پیرامون شایعه "جرج ناتانیل کرزن" و حوزه علمیه قم

  • 1393/05/12 - 12:00
اخیراً برخی از سایت‌ها و کانال‌های وابسته به سازمان‌های صهیونیستی و سعودی (که در خیانت، دروغ‌گویی و تفرقه‌افکنی دستی دراز دارند) مدعی شدند که حوزه علمیه قم توسط یک انگلیسی به نام جورج ناتانیل کرزن (George Nathaniel Curzon) تأسیس شده است! اگر قرار باشد بر حوزه علمیه قم با آن کارنامه درخشان در مبارزه علیه امریکا و انگلیس و... برچسب "انگلیسی" زد، پس وای به حال بقیه...

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ اخیراً برخی از سایت‌ها و کانال‌های وابسته به سازمان‌های صهیونیستی و سعودی (که در خیانت، دروغ‌گویی و تفرقه‌افکنی دستی دراز دارند) مدعی شدند که حوزه علمیه قم توسط یک انگلیسی به نام جورج ناتانیل کرزن (George Nathaniel Curzon) تأسیس شده است! ادعا می‌کنند که وی به ایران آمده و به یک سری مذاکرات پرداخت و متعاقب آن حوزه علمیه قم تأسیس شد! هرچند این شایعه فوق العاده سخیف و ابلهانه است، آن قدر که به راستی نیازی به پاسخ نیست، لیکن به جهت اتمام حجت دلایلی بر رد این ادعا ارائه می‌کنیم:

- ادعای تأسیس حوزه علمیه قم به دستور و یا درخواست "جرج ناتانیل کرزن" ادعایی است فاقد سند و دلیل. روشن است که ارزش چنین سخنانی چقدر است.

- حوزه علمیه قم در قرن 2 هجری (حدود 1300 سال پیش) به دست جماعتی از اشعریون تأسیس شد. در آن زمان گروهی از شیعیان از نسل «مالک بن عامر اشعری» به قم وارد شدند و به ترویج مذهب شیعه پرداختند. در مدتی اندک، پس از ورود جمعی از سادات به قم، آن شهر مرکز فقه و کلام شیعه گردید.[1] منابع متعدد تاریخی از وجود مدارس علمیه و کتابخانه‌های بزرگ دینی در قم خبر می‌دهند که تاریخ آن به قرن‌ها پیش می‌رسد که قدمت برخی از آنان بیش از هزار سال است.[2] با این تفصیل، ابلهانه است که دشمنان اسلام و ایران، پیداییِ حوزه علمیه قم را به انگلیسی‌ها ربط بدهند.

- حوزه علمیه قم در سال 1301 خورشیدی توسط شیخ عبدالکریم حائری یزدی جان تازه‌ای گرفت. او شخصیتی مدیر و مدبّر بود. نسبت به سیاست‌های روس و انگلیس علیه مسلمین و غارتگری‌های دولت‌های بیگانه در ایران، ناراحت و دلخور بود. اما به اقتضای شرایط، غالباً از دخالت مستقیم در امور سیاسی پرهیز می‌کرد.[3] لیکن در موارد متعدد نسبت به سیاست‌های انگلیس صراحتاً اعلام موضع کردند. مانند نامه ایشان به رضاشاه و هشدار محترمانه و اعلام خطر نسبت به سیاست‌های انگلیس در تشکیل کشور جعلی اسرائیل.[4] حال چگونه ممکن است شخصیتی ضد استعماری مانند شیخ عبدالکریم حائری یزدی، به دستور انگلیس حوزه علمیه‌ی قم را تأسیس کرده باشد؟! گفتنی است امام خمینی (ره) در ستایش شیخ عبدالکریم حائری یزدی فرمودند: «اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، همان کاری را انجام می‌دادند که من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه قم در آن روز از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.» به راستی چگونه ممکن است که ادعای بدگویان درست باشد در حالیکه بزرگترین شخصیت‌ها و نمادهای مبارزه علیه انگلستان در قرن معاصر، از همین حوزه برخاستند.

- در دوران دفاع مقدس، 4350 تن از طلاب و روحانیون در دفاع از این آب و خاک به شهادت رسیدند. جامعه روحانیت همواره در راه دفاع از آرمان‌ها و مؤلفه‌های هویت ایرانی اسلامی پیشقدم بوده است. پس چگونه می‌توان چنین برچسب زشتی را بر پیشانی حوزه علمیه قم زد؟ باید گفت که اگر قرار باشد بر حوزه علمیه قم با آن کارنامه درخشان در مبارزه علیه امریکا و انگلیس و... برچسب "انگلیسی" زد، پس وای به حال بقیه!

- حکایت اعتلای حوزه علمیه قم، امری بود مقدّر. علامه مجلسی در حدود 400-300 سال پیش (و حدود 2-3 قرن قبل از تولد کرزن!) روایتی از امام جعفر صادق (علیه السلام) نوشتند که به زودی شهر قم مرکز علم و فضیلت خواهد شد و بزرگانی از آن برخواهند خاست و این مقدمه‌ای بر ظهور قائم آل محمد خواهد بود.[5] تأسیس حوزه علمیه قم نه به دستور استعمار بود، و نه به درخواست آن. بلکه امری معین و از پیش طراحی شده بود، برای پشتیبانی معنوی از پیروان مکتب اهل بیت در جنگ پایان تاریخ.

