افزودن نظر جدید

بسیار ممنون از پاسخی که مطرح کردید. و بیشتر تشکر میکنم بابت منبعی که به من معرفی کردید تا تحقیقاتم را بتوانم ادامه دهم. از تاریخی که پاسخ قبلی را دادم تا امروز, یکی از مواردی را که موشکافانه تفسیر کردم همین موضوع بود. که نظر من نسبت به این مساله پخته تر شده است (اشتباه از من بوده که بدون تفسیر و تحقیق کامل حرف زدم و عضر خواهی میکنم) و دوست دارم نظر جدید من را نقد کنید. و به علاوه یک اعجاز از جنس اعجاز قرآن در انجیل را برایتان به اشتراک گذاشته ام که آخرین یافته ها از تحقیق و تفسیر های من بر روی انجیل است. قطعا من یک انسانم و امکان اشتباه دارم. در اسلام, بین خطا و گناه تفاوت وجود دارد. خطا یک اشتباه انسانی است و گناه تغیان علیه خدا و سرپیچی از فرمان او است که دقیقا کلمه انتخاب شده برای خطا, ترک اولی است. قطعا حضرت یوسف (ع) گناه نکردند و در مقابل خدا تغیان نکردند. بلکه خطا کردند, یک اشتباه انسانی, پشیمانی و ندامت این پیامبر بعد از آن اتفاق دلیل بر همین است. قطعا کاری که انجام دادند غلط نبوده, ولی با دانش نبی, تمسک جستن به انسان ها درست نیست که قرآن میگوید "آیا خداوند برای بندگانش کافی نیست؟" حال بحث اصلی اینجاست که در انجیل تعریف sin چیست که ترجمه به اشتباه شده؟ از نظر عیسی علیه السلام حتی بی دلیل خشم گین شدن از برادر گناه است و آن فرد باید منتظر جریمه (از سوی خدا) باشد. (کتاب متی Matthew فصل 5 آیه 22) برای قضاوت کردن انجیل نیاز به تعریف آن کلمه در خود آن کتاب است. چون با آن تعریف است که مفاهیم شکل گرفته اند. حال زمانی که آدم و هوا (که پیامبر بودند) از میوه ممنوعه خوردند "ترک اولی" کردند که با تعریف انجیل کلمه به کار رفته sin است. درخت دانایی (همانی که میوه ممنوعه از او سبز شده بود) سمبلی است از این که آدم و هوا دانش این را به دست آوردند که میتوانند مخالف حرف خدا نیز عمل کنند. (در مورد این قضیه حدود 11 صفحه تفسیر باب آفرینش را نوشته ام که در صورت تمایل میتوانم به اشتراک بگذارم) از نظر انجیل خروج آدم و هوا "لطف و رحمت و مهربانی" خدا بوده که در صورت تمایل میتوانم این را نیز اثبات کنم. از آن روز بود که "انسان" (همه انسان ها) در نفسشان سرکشی وارد شد که همان نفس عماره است. در انبیا نیز بوده. همانند حضرت ابراهیم که در مسیر قربانی کردن حضرت اسماعیل مورد وسوسه شیطان قرار گرفت. اما با توجه به دانش آن حضرت, او با وسوسه مقابله کرد و فرمان خداوند را انجام داد. ولی همین نشان میدهد که حتی انبیا معصوم نیز دارای نفس عماره هستند. با توجه و دقت که به آیات انجیل بنگرید میبینید که در مواردی, کلمه گناه به همان معنی است. (در تفسیر با توجه به ریشه کلمات انگلیسی و آیات قبل و بعد) مثلا این که مسیحی ها میگویند "ما گناه کار به دنیا می آییم" در واقع به این معنی است که "با ذات متمایل به گناه/ذات همراه با نفس عماره به دنیا می آییم" و هدف ما در این دنیا غلبه بر همین گناه است. (با استناد بر تفسیر باب آفرینش) حال این که میگویند "تمامی