عوامل پوچ‌گرایی صادق هدايت

  • 1393/10/17 - 07:44
صادق هدایت روز نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۳۰ در خانه شماره ۳۷، کوچه شامپون، واقع در یکی از محلات فقیر نشین پاریس، دست به خودکشی زده بود.[1] هدایت که هم‌‌دل و هم‌سخن با خیام و کافکا (كه هر دو نسبت به زندگی بدبین بوده‌اند) بود، از غربت و تنهائی درونی رنج می‌برد. او خود را در عالم وجودی بیگانه و گمنام می‌دانست که فقط می‌توانست به امور پوچ و بیهوده برخورد کند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صادق هدایت روز نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۳۰ در خانه شماره ۳۷، کوچه شامپون، واقع در یکی از محلات فقیر نشین پاریس، دست به خودکشی زده بود.[1] هدایت که هم‌‌دل و هم‌سخن با خیام و کافکا (كه هر دو نسبت به زندگی بدبین بوده‌اند) بود، از غربت و تنهائی درونی رنج می‌برد. او خود را در عالم وجودی بیگانه و گمنام می‌دانست. که فقط می‌توانست به امور پوچ و بیهوده برخورد کند. هدایت خود را یکه و تنها می‌پنداشت که در جهانی تهی از معنا و مفهوم بدون اختیار و اراده گام  به عرصه هستی نهاده و باید رنج بکشد، درد و ناله سر دهد. او جهان را عاری از معنا و مفهوم می‌دانست. برای وی هدفی مشخص نبود. وقتی که درد‌ها و رنج‌ها را می‌دید. چون برایش هدفی متصور نبود همه را پوچ  و بیهوده می‌انگاشت. او نمی‌دانست که برای چه خلق شده است.بیشتر آثار وی، پیام آور پوچی هستند. درمیان آثار منتشر شده او، « زنده به گور» و «بوف کور»، بیش از همه پیام آور فلسفه پوچی هستند. هر دو از بن بست‌ها و تنهایی‌های انسان سخن به میان می‌آورند. آدمی را با درد‌ها و مشکلات هستی آشنا می‌سازند. سرتاسر زندگی برای هدایت فقط یک قصه مضحک و احمقانه بود.وی دراین باره می‌نویسد: «آیا سرتاسر زندگی یک قصه مضحک، یک مثل باور نکردنی و احمقانه نیست؟ آیا من افسانه و قصه خودم را نمی‌نویسم؟ قصه فقط یک راه فرار برای آرزوهای ناکام است.[2] زندگی برای هدایت یک زندان بود زندانی که باید به آن پی برد. و از بیهوده گول زدن خود پرهیز کرد. «ما همه‌مان تنهائیم، نباید گول خورد، زندگی یک زندان است، زندان‌های گوناگون، ولی بعضی‌ها به دیوار زندان صورت می‌کشند. و با آن خودشان را سرگرم می‌کنند. اصل کار این است که خودمان را باید گول بزنیم. ولی وقتی می‌آید که آدم از گول زدن خودش هم خسته می‌شود.[3] هدایت مرگ را به عنوان تنها راه علاج از گرفتاری‌ها و بن‌بست‌های زندگی می‌دانست. بیشتر وقت‌ها به آن می‌اندیشید. وی در این باره می‌گفت: «مرگ یک خوشبختی و یک نعمتی است که به آسانی به کسی نمی‌دهند.»[4]