 چه کسانی و چرا این شایعه را علیه حوزه علمیه قم مطرح کردند؟‌

در پاسخ باید گفت این شایعه از زبان کسانی صادر شده است که با تمام وجود در جهت منافع انگلیس، اسرائیل، امریکا و عربستان سعودی فعالیت می‌کنند. متأسفانه اقلیتی از هموطنان از سر غیض و کینه و برخی از سادگی (ونه از سر خیانت) در این مسیر به این رسانه‌های وابسته سواری می‌دهند. رسانه‌هایی که چنین شایعاتی را علیه حوزه علمیه‌ قم منتشر می‌کنند از کجا تأمین مالی می‌شوند؟ پاسخ به این پرسش تکلیف این شایعه را معین می‌کند. همچنین از زاویه‌ای دیگر نیز می‌توان به منشأ این شایعه رسید! به تربیت شدگانِ حوزه علمیه قم نگاه کنیم: امام خمینی (رهبر انقلاب اسلامی و مؤسس جمهوری اسلامی ایران)، آیت الله خامنه‌ای (رهبر جمهوری اسلامی ایران و پیشوای مبارزه علیه استعمار در خاورمیانه)، آیت الله سیستانی (رهبر شیعیان عراق و اسطوره مبارزه علیه استعمار نوین)، امام موسی صدر (یکی از رهبران اصلی مبارزه علیه استعمار امریکا و انگلیس در خاورمیانه)، سید حسن نصرالله (دبیر کل حزب الله لبنان که صهیونیست‌ها و سعودی‌ها از شنیدن نامش برافروخته می‌شوند)، شهید علیرضا توسلی (مؤسسس لشکر فاطمیون –شاخه نظامی نهضت شیعیان افغانستان- که در سوریه بلای جان داعش شد)، شیخ ابراهیم زکزاکی (رهبر نهضت اسلامی نیجریه و عامل مبارزه علیه وهابیت و استعمار امریکا)، شیخ شهید نمر باقر النمر (از رهبران نهضت شیعیان عربستان)، شیخ عیسی قاسم (رهبر شیعیان بحرین) و... این فهرست به خوبی نشان می‌دهد که حوزه علمیه قم مایه دردسر و شکست‌های پی در پی و رسوایی برای چه کسانی است! پس طبیعی است که صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و جیره خواران آنان دست به انتشار شایعه و دروغ‌پراکنی علیه حوزه علمیه قم بزنند.

پی‌نوشت:

[1]. حسن بن محمد بن حسن قمى، تاريخ قم، ترجمه ‏حسن بن علی بن عبدالملك قمى، قم: ‏ كتابخانه بزرگ آيت الله العظمى مرعشى نجفى‏، 1385، 31-39-40 و...
[2]. ذبيح الله صفا، تاريخ ادبيات در ايران‏، تهران: انتشارات فردوس، 1378، ج 2، ص 233.
[3]. فیاضی، عمادالدین؛ حاج شیخ عبدالکریم حائری، چاپ اول، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 79–78.
[4]. سازمان اسناد ملی ایران، اسناد وزارت امور خارجه، شماره تنظیم ۱۲-۱۰۲۶۰۰
[5]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 57، ص 213 (متن حدیث: رُوِيَ بِأَسَانِيدَ عَنِ الصَّادِقِ ع‏ أَنَّهُ ذُكِرَ كُوفَةُ وَ قَالَ سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر [يَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ‏ كَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُ‏ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ‏ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا...)

 

نکته:

طبیعی است که حوزه علمیه قم مانند بسیاری از نهادها یا جایگاه‌ها دیگر، در کنار خروجی‌های مثبت، خروجی‌های منفی هم داشته و دارد. اما سخن در این است که اولاً خروجی‌های منفی قابل قیاس با موارد مثبت نیستند. ثانیاً استعمارگران از خروجی‌های منفی حوزه هیچ دلخوری و ناراحتی ندارند. بلکه همه غیض و غضب آنان از بابت خروجی‌های مثبت است.

تولیدی

دیدگاه‌ها

این متن فوق العاده بود. تعجب میکنم از اون کسی که گفت این متن قانع کننده نبود بعضیا چشم و گوش و همه اعضا و جوارحشون به روی حقیقت بسته هست

دوستان کامنتها روخوندم لطفا بفرمایید یک شبه چطورامام خمینی شدمرجع باتوجه به اینکه سوادمرجعیت نداشت توسط آیت الله شریعتمداری....وبعدها چه بلایی سرایت الله شریعتمداری اورد...قطعا انگلیس وآمریکانقش مهمی دراین انقلاب داشته کتاب کمیته 300بدون سانسونوشته جان کلمن...آگاهی بدی نمیده...فتوایی که توسط آخوندهای انگلیسی درصدسال اخیر ازجمله حرام بودن دوش حمام قطار حرم شاه عبد... نمونه های بارز اینندکه این روحانیون ازکجا خط میگیرن که با پیشرفت ایران مخالفن...

جناب احمد بعید است اصلا مقاله را خوانده باشید. کامنت‌ها را هم نخواندید... اما بعد... ۱. گفتید امام خمینی یک شبه مرجع شد. سند این حرف شما چیست؟ دلیلتان چیست؟ امام خمینی در سال ۱۳۱۳ مجتهد شدند و ۲۷ سال بعد، پس از درگذشت آیت الله بروجردی به عنوان یکی از مراجع مطرح شدند. یعنی از اجتهاد تا مرجعیت ایشان ۲۷ سال طول کشید. ولی شما میفرمایید یک شبه... از روی عقده و کینه قضاوت نکنید. ۲. آقای کاظم شریعتمداری به دلیل حمایت از گروهک‌ها طرد شدند و ربطی به مرجعیت امام خمینی نداشتند. مشخص است که خودتان هم نفهمیدید چه گفتید‌ ۳. شما سواد مرجعیت دارید؟ کسی که پزشک نیست نمیتواند درباره سطح سواد یک پزشک متخصص نظر بدهد. همینطور شما درباره سواد مرجعیت.

اما درباره برخی فتواها... واقعا عرض کردم شما مقاله را نخواندید... اولا فتوا به حرمت استفاده از برق و قطار و... از طرف امام‌خمینی صادر نشد... ابداً... گویا حضرتعالی حال طبیعی ندارید و یا از عقل سلیم بی‌بهره‌اید. این فتواها از سوی کسانی بود که امام خمینی را به خاطر تدریس فلسفه تکفیر میکردند. نه از طرف امام. همچنین برای اثبات حرف خود به جان کلمن استناد میکنید که مشخص است با چه هدفی نوشته شده است. در پایان میرسیم به حرف اول که «اگر قرار باشد به امام خمینی با آن سابقه روشن در مبارزه علیه استعمار انگ انگلیسی بودن زده شود، علاوه بر اینکه واقعا ادعا و اتهامی خنده دار و احمقانه است، وای به حال امثال شما... چه اینکه شما یقینا شب و روز در خدمت منافع انگلیس و امریکا گام برمیدارید و یقینا باید جیره خوار انگلیس باشید».

