفي را زديد: «من نه تفاوت هارا توجیه کردم و نه نادرست خواندم» . لطفا رك و صريح پاسخ دهيد كه آيا اين اختلاف اناجيل در ماجراي تصليب مسيح، تناقض هست يا نه ؟!

درود . من بحث را به حاشیه نبرده ام ( در غیر این صورت خرسند میشوم بگویید کجا من این کار را کرده ام) خب در مورد تناقض من صریح اشاره کردم که تفاوت و تناقض های کوچکی در اناجیل وجود دارد ( نمی دانم چرا شما دوباره از من سوال پرسیده اید) بحث من این است که گرچه درسته در شرح داستان تفاوتی میان یوحنا و سه انجیل دیگر وجود دارد ولی این موضوع کاملا با به صلیب کشیدن مسیح بی ارتباط است. سوال من اینجاست موضوع شیوه مرگ مسیح است یا تفاوت اناجیل در دور و نزدیک بودن شاهدان؟؟ با سپاس از شما

دوست نا شناس سلام. خوشحالم که حد اقل شما پذیرفتید که بین اناجیل تناقض وجود دارد. البته فرمودید تناقض های کوچک. که همین اندازه اقرار هم جای ستایش دارد. اما توجه داشته باشد که بین اناجیل تناقض‌های بزرگ و فاحش فراوانی وجود دارد که اگر به دید انصاف به اناجیل نگاه کنید شما هم پی به این موضوع خواهید برد. در جواب سوال شما اینگونه به ذهنم می‌رسد که هیچ اشکالی وجود ندارد که با بررسی دوری یا نزدیک شاهدان در بین اناجیل به این نتیجه برسیم که حداقل بر طبق یک انجیل نمی توان به صلیب کشیده شدن مسیح را ثابت کرد. این تناقض بزرگی است که یک انجیل بر فرض صلیب را ثابت می کند و دیگری نمی‌تواند ثابت کند

اگر به یک بی طرف این را بگویید به شما می خندند. دلیل بر این نمیشه که 3 انجیل گفته اند شاهدان از دور و یوحنا گفته شاهدان از نزدیک واقعه را می دیدند پس مسیح مصلوب نشده. برایتان یک مثال میاورم. 3 نفر ، مسیح را از دور می بینند ولی 1 نفر دیگر عیسی مسیح را از نزدیک می بیند. پس نتیجه میگیرم عیسی مسیح وجود ندارد؟؟چون یکی از دور و دیگری از نزدیک دیده؟ شاید هم طبق انصاف برخی هم همینطوره!

دوست عزیز در هیج کجای این مقاله و در هیچ یک از مقالاتی که مسلمانان نوشته‌اند کسی نتیجه نگرفته است که مسیح وجود ندارد. بهتر است به انصاف حرف زده و چنین تهمت‌هایی را به صاحب این نوشته و سایر مسلمانان نزنید. آنچه که این مقاله در صدد بیان آن است، با توجه به عنوان مقاله اثبات تصلیب مسیح از طریق نوشته‌ی یوحنا است. و نتیجه این است با توجه به قرائنی که در اناجیل دیگر وجود دارد نمیتوان به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح را اثبات و قبول کرد.

دوست گرامی من نگفتم مسیح طبق نظر شما وجود ندارد من مثال زدم برایتان تا خودتان متوجه بشید.اصلا بحث من چه ربطی به وجود مسیح داشت؟ من این را مثال قرار دادم و نگفتم مسلمانان گفتند مسیح وجود ندارد. این مقاله گفته چون یوحنا نوشته ماجرای مصلوب شدن از نزدیک بوده ولی مابقی گفتن از دور پس این دروغ است و قابل اثبات نیست.. حالا اگر اینطور حساب کنیم 1 نفر منو از نزدیک دیده ولی 3 نفر منو از دور دیدند پس وجود داشتن من دروغ و اثبات شدنی نیست.امیدوارم این دفعه نگویید مسلمانان نگفته اند من وجود ندارم و این تهمت است.