عوامل پوچ گرائی صادق هدایت
یکی از دردهای هدایت، بی‌هدفی، بی آرمانی و اعتقاد نداشتن به خدا بود. اگر هدایت می‌توانست در زندگی برای خود پناهگاهی بیابد تا به هنگام درد‌ها و رنج‌هایش به آن پناه ببرد، هیچ‌گاه این گونه فکر نمی‌کرد. اگر او از ایمان و آرمانی والا برخوردار بود تا او را از رنج‌های تنهائی و بی‌پناهی نجات دهد به پوچ‌گرائی متمایل نمی‌شد. و در نتیجه، دست به خودکشی نمی‌زد. وی روشن‌فکری است که دریافت درستی از دین و مذهب ندارد و شناختش از دین‌‌ همان خرافات و بیراهه‌هایی است بعضی از عوام از خدا دارند. اگر هدایت بینش درستی از دین داشت، کارش به مرگ با گاز نمی‌كشيد و خود را نمی‌كشت. قرآن دراین باره می‌فرماید: «لاتقتلوا انفسکم ان الله بکم رحیما» [نساء / ۲۹] خود را نکشید که خداوند نسبت به شما رئوف و مهربان است.»
اگر آدمی دراین جهان هدفی جز خوردن و خوابیدن و شهوات نداشته باشد سر از بی‌هدفی و پوچ گرائی در می‌آورد. اما اگر کسی خداوند عالم را، هدف زندگی خود قرار دهد حیات خود را با او تنظیم خواهد کرد. و به سوی او گام خواهد برداشت و جز او کسی را نخواهد دید. «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ [انعام/۳۲] و زندگى دنیا چیزى جز بازیچه و لهو نیست و پرهیزگاران را سراى آخرت بهتر است. آیا به عقل نمى‏‌یابید؟»
آیات الهی به انسان گوشزد می‌کنند که مبادا زندگی این جهان را هدف اعلای خود قرار دهید. چرا که اگر انسان زندگی دنیوی را آرمان خود بداند، هیچ‌گاه حیات از محدوده طبیعت خارج نخواهد شد و همه چیز را در محدوده زندگی طبیعی و طبیعت می‌داند. لذا است که اگر ناملایماتی در این جهان به برسد و یا به آرمان‌های ذهنی و فکری و دنیوی خود نرسد، به شدت سرخورده می‌شود. نهایتاً سر از پوچ‌گرایی در می‌آورد. اما اگر انسان زندگی آخرت را، که دارای نظام خاصی است و فرق‌های بسیاری با زندگی دنیا دارد، هدف اعلای خود قرار دهد، دیگر به دام بدبینی و پوچ گرائی نخواهد افتاد. «أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلیلٌ [توبه/۳۸] آیا به جاى زندگى اخروى به زندگى دنیا راضى شده‌‏اید؟ متاع این دنیا در برابر متاع آخرت جز اندکى هیچ نیست.»

پی‌نوشت‌ها:

[1]. فلسفه آفرينش، عبدالله نصري، تدوين نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها، قم،نشرمعارف، 1390
[2]. بوف کور، صادق هدايت، انتشارات جاويدان، 1356، ص ۴۹
[3]. سه قطره خون، صادق هدايت، 1344، ص ۲۵۱-۲۵۲
[4]. بوف کور، ص ۳۶

تولیدی

دیدگاه‌ها

کسی جز خداوند نمیتواند قضاوت کند!!؟

سلام گرامی، صادق هدایت، با کینه و غضب درباره عالم و آدم قضاوت کرد. حال چگونه نقد منطقی افکار او زشت است ؟

سخنانتون متین هست ،و مثال های قرانی هم کامل هستن ، ، ، اما اخرتی که شما در موردش حرف میزنید باید مشهود باشه ،،، نمیشه فقط به یک وهم و خیال دل بست ،،، قانون عقل میگه هیچ چیزی حقیقت کامل نیست

عايا اين عبارت كه "هیچ چیزی حقیقت کامل نیست " ، حقيقت كامل است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اقای جواد تا وقتی برات مشهود نیست نگو وهم وخیال بگو حداقل احتمال حالا برو ببین اگه اون اخرت حقیقت کامل بود چیکار یکنی پس عقل میگه احتیاط کن یا احتیاط شرط عقله

نظر دادن به چنین انسانی در حد ما نیست

«ما همه‌مان تنهائیم، نباید گول خورد، زندگی یک زندان است، زندان‌های گوناگون، ولی بعضی‌ها به دیوار زندان صورت می‌کشند. و با آن خودشان را سرگرم می‌کنند. اصل کار این است که خودمان را باید گول بزنیم. ولی وقتی می‌آید که آدم از گول زدن خودش هم خسته می‌شود.[

خودکشی همیشه دلیل بر پوچ گرا بودن نیست، بیشتر اوقات واکنش سوگ هست. افرادی که سوگ وار جامعه از هم پاشیده خود هستند. جامعه ای که اندیشه های خرافی و فروپاشی انسانیت در آن بیداد می کند. برخی از این جامعه فرار می کنند، برخی خودکشی می کنند و برخی دیگر در خود فرو می روند اما ماهیت هر سه یکی است.