جناب سامان عزیز چرا اینقدر ناراحت شدید البته واقعیت همیشه تلخ است امام خمینی در سال 15خرداد1342پس ازمخافت با انقلاب سفیدشاه سپس شاه وی رادستگیرکرد و میخواست اعدام بکند چون اعدام مرجع تقلیدطبق قانون اساسی ممنوع بود به همین خاطر آیت الله شریتعمداری برای نجات امام خمینی به تهران رفت و وی رابه عنوان مرجع معرفی کرد یعنی یک شبه مرجع شدالبته شما فرمودیددرسال1313 مرجع شد که این تحریف تاریخ میباشد...آقای سامان عزیزراجب انقلاب سفید بایک سرچ کوچک دراینترنت مشخص میشود دستاورد انقلاب سفیدچه بود سپاه دانش ..سپاه بهداشت ..پوشش بیمه تامین اجتماعی وحق رای زنان البته امام حق رای رای زنان را مخالف شریعت اسلام دانست این خنده دارترین سخن تاریخی امام است مثل بقیه سخنان او اب وبرق رایگان اتوبوس رایگان برای همه فقط شهرهای قم ومشهد به مخالفت با انقلاب سفید پرداختند چون آموزش دیده انگلیس بودند و جز ء شاگردان جورج کرزن بودند ......البته الان طبق شرع حق رای زنان مشکلی ندارد آقای سامان محترم چرااینقدربه بنده توهین کردی آیا من به شما توهینی کرده بودم من نظر خودمو گفتم اما توهینی به شما نکردم چون خودمو یک مسلمان میدانم البته اگرشما مارو به مسلمانی بپذیریدمن طرفدارشاه وحکومت فعلی نیستم انگلیس وآمریکا فقط بفکرمنافع خودشان هستند.....ولی تاریخ برادرمن نا گفته ها وحقیقتهای تلخی برای گفتن دارد البته واکنش شما طبیعی است چون به قول یکی ازفیلسوفان ملتی که فریب خورده است را میشود دوباره فریب داد اما هیچ وقت نمیتوان آنهارو قانع کرد که فریب خورده اند.....

جناب احمد بر دروغ‌ها و تهمت‌هایی که زدند, همچنان اصرار میکنند. ایشان برای خود این حق را قائلند که دروغ بگویند و تهمت بزنند، اما برای ما این حق را قائل نیستند که از دروغهای ایشان ناراحت بشویم. ایشان به خودشان اجازه میدهند که به امام خمینی توهین کنند ولی وقتی به ایشان اعتراض کنیم ژست مظلومیت به خود میگیرند. به هر حال پاسخ مستند به دروغهای جناب احمد: 1. حداقل 100 کتاب و سند از منابع داخلی میتوانیم ارائه کنیم که امام خمینی قبل از سال 1342 مرجع تقلید بودند. اما جناب احمد به دروغ مدعی هستند که امام خمینی در سال 1342 توسط آقای شریعتمداری به عنوان مرجع معرفی شدند (!) در پاسخ به این دروغ وقیحانه جناب احمد عرض کنیم که امام خمینی بسیار قبل تر از سال 1342 به عنوان مجتهد شناخته شده بودند. دانشنامه بریتانیکا (britannica) درباره امام خمینی گفته که ایشان در سال 1339 خورشیدی (1960) مرجع تقلید بود و البته سالها قبل از آن نیز به اجتهاد رسیده بودند. سند: [https://www.britannica.com/biography/Ruhollah-Khomeini] البته تأکید میکنم اسناد مسلمین و حوزوی در این زمینه فراوان است اما چون مخالفان امام خمینی دل در گرو انگلستان دارند و غالباً در خدمت منافع استعماری بریتانیا هستند, تعمداً سند از دانشنامه بریتانیکا ارائه کردم.

اما انقلاب سفید... برخلاف دروغ‌های جناب احمد (که البته اسم ایشان احمد نیست)، انقلاب سفید شاه بهانه ای بود برای حذف فرهنگ ایرانی - اسلامی و ترویج فرهنگ غربی در ایران. مثل اینکه کسی یک شربت مسموم را آنقدر شیرین کند یا آنقدر اسانس به آن اضافه کند که مسموم بودن آن به ظاهر نیاید. افراد ساده لوح و خائنین، همان زمان برای انقلاب سفید شاه سر و دست می‌شکستند. اما امام خمینی (ره) متوجه شدند که انقلاب سفید شربت مسموم است. اصلا همین که ایشان در فیضیه سخنرانی کردند و آن همه علماء و طلاب و مجتهدین پای منبر ایشان نشستند و چنان موجی در جامعه ایجاد شد (آن زمان نه رسانه خاصی وجود داشت و نه چیزی...) همین نشان میدهد که ایشان یک شخص معمولی نبودند. بلکه به عنوان مجتهد و مرجعیت شناخته شده بودند. (سند هم از مرجعیت ایشان در قبل از سال 42 ارائه شد). وگرنه امام خمینی نه با بهداشت مخالف بودند و نه با رأی زنان. نشان به آن نشانی که وقتی انقلاب شد, شبکه بهداشت ایران چند برابر پیشرفت کرد (و جهاد سازندگی و خدمات بهداشت درمانی به روستاهای دورافتاده هم فرستاده شد) و در قانون اساسی هم حق رأی زنان به رسمیت شناخته شد و بسیاری از زنان روستایی و در مناطق دور افتاده برای اولین بار در عمرشان رإی دادند. بهتر است جناب احمد کمتر دروغ بگویند و در تحلیل‌ها, عقده‌ها و کینه‌ها را کنار بگذارند. انتظار داریم که دروغ نگویند و این حق را برای خود قائلیم که از دروغهای مکرر ایشان ناراحت شویم.

باز هم میرسیم به سخن آخر اینکه "اگر قرار باشد به امام خمینی با آن سابقه روشن در مبارزه علیه استعمار انگ انگلیسی بودن زده شود، علاوه بر اینکه واقعا ادعا و اتهامی خنده دار و احمقانه است، وای به حال امثال جناب احمد... چه اینکه یقینا شب و روز در خدمت منافع انگلیس و امریکا گام برمیدارند و یقینا باید جیره خوار انگلیس باشند" نشان به آن نشانی که اگر "مرگ بر امریکا" و "مرگ بر انگلیس" و "مرگ بر اسرائیل" گفته شود، این جماعت غربزده از خشم و عصبانیت برافروخته میشوند.

متأسفانه امثال جناب احمد، پیرو دروغها و ادعاهایی هستند که رسانه های استعماری به آنان القاء میکنند. چنان محو این رسانه ها هستند که حتی زحمت تحقیق به خود را هم نمیدهند. ده بار دروغ میگویند و اگر به هر ده دروغ پاسخ داده شود، بدون اینکه احساس شرم کنند، سراغ دروغ یازدهم میروند...

