نقدی بر ادعای «نوشته شدن قرآن بر اساس تورات»

  • 1394/10/04 - 20:57
یکی از اشکالات مسیحیان بر دین مبین اسلام این است که ازنظر آنان، تعالیم اسلام برگرفته از تعالیم ادیان دیگر است. اسقف یوسف درّه حداد می‌گوید: «قرآن از مصادر و منابع پراکنده‌ای استفاده کرده که مهم‌ترین آن‌ها کتاب مقدس است؛ خصوصاً کتاب موسی؛ و این به جهت شهادت و اعتراف خود قرآن است؛ زیرا در قرآن آمده است: «این دستورها در کتب آسمانی پیشین...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اشکالات مسیحیان بر دین مبین اسلام این است که ازنظر آنان، تعالیم اسلام برگرفته از تعالیم ادیان دیگر است. اسقف یوسف درّه حداد می‌گوید: «قرآن از مصادر و منابع پراکنده‌ای استفاده کرده که مهم‌ترین آن‌ها کتاب مقدس است؛ خصوصاً کتاب موسی؛ و این به جهت شهادت و اعتراف خود قرآن است؛ زیرا در قرآن آمده است: «إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَی صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی؛ [اعلی/ 18 و 19]؛ این دستورها در کتب آسمانی پیشین (نیز) آمده است. در کتب ابراهیم و موسی.»[1]
ویل دورانت نیز می‌گوید: «قابل‌ذکر است که شریعت اسلامی، شباهت بسیاری به شریعت یهود دارد...» آنگاه به ترتیب قضایایی را برمی‌شمارد که در قرآن و عهدین به آن‌ها اشاره شده است. او ازجمله آن قضایا مسئله توحید، نبوت، ایمان، انابه، روز حساب و بهشت و دوزخ را برمی‌شمارد و گمان می‌کند که این‌ها همه برگرفته از تأثیر یهودیت بر دین اسلام است.»[2]
او نیز می‌گوید: «در کشورهای عربی، بسیاری از مسیحیان می‌زیسته‌اند، گرچه تعداد کمی در مکه بوده‌اند. محمّد ارتباط تنگاتنگی - حداقل - با یکی از آن‌ها به نام ورقة بن نوفل پسرعموی خدیجه داشت. او اطلاع زیادی از کتاب‌های یهود و مسیحیان داشت؛ و نیز محمّد فراوان شهر مدینه را زیارت می‌نمود، شهری که پدرش عبدالله در آنجا وفات یافت و گویا در آن شهر با برخی از یهود که در مدینه زیاد بودند، ملاقات کرده باشد.»[3]
پاسخ:
اولاً: به اثبات رسیده که پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) امّی بوده و خواندن و نوشتن نمی‌دانسته است و نیز نزد هیچ‌کسی درس نخوانده است. ویل دورانت می‌گوید: «ظاهراً هیچ‌کس در این فکر نبود که محمد (صلی‌الله علیه و آله) را نوشتن و خواندن آموزد.»[4]
جان دیون یورت می‌گوید: «درباره تحصیل و آموزش، آن طوری که در جهان معمول است، همه معتقدند که محمد (صلی‌الله علیه و آله) تحصیل‌نکرده و جز آنچه در میان قبیله‌اش رایج و معمول بوده چیزی نیاموخته است.»[5]
گیور گیو درباره پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) می‌گوید: «با این‌که امّی بود، در اولین آیات که بر وی نازل‌شده، صحبت از قلم و علم؛ یعنی نوشتن و فراگرفتن و تعلیم دادن است.»[6]
ثانیاً: ما معتقدیم که شرایع الهی، همگی از یک اصل واحدی سرچشمه می‌گیرند و همه یک هدف را دنبال می‌کنند که همان توحید و اخلاص در عمل و تخلّق به مکارم اخلاق است. خداوند متعال می‌فرماید:
«قُولُوا آمَنّا بِاللَّهِ وَما أُنْزِلَ إِلَینا وَما أُنْزِلَ إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْماعِیلَ وَإِسْحاقَ وَیعْقُوبَ وَالْأَسْباطِ وَما أُوتِی مُوسَی وَعِیسَی وَما أُوتِی النَّبِیونَ مِنْ رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ [بقره: 136]؛ بگویید: ما به خدا ایمان آورده‌ایم و به آنچه بر ما نازل‌شده و بر آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید، (و همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگارشان داده‌شده است و در میان هیچ‌یک از آن‌ها جدایی قائل نمی‌شویم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم.»
ثالثاً: در ائتلاف ادیان آسمانی و اتحاد کلمه آن‌ها، سه احتمال وجود دارد:
الف) به لحاظ وحدت منشأ است.
ب) به لحاظ برگرفتن برخی از برخی دیگر است.
ج) اتحاد و ائتلاف اتفاقی است.
احتمال سوم باطل است، چون اتحاد تمام انبیاء بر موضوع واحد در زمان‌های متفاوت و طولانی غیرممکن است. احتمال دوم نیز اشکالاتی دارد؛ زیرا:
1 - به‌صراحت قرآن کریم، معارف قرآن وحی به نبی اسلام است به‌صورت مستقیم.
2 - قرآن معارفی را عرضه کرده که هرگز ذهن بشر به آن‌ها نرسیده است.
3 - قرآن، تعالیمی را عرضه کرده که هرگز سنخیتی با معارف کتاب مقدس اهل کتاب ندارد.
قرآن به‌صراحت به این مطلب گوشزد کرده که به پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه و آله) به‌صورت مستقل وحی‌شده است: «إِنّا أَوْحَینا إِلَیکَ کَما أَوْحَینا إِلَی نُوحٍ وَالنَّبِیینَ مِنْ به عده وَأَوْحَینا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَ ...[نساء: 163]؛ ما به تو وحی فرستادیم، همان‌گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و (نیز) به ابراهیم و...»