صادق هدايت (كاذب ضلالت)، خود غرق در خرافات بود. او را ميتوان مظهر جاهليت مدرن در ايران دانست. علاوه بر اين، او مظهر فروپاشي انساني هم بود. در پوچگرايي او همين بس كه اولاً براي فرار از حقايق به اعتياد روي آورد، ثانياً اهل فرار از سختي‌ها بود. زود جا ميزد و زود صحنه را خالي ميكرد. ثالثاً فرار او از حقايق هم نتوانست او را از "لجن" نجات دهد. نامه او به برادرش را بخوانيد، نامه اي كه در فرانسه نوشت. روزها را به سختي و در لجن به سر ميبرد. لجني كه از خرافات و غضب و توحش فكري براي خود ساخته بود. رابعاً پيروان افكار او اكثر قريب به اتفاق افرادي كم‌شعور و بلكه بي‌شعور، پوچگرا، سياه بين، سياه نما، عصباني و... هستند. هدايت (ضلالت) كسي نبود كه خيرخواه جامعه باشد. او نه خيرخواه جامعه بود و نه خيرخواه خود. اعتياد او را كه ناديده بگيريم، آثار او را بخوانيد. اهل غُر زدن بود. خودش را بالاتر از ديگران ميدانست. به آسمان و زمين ايراد ميگرفت، اما هيچگاه حاضر نشد خودش را اصلاح كند. آخر عمر فهميد كه راه را اشتباه رفته، به همين خاطر اعتراف ميكند كه در لجن دست و پا ميزند، اما باز هم حاضر نشد كه خودش را اصلاح كند. خودش را كشت. خلاص كرد. به جاي حل مسئله، صورت مسئله را پاك كرد. چنين شخص ابله و سياه بختي نميتواند سوگوار حقايق باشد.

متاسفم برای شما دوست عزیز که جز ناسزاگویی چیز دیگری بلد نیستید. شما که به پیروان عقاید مرحوم صادق هدایت این چنین توهین میکنید تنها یک مصداق دارید: از کوزه همان تراود که در اوست! خودت را اصلاح کن تا جامعه اصلاح بشه نیازی نیست که در مورد دیگران گنده گویی کنی چوت در حدش نیستی.

چطور این شخص وشما وطرفدارانش میتونید به دین ومقدسات توهین کنید کسی نمیتونه به شما بگه بالا چشمتون ابروست

بی نام اين حرف شما قبل از هر چيز شخصيت صادق هدايت رو زير سؤال ميبره. انگار خود شما هم چندان اعتقادی به درستی شخصيتش نداريد ! نوشته ها و آثار صادق هدايت رو بخونيد پره از نااميدی و بماند اون فحشها و توهين ها به مردم. اين يعنی از کوزه همان تراود که در اوست!!!!!! صادق هدايت بايد اول خودش رو اصلاح ميكرد بعد جامعه رو ! نيازی نبود كه اون همه گنده گويی كنه چون واقعاً در حدش نبود ! اون حتی نتونست خودش رو كنترل و مديريت كنه ! واسه همين خودكشی كرد ! اون وقت شما چطور درباره منتقدينش اين همه گنده گويی ميكنی ؟ واقعاً در حدی هستيد كه حرفی بزنيد؟!

ممنون از نظرتون راجع به صحبت و نظر من. اول اینکه شما من را از کجا میشناسید که این چنین در مورد من صحبت میکنید که در حدش هستم یا نه؟ (قضاوت عجولانه و کورکورانه شما). دوم اینکه من اعتقاد راسخ به شخصیت و افکار و صحبت های مرحوم صادق هدایت دارم (باز هم قضاوت کورکورانه شما). سوم اینکه مرحوم صادق هدایت هیچ گاه به انسانهای پاک سرشت و مهرپرور توهینی نکرده اند، اگر سراغ دارید مثال بزنید تا ما هم آشنا شویم (ندانستن و نظر دادن شما).چهارم اینکه آثار ایشون به هیچ وجه جنبه ناامیدی نداره و این فکر انسانهای ناآگاه و کوته فکره، امروزه در اکثر سریالهای تلویزیون ناامیدی و مرگ و پوچی داره خودنمایی میکنه چرا کسی راجع به اونها چیزی نمیگه! (نداشتن آگاهی بالا و چشم حقیقت بین شما). پنجم اینکه بسیاری از روشن فکران و نویسندگان غربی راجع به مرحوم صادق هدایت چه کتابهایی که ننوشتند و چه کنفرانسهایی که برگزار نکردند، اونموقع ما که مرحوم صادق هدایت هموطن ماست این چنین راجع به ایشون صحبت میکنیم و قدر چنین نویسنده بزرگی را نداریم البته این در ذات ماست که همیشه داشته هامون را نابود کنیم و محتاج داشته های ممالک دیگه بشیم (عدم مطالعه شما). و در آخر اینکه مرحوم صادق هدایت انقدر بزرگ هست که اگر هزاران سایت دیگه هم بر علیه ایشون راه اندازی بشه خدشه ای به نام بزرگ ایشون وارد نمیشه (عدم قبول واقعیت شما). درورد بر روح بزرگ مرد تکرار نشدنی ادبیات ایران صادق هدایت.