اشکالاتی که امام خمینی (ره) به انقلاب سفید گرفتند در 3 بخش عمده بود: 1. انقلاب سفید (هرچند ظاهری موجه دارد) در خدمت منافع این ملت است؟ یا در خدمت منافع امریکا؟ اگر در خدمت منافع این ملت است پس چرا جان.اف.کندی از آن حمایت و برای برقراری آن این همه به آب و آتش میزند؟ امریکا از یک طرف برای بردن نفت و سرمایه های این ملت خود را به آب و آتش میزند و از سویی برای انقلاب سفید شاه تلاش میکند. این را جلوی هر عاقلی بگذارید "حداقل" به قضیه مشکوک میشود (نقل به مضمون). 2. انقلاب سفید اشکال ساختاری داشت. چه کسی باید انقلاب کند؟ و چه کسی باید آن را اجرا کند؟ شاه؟ که خودش نه مشروعیت دارد و نه مقبولیت مردمی؟ ساختار انقلاب سفید, اینطور بود که از شاه به مردم تحمیل میشد. نه از درون مردم به شاه. این یعنی اساساً اشکال ساختاری داشت. 3. اشکال محتوایی (همان مثال شربت مسموم). مثلاً حضور زن در جامعه بسیار چیز خوبی است. اما آنچه در پی آن بود و منظورش بر آن بود اینکه زن‌ها به عنوان کالای جنسی در جامعه حضور داشته باشند و زنانگی زن منحصر در چشم و ابرو و اندامهای جنسی او باشد. همانطور که تربیت شدگان نکتب شاه سر از کاباره و فاحشه خانه ها درآورده بودند وگرنه زنانی که در مقابل انقلاب سفید شاه ایستادند, بعدها نسلی تربیت کردند که 8 سال این کشور را از حفظ کردند. انقلاب سفید شاه تا سال 57 به صورت غیررسمی و بعضاً رسمی اجرا شد. جناب احمد و همفکران ایشان تشریف ببرند ببینند کسانی که در انقلاب سفید شاه بار آمدند چکاره شدند؟ برای این کشور چه کردند؟ برای دین و ملت چه کردند؟ جز عده ای هرزه فاسد فاحشه که پس از انقلاب اسلامی 57 سر از دیسکوهای لس آنجلس سردرآورند؟

ضمناً کسی که کلام خود را با دروغ و اتهام زنی به دیگران همراه میکند نمیتواند خود را به عنوان شخصی "منطقی و در پی حق و حقیقت" معرفی کند. اگر کسی میخواهد چنین ادعایی داشته باشد باید شیوه خود در نظر دهی را عوض کند. وگرنه طبیعی است کسی که باد میکارد طوفان درو میکند. با تشکر

در سیاست همیشه یک نهاد یا یک نفر در یک جبهه خاص نمیمونه و ممکنه بارها و بارها رنگ عوض کنه . مسئله اصلی اینه که توان نفوذی نهادهای مذهبی به شدت بالاست و میتونن به راحتی جامعه رو به هر سمتی بکشونن اگه بخوایم از بلاد کفر مثال بزنیم میشه از قدرت کلیسا قبل از رنسانس نام برد . وای به زمانی که ملعبه دست ظالمان داخلی یا خارجی و یا هر دو بشن .البته حوزه علمیه ما بحثش جداست !!!!!!

البته باروشدن اسنادمربوط به کودتای28مردادوخیانت ایت الله کاشانی.....به دورازانتظارنیست که انگلیسیها در درتقویت حوزه علیمه نقش داشتن .....مانند جیکاک که فرقه شیعه طلوعیه رو بنا کرد.......یا برادران انگلیسی شرلی که نقش مهمی دررسمی کردن مذهب شیعه داشتن......

ادعاهای جناب تینگور، همون ادعاهای بی‌سند، بی‌اساس و برخاسته از کینه و ذهن بیمار هست که به عرض رسید. اگر قرار باشد به مذهب شیعه و حوزه علمیه قم با آن کارنامه روشن در مبارزه علیه استعمار، انگ احمقانه انگلیسی زده شود، پس یقینا جناب تینگور و همفکرانشان جیره خوار انگلیس هستند. چون نه تنها مبارزه‌ای علیه استعمار انگلیس در کارنامه ندارند، بلکه همه عمرشان در خدمت منافع غرب بوده است.

شایعه خیانت آیت الله کاشانی به مصدق هم از آن شایعات احمقانه است. لیکن برخی دوست دارند احمق فرض بشن و هر شایعه ای رو باور میکنند (این افراد حکم کود رو دارند که با حضور بدبو و حال به هم زن‌شان باعث رشد افراد عاقل در جامعه میشن)

آیت الله کاشانی، مصدق را نصیحت کرد. خیرخواهی کرد. اما مصدق نمک‌نشناسی کرد. به امریکا اعتماد کرد و کتکش را خورد. همانطور که امروز هم عده‌ای نادان باز هم در پی اعتماد به امریکا هستند

آخه من موندم چرا وقتی رضا شاه با حوزه های علمیه شدیدن مخالفت کرد طلبه ها رو در مشهد کشت زمینهای اوقاف را مصادره کرد و ........ انگلیس با رضاخان درافتاد و او را تبعید کرد

وقتی رضا قلدر با روحانیت درافتاد و برخی از روحانیون را کشت و حجاب از سر ناموس شما برداشت، انگلیس از رضا قلدر حمایت کرد. اما بعداً وقتی رضا قلدر به جهت توهمات آریاگرایانه به سوی هیتلر گرایش پیدا کرد، انگلیسی‌ها به راحتی آب خوردن او را از پادشاهی ایران عزل کردند. همانطور که قبلاً او را بر سر کار اورده بودند.

آقای سامان عزیز رضا شاه حداقل تنها شاهی بودکه حرمسرا نداشت...حداقل اینقدربزرگ بود که شما وامثال شما ازپیداکردن جنازه اش هم به وحشت افتادین..بهرحال خوبی داشت بدی هم داشت ....ناموس شما الان زیرپای همین عراقی ها ایست که برای زیارت به ایران میایند......

