عرفانهای نوظهور
در فرقه حلقه برجستهترین دلیلی که برای بیماری افراد بیان میشود، پدیدههایی نامیده شده به «موجودات غیرارگانیک» است که طاهری این لفظ را از عرفان ساحری کارلوس کاستاندا وام گرفته، اما به نام خود و عرفانش ثبت کرده است.طاهری یک گونه از موجودات غیرارگانیک را «کالبد ذهنی» میداند. کالبد ذهنی، آنچنانی که طاهری اشاره کرده است همان «روح» است!
موسیقیهای مهیج همواره نقش موثری در گرایش جوانان و نوجوانان بهسوی فرقههای انحرافی همچون شیطانپرستان داشته است. نوع موسیقیهای استفاده شده در این گروهها به گونهای است که فعالیت مغز و سیستم اعصاب انسان را مختل میکند و قدرت تشخیص انسان را مختل میکند و قدرت تشخیص انسان را از بین میبرد.
موسیقی از ابزارهای مؤثر تبلیغ و ترویج است که بسیاری از مکاتب، محصولات فکری، هنری و صنعتی خود را با آن معرفی میکنند. چرا که هنری ارزان است، فراگیر و به راحتی در دسترس همگان قرار دارد. مکاتب مختلف برای ترویج مقاصد و اهداف خود نوعی از موسیقی را ابداع میکنند.
در مورد کریشنا مورتی باید گفت که وی در سخنانش میکوشد که ابهام را حفظ کند و مخاطبانش نتوانند به اصل نگرش او پیببرند. وی در حالی از آزادی صحبت میکند که روشهای او برای هدایت مخاطب کاملاً غبارآلود و مبهم است. کسانی که اندک مطالعهای از کتابهای کریشنا مورتی را داشتهاند میتوانند ابهام را در نوشتههای وی به روشنی ببینند.
برهان امکان و وجوب، برهان اثبات خدا نیست بلکه برهان اثبات وجود چیزی خود بخودی است و... و آن می تواند یک ذرهی بیشعور باشد! بله این برهان فقط اثبات وجود واجب الوجود میکند، و همین که توسط این برهان واجب الوجود اثبات شود بیشتر راه را برای اثبات وجود خداوند طی کردهایم. ولی از آنجایی که «فاقد شیء نمیتواند معطی شیء باشد» ذرهی بیشعور نمیتواند دلیل بر وجود شعور در ذرهی شعورمند باشد.
وین دایر تحت تعلیم شخصی به نام «رام داس» قرار گرفت و او را استاد معنوی خود میدانست. وین دایر کتابهای زیادی را در باب عرفان و معنویت نوشته است. بیشتر دستورات وی حول محور دستیابی به خوشی و راحتی است. دیدگاه وین دایر نسبت به خدا به اینطور است که، خداوند در خدمت انسان بحران دیده است و کافی است تا انسان طلب کند.
آموزههای اکنکار به جای ارتباط صحیح انسان با خدا، ارتباط انسان با رهبر فرقه و آیین را مطرح نموده است. و احکامی دارد که پیروانش ملزم به انجام آن هستند، این نوع تمرینها که با نیت کنار زدن شریعت و دستور العملهای الهی و با نگرش اومانیستی به کار برده میشود در اباحیگری جوانان و فاصله گرفتن آنها از تکالیف دینی نقش زیادی را ایفا میکند.
كينه دشمنان امام مهدى (علیهالسلام) به جايى رسيده كه سعى در بالا بردن شمار مدعيان مهدويت و تقويت اينگونه اقدامات براى ويران ساختن اسلام از درون آن دارند. آنها كمكهاى زيادى به اين اشخاص و پيروانشان مىرسانند و اشخاص ضعيفالايمان را تشويق به پيوستن به آن جنبشها مىكنند. از جمله آنها، رفتار دولتمردان روسيه با بابيّت و بهائيت در ايران و حمايت انگلستان از قاديانه درهند و احمد اسماعیل در عراق است.
در این کلیپ زئوس سعی دارد با بعضی مقدمات غلط، جشن روز 7 آبان را به عنوان یک غیرت ملی نشان دهد، تا آنجا که سجده در مقابل مقبره کوروش بزرگ را جایز میداند! و سجده برای خدا را تحقیر انسان میداند! اما باید گفت: پیشینهی تاریخی ایران زیاد است و کسی منکر این قضیه نیست. اما روز هفتم آبان به نام «روز جهانی کوروش بزرگ» دروغی بیش نیست که از تولد این دروغ تقریبا 10 سال میگذرد!
یکی از عرفانهای نوظهور عصر حاضر آیین اشو میباشد که بر گرفته از آیین تانترا است. اشو با عبادتهايى كه اديان و مذاهب به افراد ياد مىدهند، مخالف است و معتقد است كه عبادت، بايد خودجوش باشد. در تعاليم اشو آمده است: ادیان و مذاهب و همهی آنها به تو آموزش عبادت مى دهند ولى در واقع، آنها تو را از نيايش، تهى مى كنند.
زئوس میگوید: چون روح را کسی تجربه نکرده پس نیست! و همه مشکلات روانی کاملا مادی و فیزیکی هستند! آری این است بزرگترین مغلطه خداناباوران که اثبات مادی برای مجرد میطلبند. آنها غافلاند از اینکه انسان علاوه بر حواس پنجگانه، قوهای به نام «قوه عاقله» دارد که میتواند وجود ماورای طبیعت را با دهها دلیل محکم اثبات نماید.
سایبابا خود را برهما، خدای خالق و هستی بخش میپندارد و از مردم میخواهد، تا او را ستایش و تعظیم کنند؛ به او عشق بورزند، تا به آرامش و عشق برسند؛ آرامش و عشقی که در ملکوت تجربه کردهاند، فطرتشان از آن آگاه است و در این جهان نیز به دنبال آن میگردند. حال اینکه کمال مطلقی که فطرت خواهان خشوع در پیشگاه اوست کجا و یک انسان نیازمند و محدود کجا؟
زئوس میگوید: اگر بینهایت فلسفه ربطی به بینهایت ریاضی ندارد چرا یک کلمه دیگه براش انتخاب نمیکنند! کمبود کلمه که نداریم! در جواب باید گفت: یکی از حالات لفظ «اشتراک لفظی» هست، در مقابل اشتراک لفظی «مترادف» قرار دارد؛ اشتراک لفظی یعنی لفظ یکی هست ولی معناهای مختلفی دارد. مانند «قیاس» که هم در اصول و هم در منطق بکار میرود ولی از نظر معنا با هم متفاوتند یا «جبر» که در فقه و کلام گفته میشود ولی معناش با هم فرق دارد.
زئوس میگوید: کوروش در منشور خود گفته همه مردم در پرستش خدای خود آزادند. باید گفت: طبق قانون منطقی اجتماع ضدین محال است. خدا پرستی و بت پرستی ضد همدیگر هستند؛ احترام به بت پرستی، در واقع توهین به یکتاپرستی میباشد، و به رسمیت شناختن بتها و خدایان دروغین، بی احترامی به خدای یگانه است؛ چگونه ممکن است انسان در آن واحد هم یکتاپرست باشد و هم دوستدار و مدافع بتپرستی؟