1- بی نام تو هم دروغگو هستی و هم كم حافظه ! دليل حرفهم اينه كه تو به ديگران كه مخالف نظرت هستی ميگی "در اون حد نيستی" اما وقتی كسی كه همين حرف رو به خودت پس ميده ميگی "قضاوت عجولانه و کورکورانه " ! خوب اگه اين حرف به معنی قضاوت كوركورانه هست خود تو قبل از هر كس محكوم هستی چون اين حرف دقيقاً حرف خودت هست كه برای ديگران حد و حدود تعيين ميكنی! دوم : اعتقاد راسخ (!) شما به كسی كه نتوانست خودش رو مديريت كنه و خودش رو خلاص كرد نشون ميده كه تو هم مثل اون يا بدتر از اون هستی! كسی كه خودش داد زد و گفت كه من تو لجن زندگی ميكنم! اون وقت تو اومدی داری راهش رو ادامه ميدی ! اين يعنی حال و روزت خيلی خرابتر از اون هست. اون به حماقت و نكبت وجود خودش اعتراف كرد . اما تو داری راهش رو ادامه ميدی و چشمات رو بستی ! سوم : تو با اين حرفت خواستی تمام توهين های صادق هدايت رو ماست مالی كنی ولی كار صادق هدايت از اين حرفها گذشته . چهارم اينكه نااميدی در افكار صادق هدايت نمونه بارزش خودكشی اون هست كه شما منكر اين حقيقت (و پوچ گرايی اون هستيد). (فرار شما از پذيرش حقيقت). پنجم اينكه غربی ها درباره حق و حقوق همجنسبازان و حق ازادی سكس با محارم هم كنفرانس ميدن ! خوب اين يعنی اين كارها خوبه ؟ چون غربی ها درباره ش كنفرانس ميذارن ؟!؟!؟!! واقعاً اين ننگ و ذلت واسه شما هست كه چشمتون به دست غربی ها هست و هيچ چيزی از خودتون نداريد. ششم : وقتی اون خودش به لجن و كثيف بودن زندگيش اقرار ميكنه عجيبه كه يه عده دارن واسش يقه چاك ميدن (باز هم عدم پذيرش حقيقت از سوی شما!)

اول اینکه منظور من از گنده گویی توهین هایی بود که اون کاربر کرده بود و حرفهای زشت و ناپسند اون کاربر. دوم اینکه مگه شما اونجا بودی ببینی که نتونست خودشو کنترل کنه، اگه نمیتونست خودشو کنترل کنه پس چطور این همه داستان خلق کرد و شاهکار بزرگی مثل بوف کور که به زیانهای دیگه هم ترجمه شده و جز 100 اثر برتر ادبیات دنیاست را نوشته. غربی هایی را هم که اینطور در موردشون صحبت میکنی همین اینترنت را ایجاد کردند تا تو بتونی نظر بدی! اگه اونها نبودند نظری هم از تو نبود! کاری هم به کنفرانسهای دیگشون ندارم چون نه رفتم و نه دیدم ولی کنفرانسهایی را که در مورد مرحوم صادق هدایت هست فیلمشو دیدم. بعدشم اون نامه ای را که میگی صادق هدایت نوشته متنشو عینا درج کن تا دیگران هم بخونند نه اینکه فقط بگی نامه او به برادرش. چشم ما هم به دست غربی ها نیست چشممون به علم و پیشرفت و ترقی اونهاست و فراگرفتن علم روز دنیا. فقط خواهشا همون متنی را که گفتی به برادرش نوشته و خودش اعتراف کرده را درج کن تا همه بخونیم خواهشا!

تو انسانهای مهرپرور و پاک سرشت و توچی میبینی

آخرين نامه صادق هدايت به برادرش محمود رو بخونيد از فرانسه نامه نوشت . اونجا داد ميزنه كه من دارم تو لجن و كثافت غرق ميشم . افكار اين جانور باعث شد كه زندگی خودش يه زندگی نكبتی باشه و آخرش هم خودش رو كشت تا از افكار و رفتارهای زشت و خبيث خودش خلاص بشه . بد به حال اون احمق هایی كه دارن صادق هدايت رو بزرگش ميكنن.