جناب بی‌طرف (که البته بی‌طرف نیستید). اصلاً حرفهای شما ربطی به موضوع مقاله نداره. اما به هر حال... چرا به رسانه‌های صهیونیستی و سعودی اجازه میدید که به شعور شما توهین کنن؟ چرا اجازه میدید که شما رو احمق فرض کنند و چرا هر دروغی که به خورد شما داده میشه رو باور میکنید؟ رضاشاه حرمسرا نداشت؟ لابد شهوت جنسی اش کمتر از دیگر شاهان بود. اما در عوض شهوت زمین و مِلک و املاک داشت. در زمان حکومت او بسیاری از املاک مردمی در تصرف او درآمده بود. ضمن اینکه همین رضا پهلوی چه بلایی بر سر همسر اولش آورد؟ درباره صدیقه پهلوی تحقیق کنید. جنازه رضا پهلوی... باز هم باور دروغی که در گوش شما خوانده شد. بدن رضا پهلوی پس از اینکه از افریقا (تبعیدگاه) به ایران آورده شد از حالت مومیایی خارج و به شیوه اسلامی دفن شد. این را حتی اسناد پهلوی هم اقرار دارند. سعی کنید برای خودتان احترام قائل بشید. رسانه های وابسته به صهیونیست و سعودی شما رو بی شعور فرض کردند و وقتی که شما هر دروغی رو باور میکنید مهر تأیید بر فرض اونها زدید.

درباره موضوع عراقیها... این قضیه به طور کلی شایعه هست. شاید موارد نادر و استثنائی رخ داده باشه که مثلاً یک نر عراقی به یک ماده ایرانی چشم داشته و ماده ایرانی هم به او اجازه داده... این ها استثناء هست و بر اساس استثناء نمیشه قضاوت کلی کرد. این خبر (سکس توریسم) توسط اکانت روزنامه غربگرای "شرق"، در توئیتر منتشر شد که بعد از چند ساعت معلوم شد دروغ بوده و متأسفانه بهانه ای شد برای اینکه افراد عقده ای موج درست کنند. هدف از دان زدن به این شایعه هم ایجاد اختلاف بین شیعیان ایران و عراق هست و هزینه این اختلاف افکنی از طرف امریکا و اسرائیل و عربستان تامین شده و میشه. لطفاً به شعور خودتون احترام بگذارید. اونها شما رو بیشعور فرض کردند که این جور راحت دروغ میگن. وقتی دروغهاشون رو باور میکنید یعنی به فرض اونها مهر تأیید زدید

بی طرف ، رضا شاه حتماً باید حرمسرا میداشت که بی ناموس باشه؟ رضا شاه این همه به طرف ناموس مردم دست درازی کرد و حجاب از سرشون کشید اینو ندیدی؟ این از دید تو بی ناموسی نیست؟ که کسی به زور ناموس مردم رو لخت کنه بی ناموسی نیست؟ کسی که بلا سر ناموس مردم بیاره و زنها رو بی ابرو کنه این بی ناموسی نیست؟ کسی که این جور بی ناموس هست از دید تو آدم بزرگیه؟ بعد تو به جنازه چنین حیوان کثیفی افتخار میکنی؟ تو برات ناموس مهمه؟ بس کن ریاکار

مقاله شما رو خوندم پاسخ قانع کننده ومستند ومحکمی ندادی ...با مطالعات که بنده انجام داده ام درطول همین تارخ معاصر روحانیون زیادی به ایران خیانت کرده و دست پروده دول خارجی الاخصوص انگلیس بودند البته آدمهای خوبی هم وجودداشته منکرنمیشم البته تعدادشان انگشت شماراند...کامنتها اکثرا راجب حاشیه صحبت کردندوشما هم غیرمنطقی ومغرضانه به خیلی هاشون جواب دادی خیلی ازکامنتها واقعیتها روگفتن وبرای خیلی ازمردم به یقین تبدیل شده که دیگربا سفسطه نمیتوان جبرانشون کرد...بااندک نگاهی به جامعه امروزخودمان مشخص میشودچه بلایی برسرایران امده 20میلیون زاغه نشین..فقر بیکاری ..تورم افسارگسیخته فحشا...البته بقول چرچیل اگردرجامعه ای فقروبیکاری وخشکسالی باشددوعلت داردیا حاکمان احمقند یا احمقها حاکمندشما هم بهتره حال وروزجامعه رونگاهی بیندازی بعدقضاوت منطقی تری خواهیدداشت....موفق باشی

متن این مقاله کاملاً مستند و و معقول است. امثال جناب شهاب (که دو دو تا چهارتا را انکار میکنند) یا پر از کینه هستند، یا برای نفهمیدن پول میگیرند. ایشان حتی نتوانستند یک دلیل منطقی در نقد مقاله ارائه کنند. اما پیرامون مشکلات کشور، ذهن امثال ایشان این طور پر از لجن شده که فکر میکنند همه چیز سیاه است و حاضر نیستند نقاط فراوان روشن را ببینند. به هر حال غالب مشکلات کشور از این است که در این مملکت، نادان‌ها، لاشخورها و افراد بی‌بته حق رأی دارند و غالباً به افرادی مثل خود رأی می‌دهند و بعد که مشکلاتی ایجاد شد زمین و زمان را مقصر میگیرند.

تاریخ را به نفع خود تغییر ندهید واقعیت را بگوئید مدارک شما هم کم ارزش است

آنچه در متن مقاله آمده حقیقت تاریخی است. اسناد هم به قدر کفایت معتبر است. کسی که در پی حقیقت باشد، به آن میرسد و کسی که خود را به خواب زده باشد یا از روی کینه و عقده قضاوت کند؛ بیدار نخواهد شد. شما هم اگر حرفی مستند دارید ارائه کنید (اگر داشتید ارائه میکردید). همچنین حرف زدن بر اساس کینه، انسان را نابود میکند. بهتر اینکه آدمیزاد در هر نقطه ای که ایستاده، اندیشه و سخن و رفتار خود را از کینه پاک کند. این باعث زنده شدن دل میشود

اگر تاریخ عثمانی را یخوانید زمانی سلاطین عثمانی که عنوان غازی (جنگجوی اسلام ) برخود نهاده ودراروپا تا اتریش پیش رفته بودند یعنی یونان قبرس آلبانی بلغارستان رومانی بخشی ازلهستان وتمام یوگسلاوی ومجارستان تا اتریش را تصرف کردند اندیشه اروپاییان این بود که سلسله صفوی را یعنوان دشمن عثمانی ها درایران علم کنند از آن زمان مذهب شیعه درست شد وگرنه همه اجداد شیخ صفی الدین اردبیلی سنی مذهب بودند چطور یک دفعه شیعه شدند ؟ صفویها با حمله به عثمانی ها از پشت سر آنان را تضعیف کردند وبتدریج مذهب شیعه توسط انگلیسی ها و فرانسویها درایران تقویت شداگر برادران شرلی نبودند سلسله صفوی فرو می پاشید وشاه عباس همیشه دستبوس آنان بود .اولین حامی حوزه های قم ونجف همیشه انگلیسی ها بوده اند وبرای همین است روحانیون ما برای درمان به توکیو یا مسکو نمی روند ومقصد اول شان لندن است وگاهی برای رد گم کردن سری هم به برلین می زنند.