پیامبران انسان بوده و گناه را به ارث برده اند" به این معنی است که حتی پیامبران نیز نفس عماره دارند و حتی آن ها نیز باید در این دنیا نفس عماره خود را کنترل کنند. (همانند حضرت مسیح که در اتاق هفت دری برای غلبه بر نفس عماره به خدا تمسک جست) ***** دقت کنید, من یک نفرم که در تلاش کشف حقیقت انجیل تلاش میکنم و به نحوی با تسلط کامل بر زبان انگلیسی و ریشه شناسی کلمات و چنین مطالبی به دنبال رمز گشایی انجیل هستم. در باب این که به انجیل مطالبی افزوده شده و مطالبی تغییر کرده اند شکی نیست. (5 صفحه اثبات برایش نوشته ام) و اعتقاد دارم کلیسا (تمامی کلیسا ها, هر دسته ای از مسیحیت) گمراه است و انجیل را تفسیر به رای کرده و به نحوی یا دروغ میگوید یا اشتباه میکند. مثلا بلایی که به سر گالیله آوردند, که من با تفسیر فقط یکی از آیاتی که آن ها استفاده کردند تا بگویند زمین صاف است (تفسیر اشتباه) در متن انجیل نسبیت عام انیشتین و آخرین تیوری بیگ بنگ را استخراج کردم (رشته اصلی بنده فیزیک کوانتوم است. در صورت تمایل میتوانم مطالب را برایتان ارسال کنم) و اثبات حقانیت تفسیر من, استفاده از دو آیه قرآن است که شباهت بسیار بسیار زیادی هم در مفهوم و هم در انتخاب کلمات با یکدیگر دارند. کلیسا همواره انجیل را غلط ترجمه و تفسیر کرده و حرف آن ها سند نیست. حال چگونه مطالب انجیل را راستی آزمایی کنیم؟ من به عنوان یک مفسر انجیل دو کار انجام میدهم. با الگو گرفتن از امام ها که برای راستی آزمایی احادیث قرآن را معرفی کردند, من نیز آیات انجیل را با قرآن و ده فرمان مقایسه میکنم تا ببینم این مطلب درست است یا نه. مثلا به نظر من آن قسمتی که از تجاوز حضرت داوود به همسر همسایه اش سخن به میان می آید کاملا دروغ و ساختگی است. چون هم با ده فرمان در تناقض است و هم با قرآن. یا نصف بیشتر کتاب سرود های سلیمان. پس آری, پیامبران نیز گناه را به ارث برده اند (در اینجا گناه به معنی نفس عماره است) و آری, گاه پیامبران گناه کرده اند (در اینجا گناه به معنی ترک اولی است) ولی هیچ گاه *گناه* نکرده اند (در اینجا منظور به گناه است) و آری, دستور قتل نکردن در ده فرمان نسبی است. خود انجیل میگوید "اگر کسی آمد و به تو گفت, بیا خدایی را بپرستیم, و آن خدا را تو نمشناختی (یعنی آن خدا من نبودم) آن را بکش! خون اون بر سرش باید باشد" پس انجیل فرمان به قتل هم میدهد. پس زمانی که پیامبری کسی را کشته, اگر عدالت پیشه کرده و با قانون کسی را کشته هیچ گناهی نکرده و اگر در نا عدالتی و فرا تر از قانون کسی را کشته, به استدلال 10 فرمان آن آیه دروغ محض است. عضر خواهی میکنم که مطالب من بسیار طولانی میشوند. من تمام تلاشم در روشن شدن حقیقت است (چیزی که در جستجوی آن هستم و خوشحالم که در این مسیر شما به من کمک میکنید!) از آنجایی که من تفسیر انجیل را بیان میکنم (آن هم به اختصار) مطالب ناخودآگاه طولانی میشوند. بی صبرانه منتظر پاسخ و مطالب آموزنده شما هستم! در امان خدا!
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.