پس چی شد نامه!!!

پاريس 19 ژوئن 1930: نامه صادق هدايت به محمود هدايت : تصدقت گردم بيشتر از دو هفته است كاغذهايی كه راجع به كارهای خودم نوشته بودم و قرار بود جواب تلگرافی آن برسد هنوز جوابش نرسيده. تعجبی هم ندارد. می‌دانم بالاخره اين كارم هم مثل همه كارهايم به افتضاح خواهد كشيد و درخواستی كه كرده بودم امتحان را در ماه اكتبر بگذرانم و سندی در دست داشته باشم كه بتوانم با آن دهان سفارت را ببندم جواب آن هم امروز رسيد. جواب بدتر از منفی دو شرط دارد: اول اسم خودم را برای امتحان آخر ژوييه بنويسم. يعنی برای پولش است بعد هم از تاريخ 6 اوت تا 20 اوت از تهران كاغذ بنويسم و ثابت بكنم كه در تاريخ امتحان مسافر بوده‌ام تا اجازه بدهند. آن وقت اجازه را بگذارم در كوزه آبش را بخورم چون مقصود من برگشتن نبود و عجالتاً به جز خواستن فوری من از طرف وزارت‌خانه چاره ديگری ندارد، آن هم نشد به درك. چه می‌‌شود كرد؟ وقتی كه نمی‌شود نمی‌‌شود. روزها را به كثافت و بی‌تكليفی می‌گذرانم. در جوف پاكت يكی از شاه‌كارهای خودم را می‌‌فرستم. زياده قربانت، صادق هدايت (سند: ماهنامه علوم انسانی مهرنامه)

توضيحات نامه: ۱.خرداد 1309، اين نامه تقريباً يك ماه قبل از بازگشت هدايت به ايران نوشته شده است. مسير حركت او پاريس به برلن و از آنجا به مسكو و سپس از بادكوبه به بندرانزلي و تهران بوده است. .2اين نامه عنوان ندارد. پاكت آن نيز موجود نيست. اما از مضمون و سياق كلام آن پيدا است كه مخاطب نامه محمود هدايت- برادر نويسنده- است. .3 پدر هدايت، اعتضادالملك، از وزارت معارف تقاضا كرده بود كه موافقت كنند هدايت سه ماه تعطيل تابستان را به خرج خودش در ايران بگذراند. چنان‌چه با اين تقاضا موافقت مي‌شد حدوداً 3500 فرانك به هدايت پرداخت مي‌شد؛ زيرا او را هنوز جزو محصلان به حساب مي‌آوردند؛ حال آن كه هدايت مجبور به استعفا مي‌شود و مخارج برگشت او به ايران عموما به عهدة خودش گذاشته مي‌شود. براي اطلاع بيشتر رجوع شود به نامة 24 خرداد 1309 به محمود هدايت، در كتاب «نامه‌هاي صادق هدايت»، گردآورنده: صاحب اين قلم. .4 در نامة 24 خرداد 1309 اشاره مي‌شود كه تاكنون هشت بسته كتاب به نشاني محمود هدايت فرستاده است و از او خواسته است كه بسته‌ها را باز نكرده كنار بگذارند. طبعاً تعدادي از نوشته‌هاي خود هدايت جزو همين هشت بسته كتاب بوده. ---------------------------------------------- اول:شما هنر کردید و این نامه را گذاشتید. از انسانهایی که واقعا مطالعه میکنند و واو را از نون تشخیص میدهند تقاضا میکنم نظرشون را راجع به این نامه بدهند. دوم: در این نامه خوب دقت کنید به قسمت آخر، مرحوم صادق هدایت بیان کرده یکی از شاهکارهای خودم را میفرستم این یعنی چه؟ سوم هر انسانی در زندگی حرفها و بحثهایی با عزیزان خود داشته که بنا به میزان نزدیکی خود با آن افراد نوشته هایی متناسب نوشته. من و شما و خیلی های دیگر از کجا رابطه بین مرحوم هدایت و برادرش را میدانیم و از آن اطلاع داریم تا در مورد نامه های آنها نظر بدهیم. چهارم این نامه چه دلیلی بر پوچگرایی مرحوم هدایت دارد؟ آیا چون گفته روزها را به کثافت و بی تکلیفی میگذرانم! خیلی از ما روزها را به بطالت و بی تکلیفی و کثافت میگذرانیم آیا همه ما پوچگراییم؟ خیلی از آدمهای بیکار که در این روزگار تعدادشان بسیار است روزها را این چنین میگذرانند آیا همه آنها پوچگرا هستند؟ تا حالا با این افراد صحبت کرده اید آیا آرزو ندارند؟ آیا نمیخواهند کاری داشته باشند آیا نمیخواهند ازدواج کنند و زندگی تشکیل دهند؟ آیا اینها هدف نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به قول مرحوم سهراب سپهری آدمهایی دارای وجود هستند و ارزشمند، که دارای شعور و آگاهی بالا باشند.