جناب مهدوی خواستم پاسخ شما را با کلمات درشت بدهم (چون واقعاً آنچه نوشتید حیرت آور است) اما ترجیح دادم از نگاه تاریخی (و فارغ از ادبیات شما) پاسخ بدهیم. 1. سلاطین عثمانی رفتارهای درست و نادرست زیادی داشتند. اما انصافاً رفتارهای آنان در ترویج اسلام، ضرر و زیان بسیاری داشت (رفتارهای خشن و غالباً بیرون از دایره سنت نبوی). 2. اینکه میگویید اروپایی‌ها صفوی‌ها را در ایران عَلَم کردند، انصافاً سخنی غیر واقعی است. صفویه با اتحاد چند طایفه و قدرت گیری در نقاط مختلف ایران، بر ایران حاکم شدند. نه به کمک اروپایی‌ها. اصلاً در زمان صفویه که اروپایی‌ها به ایران حمله کردند (مثل پرتغالی‌‌ها و..) صفوی‌ها علیه آنان جنگیدند و آنان را بیرون کردند (بندر گمبرون به دست شاه عباس صفوی آزاد شد و بندرعباس نامیده شد). صفوی‌ها با اروپایی‌هایی که به ایران تجاوز کرده بودند سر جنگ داشتند. چگونه ممکن است اروپایی‌ها صفویه را در ایران عَلَم کرده باشد؟ 3. فرمودید مذهب شیعه توسط صفوی‌ها ساخته شد! در حالیکه حتی منابع تاریخی اهل سنت، آثار وجود شیعیان در ایران و عراق و ... را حداقل از قرن 1-2 ثبت و ضبط کرده اند (هرچند ما میگوییم شیعه ریشه در همان عصر پیامبر دارد). اصلاً شیعیان 700 سال قبل از صفویه در ایران کتابخانه و مدرسه و ... داشتند. چگونه ممکن است صفویه شیعه را ساخته باشد؟! در حالیکه آل بویه که 300-400 سال قبل از صفویه بودند، گرایش شیعی داشتند. لطفاً در ادعاها دقت بیشتری کنید. 4. اجداد صفویه اگر هم سنی بودند، خوب طبیعی است تغییر مذهب دادند. این چیز عجیبی نیست. سنی بودند، شیعه شدند. 5. درباره برادران شرلی حرفتان فاقد سندیت است. درباره حمایت انگلستان از حوزه علمیه قم نیز همینطور. با تکرار ادعا که چیزی ثابت نمیشود. اگر بنا به ادعا باشد کسی هم میتواند ادعا کند شما جاسوس انگلیس هستید (به همین راحتی... حاضرید این روش را علیه خودتان قبول کنید؟) 6. اتقاقا اکثر روحانیون در دخل کشور درمان میشوند. مثل رهبر ایران که در یک بیمارستان دولتی در تهران عمل جراحی و درمان شد. اگر به تعداد انگشتان دست افرادی به انگلستانیا برلین رفتند، این چیزی را ثابت نمیکند. هزاران نفر از ایرانیان هر ساله به انگلیس می‌روند (برای درمان، تحصیل، تجارت و...) از دید شما همه آنان وابسته به انگلیس هستند؟ فکر نمیکنید با کینه و عقده‌ی بسیار زیاد کامنت نگاری کردید؟

کسی که به حوزه علمیه قم انگ انگلیسی می‌زنند، چند دسته هستند: 1.بهائیان (که خودشان دست پرورده و مزدور انگلیس هستند)، 2. وهابیون (که اینها نیز دست پرورده و مزدور انگلیس هستند)، 3. سلطنت‌طلبان (که همچنین، مزدور انگلیس)، 4. گروهکهای ایران‌ستیز سیاسی (که باز هم... مزدور انگلیس هستند) 5. یک سری افراد عقده‌ای و بیمار (که البته این افراد آنقدر بی‌ارزش هستند که انگلیس حتی به اینها فکر هم نمیکند و در حقیقت این افراد، نوکر بی‌جیره و مواجب انگلیس هستند)

اقای سامان چراشیخ صفی الدین تغییرمذهب داد این جای سوال بزرگی دارد....ومذهب یک کشور به مذهب دیگرتغییررسمی میدهد جزاینکه بخواهند بوسیله مذهب تشیع با امپراطوری عثمانی مقابله کنند درواقع جنگ مذهب علیه مذهب راه بیندازند وموفق هم شدند مثل جنگ چالدران .... اگرسندمحکمی دارید ارایه فرماید....درست میگوییدشیعه قبل صفویه درایران بوده ولی بسیاراندک بودن بهمراه علویان....برادران شرلی برای آموزش وساخت توپ به دربارشاه عباس آمدند تاسربازان شاه عباس راآموزش بدهندبرای مقابله باعثمانی..بهرحال انگلسیها رابطه خوبی با شیخ صفی الدین ودربار صفویه داشتن چطورمنکراین مسعله میشن...شیخ صفی الدین چراتغییرمذهب داشت مگرمذهبش چه ایرادی داشت اجدادش مگربت میپرستیدندکه خودش باتفکرتغییرمذهب داد..چطورشما آیت الله برقعی که ازشیعه به مذهب سنی روی آوردوسنی شد روموردنکوهش قرارمیدهیدوبه آن خورده میگیرید..ولی به شیخ صفی الدین خورده نمیگیرید که این خودسوال بزرگی بهمراه دارد...

