علوم شیخ‌احمد احسایی از ادعا تا واقعیت

  • 1394/09/22 - 09:53
شیخ‌ احمد احسایی در بحرین علاوه بر مطالعه کُتُب اصول، فقه، حدیث، تفسیر و تاریخ؛ کتاب‌های غالیان، مفوضه و صوفیه را نیز مطالعه کرده بود. در این راستا شیخ احمد عقیده تفویض را با دلائل فلسفی و تصوف مستدل کرد و نیز ائمه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را انجام دهنده کارهای خدائی معرفی می‌کرد، لذا برای همین، عدّه‌ای هدف شیخ‌احمد احسائی را در بصره آموزش فلسفه و...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ابزارهای تفرقه‌اندازی انگلیسی‌ها پدید آوردن مذاهب و چند دستگی مسلمانان بوده، لذا سعی کردند که در ایران شیعی، عقیده تفویض (مراد از تفویض در اینجا واگذاری قدرت و اراده خداوند به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است) را همراه با دلایل جدید و بیهوده با هدف تفرقه‌اندازی بین شیعیان گسترش دهند، که در حاصل چنددستگی شیعیان، قدرت و نفوذ آنها را ضعیف کنند همچنان که امروزه با پروژه نفوذ، سعی در چنددستگی مردم ایران دارند. البته ناگفته نماند که در آن زمان در کشور ایران در نسل جوان گرایش به فلسفه پیدا شده بود، لذا از راه استدلال فلسفه و تصوف، عقیده تفویض را گسترش دادن بسیار آسان بود؛ مانند مسیحی‌ها که امروزه درباره‌ی حضرت عیسی(علیه‌السلام) استدلال می‌کنند. شیخ‌احمد احسائی که پیروان ایشان بسیار سعی دارند تا او را شخصی خارق‌العاده معرفی کنند، در همین راستا بنابر مدعیات شیخ‌ احمد او را شخصی اُمی (درس نخوانده) معرفی می‌کنند؛ در اینجا ما درصدد آنیم که خلاف این ادعا را ثابت کنیم.
شیخ‌ احمد احسایی در بحرین علاوه بر مطالعه کُتُب اصول، فقه، حدیث، تفسیر و تاریخ؛ کتاب‌های غالیان، مفوضه و صوفیه را نیز مطالعه کرده بود. در این راستا شیخ احمد عقیده تفویض را با دلائل فلسفی و تصوف مستدل کرد و نیز ائمه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را انجام دهنده کارهای خدائی معرفی می‌کرد، لذا برای همین، عدّه‌ای هدف شیخ‌احمد احسائی را در بصره آموزش فلسفه و تصوف دانسته‌اند. اگرچه همه‌ی سرکرده‌های فرقه شیخیه و پیروان آنها انکار می‌کنند که شیخ علوم فقه، اصول، حدیث، تفسیر و... را به صورت معمول فرا نگرفته و نزد هیچ استادی درس نخوانده است، بلکه همه این علوم را درخواب از ائمه (علیهم‌السلام) فرا گرفته است؛ و مدعی‌اند شیخ‌احمد صرفا (عوامل جرجانی و اجرومیه) را پیش شیخ محمد فرزند شیخ محسن؛ و نیز آموزش فلسفه و تصوف را در زمان اقامت در بصره با تفاسیر و توجیهاتی که خود آنان درست می‌کنند، اعتراف دارند. چنانچه سرکرده مذهب شیخیه رکنیه کرمان در کتاب فهرست کتب مشایخ عظام بعد از نقل کردن گزارش از رساله سیره شیخ احمد احسائی به قلم خود او می‌نویسد: «شیخ نزد هیچ استادی درس نخوانده است... چنانچه ملاحظه فرمودید در این قمام مطلقا ذکری نفرموده جز همان‌که در اول رساله فرموده‌اند که در ایام طفولیت در نزد شیخ‌محمد بن شیخ‌محسن در قریه قرین، اجرومیه و عوامل را در نحو خوانده است».[1]
شیخ‌احمد احسایی می‌گوید: «من در بصره شخصی را ملاقات نمودم که اهل کمال بوده و آن شخص کامل، حاکم بصره بود. پس شیخ از حاکم بصره التماس می‌کند که او را آموزش حکمت و فلسفه دهد! و حاکم بصره از تدریس فلسفه عذرخواهی می‌کند به خاطر مشغولیت و کارهای حکومتی، شیخ از حاکم بصره خواهش می‌کند که حداقل به طور خلاصه و به صورت اشاره کلماتی از کلیات فلسفه را اجمالا به او آموزش دهد که از آن کلیات به مطالب دیگری دست پیدا کند. پس حاکم بصره چنین برایش توضیح داد... بعد شیخ‌احمد احسائی می‌گوید: وقتی از آن انسان کامل این کلمات را شنیدم، بیشتر مسائل پیچیده فلسفه که برای من حل نشدنی بودند خیلی راحت پاسخ و حل آن مسائل را فهمیدم و درهای بسیاری از علوم برای من باز شد. شیخ در ادامه می‌گوید: من از آن انسان کامل، خواهش کردم که مرا هدایت به طریق سلوک الی الله فرمایند. پس من به او گفتم چطور به حق تعالی وصال پیدا می‌شود؟ جواب داد: الق الدنیا، یعنی دنیا را ترک کن، پس من درحالی از مجلس آن انسان کامل بیرون آمدم که در دل من محبت به دنیا بطور کامل ختم شده بود».[2] در پایان با ملاحظه اعترافات شیخ و شیخی‌ها به این نتیجه می‌رسیم که نه تنها شیخ شخصی خارق‌العلاده نبوده که اهل‌بیت در خواب به او علوم را یاد بدهند (همانطور که هیچکسی تا کنون همچین ادعای گزافی نکرده است) بلکه حتی گاهی برای فراگیری بعض علوم به دیگران نیز التماس کرده است.

پی‌نوشت:
[1]. فهرست کتب مشایخ، ص145.
[2]. فهرست کتب مشایخ، ص146-145.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.