1 - خوشحالم كه بالاخره بعد 4-5 روز نامه رو ديديد ! اين نامه در فرانسه نوشته شده . 2 - بهونه بنی اسرائيلی نياريد . اين نامه توسط محمود منتشر شد و در ماهنامه علوم انسانی مهرنامه چاپ شده . به تمبر و پاكتش چيكار داريد ؟ 3 و 4 - بی ربط به خودكشی هدايت . نميتونيد خودكشی شو ماست مالی كنيد بي خود قلم فرسايی ميكنی ! اون هم به شيوه كپی پيست ! ------------------- اول : فرارت از بحث ! من هنر كردم نامه رو گذاشتم ولی شما بی هنر هستی كه بعد 4 روز اومدی تازه ميگی نامه كو ! اين بی هنری تو رو نشون ميده كه اومدی بدون اينكه دور و برت رو نگاه كنی شروع كردی به حرف زدن ! دوم : اين شاهكار ميتونه چی باشه ؟ يه گند جديد كه خودش هم دار به خودش زخم زبون ميزنه ؟! سوم : خودش داره داد ميزنه كه زندگيم لجن و كثافته ! اون وقت تو ميخای به زور حرفش رو منكر بشی! شما نميخای نظر نده ! من و هر كس ديگه كه بخونيم می بينيم داره خودش اعتراف ميكنه كه داره تو كثافت دست و پا ميزنه . كسی كه زندگيشو بر اساس افكارش پيش می بره و ميگه تو كثافت دست و پا ميزنم و تهش هم خودكشی ميكنه يعنی پوچ گرايی اون هم بدترين شكلش . يعنی بن بستی كه خودش برای خودش درست كرده . يعنی چاهی كه برای خودش كنده و توش گير كرده و همونجا سقط شد . حالا شما هم برو تو چاهش... ولی حق نداری ديگران رو دعوت كنی كه بقيه هم در كثافت اون ملعون گرفتار بشن

پس چرا نظر من را در پاسخ به نامه درج نمیکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جملات زیبا و ماندگار صادق هدایت: 1. در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند. 2. هر كس مطابق افكار خودش دیگری را قضاوت می كند . 3. نزد بهترین و قشنگ ترین و باهوش ترین انسان همیشه نقص دیده می شود . 4. آدم باید كارش را تمام و كمال بكند تا مو ، لای درزش نرود و گرنه بقیه اش ، اینكه كسی می گوید اهمیت ندارد . 5. برای من بزرگترین معجزه همین است كه من وجود دارم . 6. اگر بشر دست از كشتن حیوانات بردارد ، آدم هم نخواهد كشت . 7. انسان متمدن امروزی و همچنین وحشی های سرگردان به جز شكم و شهوت چیز دیگری را در نظر ندارند . 8. مرگ ، همه هستی ها را به یك چشم نگریسته و سرنوشت آنها را یكسان می كند ، نه توانگر می شناسد و نه گدا . 9. دلیل و برهانی كه انسان می آورد ، همیشه به نفع خودش تمام می شود . 10. هر گاه انسان پیروی شهوت و نفس اهریمنی را بنماید، از حیوان هم پست تر است .

کاش کمتر به زندگی دیگران کاری داشتیم و خودمان را اصلاح میکردیم تا جامعه اصلاح شود.

الآن اولویت ما باید رفع بیکاری جوانان، ازدواج آنها، برطرف کردن فساد از جامعه و نظام اداری و .... میباشد نه اینکه دنبال این باشیم که یک نفر که سالهاست فوت کرده آیا پوچگرا بوده یا نه! مگر این نیست که خدا عادل است و در روز قیامت حسابرسی میکند؟ آیا شما حسابرس تر از خدایید؟؟؟ اگر صادق هدایت بدی کرده باشد خدا خودش میداند و میتواند که چگونه اقدام کند. فکر نان باشید که خربزه آب است!

