حمایت سران بهائی از دولت غاصب اسرائیل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از تار و مار شدن بهائیان از ایران و تبعید رهبران آن به بغداد، استانبول و سرانجام به عکاء، سرزمین فلسطین، کعبهی آمال و آرزوی بهائیان شد. از آن پس، حتی نام و عناوین رهبران بهائیت که با «سید» و «میرزا» آغاز میشد، به «اَفندی» که عنوانی عثمانی است، تغییر شکل داد و مرکز بهائیت برای همیشه از ایران برداشته و به بیرون مرزهای آن کشیده شد.
فرقهی نو پای بهائیت، که در اوایل شکلگیری خود، برای محکم کردن جای پای خویش، به هر قدرت بینالمللی چنگ میزد و متوسل میشد، با شکلگیری دولت غاصب اسرائیل در سرزمین فلسطین، وقتی سران بهائی، اسرائیل را قدرت نُو پا و قوی در منطقه میبینند، به آن روی میآورند و با حمایت و تأیید دولت غاصب اسرائیل، سعی در جلب توجه نظر سرکردگان آن دارند. به همین منظور شوقیربانی، از رهبران بهائیت، به وجود آمدن این غدّهی سرطانی را در خاورمیانه صحیح و پیشبینی شده از طرف حسینعلیبهاء دانسته[1] و طی تلگرافی به بهائیان چنین میگوید: «... تحقیق به سنواتی که در تأسیس حکومت اسرائیل از فم شارع امر الهی (بهاء) و مرکز میثاق (عبدالبهاء) صادر و حاکی از پیدایش ملت مستقلی در ارض اقدس پس از مضی (گذشت) هزار سال میباشد، مصداق وعدهی الهی به ابناء خلیل و وارث کلیم ظاهر و باهر و دولت اسرائیل در ارض اقدس، مستقر و به استقلال و اصالت آئین الهی مقرّ و معترف و به ثبت عقدنامهی بهائی و معافیت کافه موقوفات أمریه در برج عکا و جبل کرمل و لوازم ضروریه بنای نبیان مقام اعلی از رسوم دولت و اقرار به رسمیت ایام تعدی متبرکه محرمه موفق و مؤید».[2]
شوقیافندی همانند حسینعلیبهاء و عباسافندی (که در سرسپردگی به سفارت روس و انگلستان از هیچ کوششی برای جلب رضایت آنان دریغ نداشتند)، با تمام توان تصمیم گرفت راه سرسپردگی بهائیت را با کمال امانت به صهیونیسم و خیانت علنی به جهان اسلام و منافع کشورهای اسلامی ادامه دهد. وی پس از تأییدی که نسبت به تأسیس حکومت صهیونیست اعلام نمود، علاوه بر توصیه به شورای بینالمللی بهائیان، به ایجاد حسن رابطه با آن دولت، در بَند بیست و چهارم از نقشهی ده ساله خود، حمایت از دولت اسرائیل را بر همهی دولتهای جهان ترجیح داده و به بهائیان توصیه میکند، محافل ملّی و روحانی بهائیان را در ارض اقدس، بر حسب قوانین و مقررات حکومت جدید التأسیس اسرائیل، به وجود بیاید، در حالی که در تشریح همین هدف، وقتی به بهائیان ممالک ایران، عراق، انگلستان و آلمان تشکیل شعبههای محافل روحانی و ملّی توصیه میکند، هیچگاه اشاره به رعایت قوانین و مقررات این ممالک نمیکند.
نه تنها سران بهائیت در گذشته و هیئتهای محافل بهائی کنونی، متفقاً دولت اسرائیل و صهیونیسم بینالمللی را تأیید و همراهی کرده و میکنند، بلکه در بسیاری از نقاط جهان مخصوصاً در کشورهای اسلامی، عضو تشکیلات جاسوسی موساد شده و همه جا به نفع صهیونیستها، به جاسوسی مشغول هستند.[3] در مقابل خدمتهای بهائیان به صهیونیسم، دولت اسرائیل هم با به رسمیت شناختن فرقهی بهائیت، به حمایت صریح از آنان پرداخته و آنان را تقویت نموده است.
پینوشت:
[1]. محمد افنان، آهنگ بدیع، ش 3، ص 7، نهم ژانویه 1951 م/1329 ش.
[2]. شوقیافندی، قرن بدیع، ترجمهی نصرالله مودت، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 123 بدیع، قسمت چهارم، ص 162.
[3]. خبرگزاری فارس، مدارک جاسوسی بهائیت برای موساد و سیا موجود است، ۹۲/۱۱/۲۹، کلیک کنید...
افزودن نظر جدید