سلام. لطفاً دقت كنيد. مثالي كه بيان كرديد ربطي به موضوع ندارد و كاملا مخالف با محتواي مقاله است. شما گفتيد: «۱ نفر منو از نزدیک دیده ولی ۳ نفر منو از دور دیدند». مقاله چنين حرفي نميزند. اگر 3 نفر بگويند شما را از نزديك ديديم و بعد همان 3 نفر بگويند كه شما را از نزديك نديديم، آيا اين تناقض نيست؟ آيا به سخن متناقض ميتوان اعتماد كرد؟ ببينيد در انجيل يوحنا آمده است كه مادر مسيح و مريم مجدليه و همسر كلوپا از نزديك قضيه را ديدند. بعد در انجيل متي و مرقس آمده كه همين افراد (مادر مسيح و مريم مجدليه و...) اين قضيه را از دور ديدند! انجيل لوقا كه ميگويد همه آشنايان (دقت كنيد: همه آشنايان) اين قضيه را از راه دور ديدند. اين تناقض است. مريم مجدليه از كجا ديد ؟ از نزديك ؟ يا از دور ؟ اين تناقض (دور يا نزديك بودن مشاهده تصليب) درباره افراد يكساني نقل شده. براي همين اين تناقض، سنديت اناجيل را نفي ميكند. (مثال شما كه فرموديد ۱ نفر منو از نزدیک دیده ولی ۳ نفر منو از دور دیدند، درباره افرادي مختلفي است. تناقض نيست. اما اناجيل درباره افراد يكساني حرف ميزنند و اين تناقض درباره يك موضوع واحد رخ داده است.)

دوست عزیز نویسنده در اول مقاله گفت که مسیحیت حضور مادر مسیح ع و خواهر مادرش را در پای صلیب سند واقعیت به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح ع میدانند و این در حالی است که حضور مادر و خواهر مادرش در پای صلیب خودش مورد اختلاف است چه برسه به سند بودن بر یک ماجرای دیگر . کمی عاقلانه فکر کنیم

لطفا یکی از دوستان بگه ... مگر نه اینکه مریم و حواریون میدونستن مسیح مصلوب نشده پس چرا به مردم روزگارشون توضیح الواضحات ندادن؟ توضیحاتی که میتونست بسیاری از شبهات رو برطرف کنه

سلام. سؤال خوبی پرسیدید. ولی تا جایی که من میدونم بسیاری از مسیحیان در قرن 1-2 میلادی اعتقادی به صلیب نداشتند. همچنین اعتقادی نداشتند که مسیح پسر خدا باشه. اما این عقائد نادرست به تدریج رایج شد و به خصوص در شورای نیقیه و... این عقائد از طرف کلیسا رسمی اعلام شد. ولی خب خیلی از مسیحیان که به چنین چیزهایی عقیده نداشتند.

ممنون از پاسختون، بنا به چه منابعی گفتید که اکثر مسیحیان قرون 1 و 2 به صلیب اعتقاد نداشتند؟ در حالی که میدانیم پطرس جانشین عیسی (ع) راهی رم شد و کلیسا رم را بنا کرد و حوالی دهه 60-70 میلادی به دستور امپراتور رم به شهادت رسید البته گفته اند بر روی صلیب و به درخواست خودش وارونه...طبیعی است چنین شخص بزرگی و جانشینانش باید موضوع عدم تصلیب مسیح را بخوبی بین مومنین جا می انداختند...البته بین 'پطرس' و 'پولس صلیبی' اختلافاتی بوده ... بگذریم... دیگر حواریونی که به اطراف و اکناف پراکنده شدن اثری از عدم اعتقاد به صلیب به چشم نمی خورد، مثلا متی حواری به اتیوپی رفته ولی از اعتقاد به عدم تثلیب در آنجا خبری نیست یا تدی حواری که به سمت ایران اومده و بازهم از اعتقاد به عدم تصلیب خبری نیست... یعنی واقعا این شورای نیقیه اینقدر کامل و قوی عمل کرده که تونسته عدم تصلیب مسیح رو کمرنگ و تصلیب مسیح رو پر رنگ کنه اون هم در کل خاورمیانه و اروپای شرقی؟ سعی کنید من 'پا در هوا' را قانع و شبه را در من مستهلک کنید

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.