پاسخ به جناب حسن مهدوی (آسمان سبز)، تا جایی که به نظرم می‌رسد شما سنّی مذهب هستید. به هر حال پاسخ به گفتار شما: 1. شما از ما سند میخواهید در حالیکه در نوشتار شما سند و رفرنسی وجود ندارد. خوب بود که برای فرمایش‌های خود منبع و مرحع ذکر میکردید. 2. شیخ صفی الدین "اگر" تغییر مذهب داد به دلیل اینکه او عالم دینی بود و پس از مطالعه و اندیشه‌، حق تغییر مذهب داشت. به هر حال... 3. اجداد صفویه سنی شافعی بودند و برای مقابله (و لجبازی علیه عثمانی‌ها) نیاز به شیعه شدن نداشتند. چون عثمانی‌ها حنفی بودند. اگر صفویه در پی لجبازی و جنگ مذهب علیه مذهب بودند میتوانستند جنگ شافعی علیه حنفی به راه بیاندازند (همانگونه که امروزه اختلافاتی میان اینها وجود دارد). 4. شما صفویه را مقصر جنگها میدانید در جالیکه به راحتی میتوان تقصیرات را به گردن عثمانی‌ها انداخت. 5. برادران شرلی و آموزش ساخت توپ... خوب عثمانی‌ها ساخت توپ را از که یاد گرفتند؟ با استدلال شما، عثمانی‌ها هم دست نشانده اجنبی بودند. بهتر است در شیوه استدلال خود تجدید نظر بفرمایید.

ادامه از قبل... 6. آقای برقعی مدتی درگیر عقائد تسنن بودند اما در اواخر عمر در مذهب شیعی محکم و استوار شدند و وصیت کردند که در امامزاده داود تهران دفن شوند. 7. مردم ایران از قرن نخست هجری، به علی و آل علی گرایش داشتند. یعنی مذهب عمده و غالب در ایران، شیعه علوی بود. هرچند از لحاظ فقهی غالب مردم پیرو فقه تسنن بودند. شما اگر نگاه کنید حتی در بین شاعران و ادیبان سنی مذهب، اشعاری که در مدح علی (ع) سروده میشد همواره چند برابرِ اشعاری بود که در مدح خلفا سروده میشد. که همین نشان میدهد دل‌ها با علی (ع) بوده و آن قدری که علی (ع) در قلبها جای داشت، ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و یزید جایی نداشتند و اگر داشتند، بسیار بسیار کم...

دیگر اینکه امروز، این مذهب شیعه است که با قدرت معنوی خود (که برآمده که مکتب سرخ عاشورا و اعتقاد سبز به مهدویت است) توانسته علیه اسرائیل بایستد. امروز موشک‌های ساخت شیربچه‌های شیعه است که در سوریه و جنوب لبنان، نزدیک مرز رژیم صهیونیستی، اسرائیل را به لرزه درآورده. اما سران تسنن دست بسته در برابر صهیونیسم، تسلیم و مطیع است و حتی جرئت کمترین مخالفتی با اسرائیل را ندارد. آینده خاورمیانه از آن شیعه است. همانطور که امروز به پیچ آخر رسیدیم و به زودی جنگ پایان تاریخ رخ خواهد داد. مذهب تسنن از ابتدا مورد حمایت سران بنی امیه و بنی عباس بود. چون به وسیله آن میتوانستند ملت‌ها را استثمار کنند. در عقیده اهل تسنن، اطاعت از حاکم (حتی ظالم) واجب است. جالب اینکه در غالب منابع کهن سنی، یزید (که حقیقتاً ظالم و کافر بود) خلیفه شرعی خوانده شده است. اما مذهب شیعه بر اساس اعتقاد راسخ، هر گونه اطاعت از کفار و مشرکین و ظالمین را نهی کرده است. مذهب شیعه اساساً یک مذهب ضد استعماری و ضد استکباری است.

آخوند یعنی کثیف آخوندسیاه کثیف آخوندسفید کثیف آخوند شکلاتی کثیف آخوند یعنی انگلیسی

کامنت جناب رضا 3 چیز را ثابت کرد: 1. اینه ایشان پر از عقده هستند (عاقبت عقده در این سطح، چیزی جز سنکوپ نیست). 2. هیچ پاسخی... تأکید: هیچ پاسخ منطقی و هیچ حرف عاقلانه و مستند تاریخی برای گفتن ندارند. 3. متن این نوشتار طوری بوده که ایشان را به رعشه انداخته و سیستم عصبی ایشان را از حالت تعادل خارج کرده است.

اگر آخوندها دست نشانده انگليسي ها نيستند چرا آقازاده ها و تمام اختلاس گران به كشور انگليس و يا كشورهاي تحت سلطه انگليس مهاجرت ميكنند مثل كشورهاي كانادا ، استراليا ، نيوزلند و ..

سلام. بیش از ۳۰۰۰ آخوند در ۸ سال دفاع مقدس در دفاع از این آب و خاک شهید شدند. بسیاری از روحانیون، پدر شهید هم هستند. بسیاری از روحانیون شیعه در خاورمیانه، رهبران نهضت ضد انگلیس هستند. اما کسانی که به انگلیس فرار میکنند... ممکن هست برخی از آنها بچه آخوند باشند ولی اکثراً ربطی به آخوندها ندارند. در هر صورت رفتار برخی از نااهلان را به پای همه نباید نوشت.

با سلام آقای سامان میشه بفرماییداز2100شهیدمدافع حرم فقط 17شهیداخوندبوده البته تازه اگرهمین 17نفرهم آمارواقعی باشه چراحالاکه دربهشت بازشده آخوندها هجوم نیاورند که به بهشت بروندانسان یادشعرصائب تبریزی میفته که میگه مخور صائب فریب فضل ازعمامه زاهد/که درگنبدزبی مغزی صدا بسیارمیپیچد......مردم خیلی بیشترازاون چیزی که فکرمیکنی آگاه شدند......باسپاس

تعداد شهدای روحانی مدافع حرم 35 نفر است. نام و نشان آنها هم موجود است. اگر روحانیون جانباز مدافع حرم را هم اضافه کنیم تعدادشان بیش از 250 نفر است. از طرفی مدافعان حرم، نیروهای زبده و آماده عملیات چریکی و پارتیزانی هستند. آموزش‌های بسیار سختی می‌بینند و طبیعتاً از میان پاسداران و نیروهای ارتش و... انتخاب می‌شوند. طبیعی است که شهدای نظامی (پاسدار، ارتشی و گردان‌های عملیاتی بسیج) بیش از شهدای روحانی باشد.