صادق هدایت یکی از معظلات فرهنگی کشور است. شما بین پیروان اندیشه‌های او جستجو کنید. افرادی بیمار روحی، ناامید، عصبی، بددهن، کندذهن، پرادعا، بدعادت، معتاد، مغرور و خودخواه، (هم آنانی که فقیر هستند و هم آنانی که ثروتمند هستند). پوچگرایی صادق هدایت تأثیر مستقیم بر ذهن برخی از مردم گذاشته است. نگاهتان به جامعه، آب و خربزه و نان نباشد عزیز.

صادق هدایت درود بر تو که با کتابهای گرانبهایت لرزه بر اندام کسانی می اندازی که فقط به فکر شکم و زیر شکم هستند.

صادق هدایت لرزه بر اندام مادرانی انداخت که فرزندانشان در اثر پیروی چشم و گوش بسته از تفکرات مسموم او، به اعتیاد و پوچ‌گرایی و خودکشی رسیدند. صادق هدایت لرزه بر اندام خواهرانی انداخت که با چشم خود پرپر شدن برادرانشان را دیدند. صادق هدایت لرزه بر اندام پدرانی انداخت که آب شدنِ جوانان را دیدند. صادق هدایت یک بیمار بود که در اعتیاد و پوچ‌گرایی میسوخت و برای رها شدن از این درد، خودش را کشت. پیروان او نیز برای رهایی از دردها، راهی جز اعتیاد و شهوت‌رانی و در نهایت خودکشی ندارند.

آفرین بر تو با نظرت!!!! علت بیکاری و اعتیاد و فساد را آخر توانستیم بفهمیم!!! ممنون از راهنماییت متفکر!!!!!!!! ممنون روشن فکر!!!!! ممنون عالم توانا !!!!

بله حالا بیکاری نه ولی اعتیاد وفساد ریشه در بی ایمانی و پوچی داره

شما الان به فکر چی هستی انقدرم به دیگران تهمت نزن کافر همه رو به کیش خود پندارد لابد خودت اینجوری هستی

بی نام عزیزم از شما بعید هست که با این جماعت تاریک فکر همکلام بشید . اینها نه تنها توانایی راهنمایی ندارند بلکه فقط مردم را به بیراهه میکششون. صادق هدایت با اینکه معتاد و عقده ای بود و دردوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی اطرافیان قرار میگرفت و درست هست که آخر عمر خودکشی کرد و دست به یک اتانازی زد ، اما واقعاً با شما موافق هستم که تبعیت از افکار گندیده اون یکی از مهمترین راه های رفع بیکاری و کم شدن تورم هست . مرحبا به شما متفکر روشن‌فکر که شجاعت دارید و نظرتون رو بیان میکنید. حیف شما که با این جماعت بحث کنید. اینها کافرانی هستند که مسلمان شدنی نیستند. درود بر صادق هدایت و درود بر اعتیاد و خودکشی و پوچگرایی و درود بر تو 'بی نام' عزیزم

درود بر تو خیارشورشاه قربونت بشم من

مرحبا بر بی نام مرحبا بر سید رضا آفرین بر شماها که انسانید. آفرین بر شما که وجود دارید. آفرین بر شما که فهیم هستید.

مرحبا بر بی نام ، مرحبا بر سید رضا، آفرین بر صدای سکوت ! درود بر تو ای پهوان ! سلام بر تو ای قهرمان ! خسته نباشی دلاور ! درود بر شما معتادها ! سلام بر همه پوچ گراها ! شما میتونید به زندگی برگردید . فقط باید بهتون روحیه داد. یه خورده مقاومت کنید . خودکشی نکنید . شما میتونید به زندگی برگردید. از همه عزیزان خواهش میکنم مثل جناب "سکوت" این عزیزان معتاد و شیره ای پوچ گرا رو تشویق کنن تا بهشون امید بدن که به زندگی برگردن (البته نمیدونم این جناب سکوت چطوری و در اثر کدوم بیگ بنگ از حالت سایلنت به حالت صدادار و بد بو در اومد)