پی‌نوشت‌ها:
[1]. دروس قرآنیه للمسیحیین، محمد الشاهد، ناشر: دار قباء، الازهر، 2001، ج 2 ص 173.
[2]. دین در تاریخ تمدن، ویل و آریل دورانت، انتشارات آوند اندیشه، شیراز، ج 4 ص 236.
[3]. قصة الحضارة،  ویل دیورانت، ناشر: المنظمة العربیة للتربیة والثقافة والعلوم،2013، ج 13 ص 23.
[4]. تاریخ تمدن، هنری لوکاس، مترجم: عبدالحسین آذرنگ، نشرکیهان، 1368، تهران، ج 11 ص 14.
[5]. عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن، جان دیون پورت، ترجمه سعیدی، شرکت نسبی اقبال و شرکا‫، ۱۳۳۴، تهران، ص 17.
[6]. محمّد پیامبری که از نو باید شناخت، کنستان گئورگیو، ترجمه منصوری، ناشر: نگارستان کتاب‬‬، ص 45.

تولیدی

دیدگاه‌ها

اگه بتونیم تورات را رد کنیم در حقیقت نیز قران را رد کرده ایم چون قران تورات را همانند خود میداند. امروزه مشخص شده که تورات ساخته دست بشر و ساخته دست کاهنان یهود است که یک مشت افسانه و داستان های بین النهرینی را در خود جای داده و نام قهرمانان اسطوره ایی خود را بجای شخصیت های ان قصه ها گذاشته اند ... حتی داستان تولد موسی از داستان تولد سارگون اکادی گرفته شده.(منبع : بنگرید به کتاب تحقیقی در دین یهود نویسنده:جلال الدین اشتیانی)

قرآن تورات واقعی رو مثل خودش میدونه. نه اون توراتی که به قول خودتون ساخت دست بشر باشه. ضمن اینکه شباهت بین وقایع به معنی این نیست که از هم گرفته شدن. از دید شما هر چیزی که شبیه چیز دیگه باشه از اون گرفته شده؟

شما توضیح بده چرا باید افسانه گلگیمش در تورات به نام طوفان نوح ثبت شود؟؟دلیل این شباهت بخاطر چیست؟؟ حتی جمله بندی ها و قضایا همونه فقط نامش شخصیت ها تغییر کرده .شما اینو چجوری توجیه میکنی؟؟

در ضمن مقصود قران همون تورات زمان حضرت محمده.

سلام علیکم؛ اینکه میفرمایید قرآن تورات را همانند خود میداند، ما هم قبول داریم ، اما تورات اصلی را . قرآن نیز در سوره مبارکه مائده فرموده است این توراتی که اکنون (زمان صدر اسلام) نزد یهود است تورات واقعی نیست:‌ بِما نَقْضِهِمْ ميثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه(مائده 13) و به علت تحریف تورات است که خداوند قوم یهود را ملعون خواند و به عنوان بدترین دشمن اسلام معرفی فرموده است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.