1)موضوع درباره گرامی ترین افراد نزد خداوند نیست، موضوع درباره توهین و تحقیر نکردن هدفمند ابا و اجداد و پیشینه و تاریخ سرزمینمان است. شاید شما با استدلالهایی که می فرمایین اگر کس نااهلی به آبا و اجدادتان توهین کند برایتان مسئله ای نباشد اما برای من نوعا مسئله است و بیشتر البته روشنگر زبونی و بی مایه ای فرد مقابل است و اطمینان دارم برای شما هم مهم خواهد بود.2) اتفاقا خیلی دیدم و شنیدم که خیلی ها در دنیا این فرهنگ مردم جنوب شرق آسیا و به قولی نژاد زرد در نحوه خوراک و تغذیه نکوهش می کنن.3) "چرا فردوسی از اشکانیان و هخامنشیان هیچ نمی دانست ولی از ساسانیان اطلاعات کاملی داشت . آیا به این دلیل نبود که ساسانیان سعی در نابودی تمام آثار پیشینیان داشتند؟ " میشه بفرمایین پس چرا اردشیر بابکان در تخت جمشید تاجگذاری کرد و اصولا ساسانیان سلسله نسب خود را به هخامنشیان می رساندند؟! 4) "یک حرف محال است که دانشمند باسواد از غارت گر بیسوادش تقلید کند و از او بیاموزد و شیوه خود را رهاکند" صحبت بر سر توده مردم است نه دانشمندان و صحبت بر سر آموختن نیست صحبت بر سر تیغه شمشیر و رگهای گردن است!. قتل و غارت و تاراج مغول بر کسی پوشیده نیست اما مدت زمان حضور مغول در ایران و دیگر مهاجمان رو باید تحلیل کرد. نکته خیلی مهم اینکه هر عصر و دورانی رو باید با زمان خودش تحلیل کرد و همینطور عصر ایران باستان رو با کشورها و تمدنهای هم عصر خودش. 5) اینکه فقهای اسلامی درباره ازدواج با محارم صحبت کردن و مسائل اون رو بررسی کردن به معنای وجود ازدواج محارم در ایران نیست همانطور که بالاتر از فقها در قرآن کریم هم به مسائل محارم و ازدواج پرداخته شده و هیچگاه منظور این نبوده که مقصود ایرانیان است! کلام آخر : تو نیکی میکن و در دجله انداز// که ایزد در بیابانت دهد باز.