شب سردی است و من افسرده راه دوری است و پایی خسته تیرگی هست و چراغی مرده میکنم تنها از جاده عبور دور ماندند ز من آدمها سایه ای از سر دیوار گذشت غمی افزود مرا بر غمها این شعر متعلق به سهراب سپهری است که مملو از ناامیدی و پوچی است چون متعلق به دوره اول شاعری ایشان است. بعد از سال 1340 ایشان رنگ و مضمون شعرهایشان عوض شد. خدا رحمتش کنه حالا یک سوال از گردانندگان این سایت: این شعر را محمد اصفهانی خونده و مجوز هم بهش دادند یعنی چی؟؟؟ یعنی یا نمیدونستند مضمونش چیه!!!! که بعیده1!!! یا میدونستند و مجوز دادند. خب حالا مگه این شعر حداقل ناراحتی را بیان نمیکنه، پس چرا مجوز گرفته. هر کسی این آهنگ را گوش کنه غمگین میشه. از صحبتهام میخوام نتیجه بگیرم که صادق هدایت اگه پوچگرا بود به شما ربطی نداره!!!! این مزخرفات را بس کنید لطفا.

ممنون و سپاس فراوان از نظر شما دوست عزیز، خدا رحمت کنه سهراب سپهری را که گفت: بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.

برای فهمیدن صادق هدایت لطفا کتاب داستان یک روح اثر دکتر سیروس شمیسا را مطالعه کنید. بدون مطالعه و از روی نادانی مطلب نگذارید و با آبروی دیگران بازی نکنید!!! کتابی را که گفتم مطالعه کنید تا معنا و مفهوم داستان بی نظیر بوف کور را شاید بفهمید، ولی شک دارم!!! چون کسی که خوابه را میشه بیدارش کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده نه!

من این کتاب را خوندم واقعا دکتر شمیسا بی نظیر نقد بوف کور را نوشته.

اینجا عقاید غلط و رفتارش مورد انتقاد قرار میگیره

گاهی وقت ها سکوت هزار مرتبه بهتر از مزخرف گوییه!!!!

انگاری یادتون میره نظرات من را درج کنید!!!!!!

حس می‌کردم که این دنیا برای من نبود، برای یک دسته آدمهای بی حیا، پررو، گدامنش، معلومات فروش چاروادار و چشم و دل گرسنه بود برای کسانی که به فراخور دنیا آفریده شده بودند و از زورمندان زمین و آسمان مثل سگ گرسنه جلو دکان قصابی که برای یک تکه لثه دم میجنبانید گدایی می‌کردند و تملق می‌گفتند. مرحوم صادق هدایت، بوف کور

مرحوم به کسانی گفته میشه که در دایره ی رحمت و اعتقاد وایمان به خدا ودین باشن با اینحال امیدوارم مورد رحمت خدا واقع بشه اگه صلاحیتشو داره

از دوستان گرامی خواهشمندم که حتما کتاب حاجی آقا اثر بی نظیر مرحوم صادق هدایت را مطالعه کنند.

من این داستان را مطالعه کردم، واقعا خوندنش را توصیه میکنم چون حال بعضی ها را صادق هدایت با این داستان حسابی گرفته. آدم لذت میبره وقتی این داستان را میخونه چون خیلی چیزها واسش روشن میشه. من عاشق اون شخصیت منادی الحق هستم که حسابی حال اون بازاریه هوس باز و پول پرست و عوضی را با حرفهاش میگیره.

آره مون جون ! به روح فاک صادق هدایت قسم میخورم که انسان واقعاً از خوندن این کتاب لذت میبره. حتی بیشتر از لذت مصرف حشیش ! البته این رو از طرفدارای سادغ حدایط شنیدم ! چون اکثر سابقه این دو لذت رو دارن. ولی میگن لذت خودکشی بیشتره . میدونی که ؟ صادق هدایت بعد از مصرف مواد مخدر، وقتی دید تو زندگیش هیچ گوهی نمیشه شیر گاز رو باز کرد و خودکشی کرد . پخ پخ . روحش با پشکل گوسفندا محشور باد (به هر حال به قبر و قیامت که اعتقادی نداشت)

بسیار پیشنهاد جالبی است ! البته برای درک دقیق این کتاب ، قبل از مطالعه باید مواد مخدر (مخصوصاً حشیش ) مصرف کرد که خوب با نویسنده همزادپنداری بشه . اگر آخرش خودکشی کنید که دیگه عالیه !

مجموعه مقالات ادیان‌نت پیرامون صادق هدایت: [http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA] عزیزان میتوانند نظرات خود را ذیل این مقالات که لینکش قرار داده شده ارائه کنند.

دوباره که رفتید تو فاز ممیزی!!! پس چرا نظرات من را چاپ نمیکنید؟ جوابی واسش ندارید چاپش نمیکنید؟ کم آوردید ضعفا!!!!!!

صفحه‌ها