عرفانهای نوظهور
دعوت به توحيد با گفتار و در عمل، بدون شك محور همه معارف آسمانى و اساس دعوت همه پيامبران الهى است. همه مراحل قيام پر شكوه امام حسين (ع)، از آغاز تا پايان در توحيد موج مىزند. آن حضرت از اولين قدم تا آخرين نفس، لحظهاى از ياد حق و حمد و ثنا و شكر او غافل نبود. سخن حضرت در مسیر «الحمدلله و ماشاءالله و لاحول و لا قوه الا بالله» بود.
مدتی است که فرقهای با عنوان انصارالمهدی، خود را شیعه معرفی کرده است و در حال تبلیغ و بیعت گرفتن از مردم با شخصی ملقب به یمانی از طریق اینترنت و مسنجرها در تمام نقاط جهان هستند. این فرد با این که سید نیست، و اصل و نسب او از طایفه «صیامر» بصره، معلوم و معروف است، عمامه سیاه پوشید، و در مجامع عمومی ظاهر شده است.
پيروان و حاميان اكنكار، آيين خود را طريقى عرفانى براى جويندگان و عارفان حقيقى پروردگار مىدانند، كه حتى مىتوان از آن به عنوان علمى كاملا دقيق براى يافتن ذات برتر در كائنات ياد كرد. اكنكار مدعى است كه آیین اک نزديكترين مسير به سوى خداوند است و مدعى است كه ماهانتا (استاد زنده اكنكار) توسط سوگماد (خداوند) انتخاب مىشود.
آیین بودا یا همان مكتب بوديسم جهان را بدون آغاز و انجام تفسير مىكند. و از عنصر «رنج» و ريشه يابى رنج و رهايى از رنج در پرتو قانون «كارمه» بر اساس سمساره كه اسارت انسان در چرخه تناسخ و حلول در ابدان مختلف از موجودات مختلف است تا به «نيروانه» در اثر رياضتهاى سخت و دشوار كه با عزت نفس و كرامت وجودى انسان سازگارى ندارد سخن میگوید.
ویندایر جزء کسانی است که تقریباً همهی کتابهایش در ایران ترجمه شده است. نگاهی که ویندایر به رسولان الهی دارد، شاهد این مدعا است که وی هدایت انسان و کل بشریت را در پیروی از ندای درون میداند و ناخداگاه پیامبران بیرونی را کنار میزند. حتی خدایی که وی معرفی میکند در خدمت بشر است نه بشر در خدمت اطاعت الهی.
عرفان روانشناختی، یکی از عرفانهای نوظهور است که در آن افراد را به شادی، مثبت اندیشی، جادوی فکر و قدرت درون دعوت میکند. هدف از این روش ساختن دنیای خود با کمک فکر است. که در واقع با این روش انسان خالق آیندهی خود میباشد به این ترتیب که خدا نقشی در ساختن آیندهی بشر ندارد و تنها انسان است که با قدرت فکر و آرزوی خود زندگی را میسازد.
یکی از کسانی که جزء مدعیان نیابت امام زمان در عصر حاضر است، احمد الحسن یمانی است نام اصلی آن احمد اسماعیل گاطع از قبیله صیامر از استان بصره متولد شد. وی مدتی در حوزه شهید سید محمد صدر تلمذ نمود. وی ملاک راستی و برحق بودن خود را خواب دیدن خود قرار داده است. در صورتی که خواب هیچ حجیتی ندارد.
تهاجم فرهنگى، مقولهاى حقيقى و برنامهريزى شده است و تنها راه مبارزه با آن نيز مصونيت بخشيدن به جوانان و ديگر افراد جامعه است. سحر و جادو فرهنگ و عقیدهای است که توسط سینمای غرب به کشورهای هدف منتقل میشود. متواتر در سطح جامعه دیده میشود که استفاده از سحر و جادو برخلاف پیشرفت تکنولوژی در جامعه بیشتر شده است.
تعاليم و آموزههاى الحادى كابالايى پايه و اساس فراماسونرى امروز را تشكيل مىدهد و مىتوان كابالا را مادر فراماسونرى امروز ناميد. انديشههاى الحادى كابالا به باورهاى مذهبى تمدنهاى قديم جهان، به ويژه دوران فراعنه مصر توجه خاص دارند و سعى دارند در كشورهايى كه مذهب در آنها از قدرت لازم برخوردار نيست، نفوذ كنند. از اينرو در اروپا و آمريكا كه كليسا و مسيحيت در آنها تضعيف شده است، نفوذ بيش از حدى دارند.
اهانت به اديان الهى به عنوان آزادى بيان در اعمال و سخنان این فرقه ترويج و تبليغ مىشود. امروز گروههاى شيطانپرستی عملاً پرچم جنگ با خدا را برافراشتهاند. گذشته از اعتقادات، اعمال و سنبلها، شيطانپرستان ظاهرى متفاوت با ديگران دارند كه مىتوان آنها را حتى از جمع تشخيص داد. این فرقه توانست با کمک سینما در تمام نقاط دنیا نشر پیدا کند.
اجمالاً مىدانيم جن، گاهى در زندگى انسان تأثير گذاشته و برخى از انسانها نيز در زندگى جنيان مؤثر مىباشند. جنيان میتوانند با برخى از انسانها ارتباط برقرار كنند. و گاهى ارتباط بعضى از انسانها با جن مشرك و كافر، موجب افزايش گمراهى و طغيان آنها مىشود: «و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مىبردند و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيان ايشان مىشدند».
با نگرش محتوايى به مضامين كتابهاى مقدس آیین مسیحیت، روشن مىگردد كه دچار تحريف گشتهاند چرا كه اگر كتاب مقدس دچار زياده و نقصان و تغيير در لفظ و مفاهيم نبود، هيچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستيز نداشت. سینمای غرب دست به ترویج این عرفان کرده است. ولی آنچه مشخص است، عرفانی که از این آیین سرچشمه بگیرد، اعتباری ندارد.
شکی نیست که در طول تاریخ افراد زیادی مدعی عرفان بودند و مسلکهایی را هم در این باب به بشریت عرضه کردند، اما باید توجه داشت که نسبتی عمیق بین عرفان و ظواهر دینی و عقل وجود دارد، و درک این نسبت میتواند ما را از بسیاری از انحرافات نجات دهد و میتواند محکی باشد تا هر مسلکی، ادعای وصول به حقیقت را نکند.
در مکتب ذن متون مقدس جایگاهی ندارد، مناسک و ساختن معبد نفی شده است. انزواطلبی مطلق حاکم است. هرگونه عقلانیت و فلسفه مطرود است و علم هم در نظر این مکتب جایی ندارد.در آیین ذن خدا نیست، معاد نیست، وحی و نبوت نیست و اساساً دینی وجود ندارد. آنچه در این آیین به چشم میخورد نیروی تائو و عوامل طبیعی است که هیچ ارتباطی به عرفان ندارد.