اما درباره شعر صائب... صائب خود عمامه به سر داشت و روحانی دینی بود. آن شعر هم علیه زاهد صوفی مسلکی سروده شد که عمامه بزرگی به سر گذاشته بود در حالیکه لیاقت نداشت. پس اینکه جناب «گل سرخ» از شعر صائب علیه باورهای صائب سوء استفاده میکند، همان رفتار معاویه است که قرآن سر نیزه کرد تا علیه قرآن سوء استفاده کند. معاویه هم گویا ادعای شرف و آگاهی داشت.

باسلام استدلال شما بسیارمغرضانه بوده هروقت که قراره روحانیون برن جبهه میگه بایدتخصص چریکی داشته باشه تا اعزام بشه جبهه بشه مدافع حرم اما الان که که اکثرپست ها وسمتهای دولتی دارند مگه تخصص شودارن یا الان فرمانده کل قوا دوره چریکی وپارتیزانی دیده که شده فرمانده....زیان کسان زپی سودخویش/بجوینددین اندرارندپیش لابدفردوسی هم معاویه است....البته شایدآقا سامان خودشما هم سعادت نداشتین شهید مدافع حرم بشی ...البته شما که دوره چریکی ندیدین......

متأسفانه جناب گل سرخ با همان فرمان به قضاوت‌های نادرست ادامه می‌دهید. شما اگر اندکی با داعش و فضای سوریه آشنا باشید متوجه می‌شوید که واقعاً جنگ با داعش یک جنگ چریکی و پارتیزانی است. آن هم تخصص خاص خود را می‌طلبد. ثانیاً گفتید اکثر روحانیون پست دولتی دارند، این طور نیست. کمتر از 10 درصد روحانیون پست و یا حتی کار دولتی دارند. آن شعر حکیم فردوسی که به نقل از رستم فرخزاد گفت: «زیان کسان از پی سود خویش، بجویند و دین اندر آرند پیش» به راستی اگر قرار باشد درباره کسی باشد، درباره امثال شماست. شما با قضاوت‌های برخاسته از کینه و عصبیت، پی نفع خود هستید و به دنبال ضرر زدن به دیگران. این رفتارها فقط باعث بیرون شدن برکت از قلب انسان و سیاه شدن وجود آدم می‌شود. در 100 سال گذشته هیچ قشری به اندازه روحانیت برای این مرز و بوم از جان مایه نگذاشت (دفاع مقدس سند این ادعاست). هرچند رفتارهای برخی از نااهلان که لباس روحانیت به تن کردند، باعث شده عده‌ای ناجوانمردانه به کلیت روحانیت شیعه بتازند. اما کسی که با خدا باشد، از سرزنش‌ها باکی ندارد.

بادرودفراوان بنده مقاله شما روخوندم جواب قانع کننده ای ومستندات قابل قبولی متاسفانه ارایه ندادی چون خود بنده استادتاریخ هستم وبا مطالعه کامنتها متوجه شدم خیلی ازکامنتها حقایق تاریخی هستندکه متاسفانه شما منکر وجودانها شدیدوپاسخهای مغرضانه به آنها داده شده...همانطورکه مستحضریدسخنی که ازدل برمی آید به دل مینشیندشما بایددرپاسخ دادنها تعصب راکناربگذاریدودرمقاله تجدیدنظرکنید....البته بنده باسفریکه به مالزی داشتم و اقدامات ماهتیرمحمد رهبر مالزی را با رهبران قبلی وفعلی کشورخودمون مقایسه میکنم به عمق فاجعه پیمیبریم که چطوردرعرض بیست سال یک رهبرلایق چطوریک کشوررا آبادمیکندولی ما هنوز اندر خم یک کوچه هم نیستیم وناکارامدی خودمونه بپای جنگ وتحریم مینویسم .....بهرحال موفق وسربلندباشی....مچکرم

متن مقاله به اندازه کافی مستند است. ولی متأسفانه جناب آرش هیچ پاسخ و هیچ نقد مستندی ارائه نکردند. بلکه مغرضانه و از روی تعصب به انکار حقیقت پرداختند. به راستی هر سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل خواهد نشست و از همین روی، سخن مغرضانه و متعصبانه جناب آرش بر دل حقیقت‌جویان نمی‌نشیند. درباره حاکمان فعلی ایران هم به قول معروف در و تخته به هم جورند. بخش زیادی از جامعه از روی تعصبات و حب و بغض و منافع شخصی رأی می‌دهند ولذا وضعیت کنونی ایران (هم خوبی‌ها و هم عیب‌ها) نتیجه رأی ملت هست. جناب آرش که ضرب المثل بلدند، لابد این را هم بلدند که «خلایق هر چه لایق».

در تاریخ گارنامه همه شخصیتهای بزرگ ثبت و آشکار است. بهترین میزان برای قضاوت در مورد کارنامه اشخاص حقیقی و حقوقی " منافع ملی" است. شما می توانید با ترازوی منافع ملی همه این کارنامه را بسنجید و قضاوت کنید. دول بیگانه تلاش می کنند که در همه نهادها نفوذ و اشخاصی را اجیر و هزینه های هنگفتی را صرف بالا بردن پست و مقام آنها(تعمیق نفوذ) می کنند. تإسیس حوزه علمیه قم توسط انگلیس نمی اوتند صحت داشته باشد. بله ممکن است که کس یا کسانی که سرسپرده انگلیس شده اندٰ مبالغی را برای جریان مورد نظر خودٰ در دستگاه جاسوسی انگلیس دریافت کنند. اما نمی تواند دلیل وابستگی کل حوزه قم به انگلستان باشد. خلاصه اینکه دوستان مطلب را طوری طرح می کنند که انگار دولت انگلیس یک پادگان و یگان نظامی در قم تإسیس کرده که گوش به فرمان خودش باشد و یا طوری رد می کنند که سرویس جاسوسی انگلیس ، هیچگونه نفوذی در روحانیت مستقر در حوزه قم نتوانسته داشته باشد، هیچکدام درست نیست. بلکه درست اینست که سرویس جاسوسی بیگانه و در اینجا انگلیس، توانسته برخی از روحانیون را (همانند سایر طیف ها و جریانات تإثیر گذار در ایران) به خدمت خود درآورد! این امر هیچگاه تعطیل نشده و نخواهد شد و دستگاه های اطلاعاتی بیگانه ، مإموریت و وظیفه ذاتی دارند که این عمل را انجام دهند و ما پیش از آنکه همدیگر متهم کنیم، باید آگاه و هوشیار باشیم. در پایان "ترازوی منافع ملی" را برای دوستان یادآوری و تکرار می کنم. کارنامه اشخاص و چهره ها و نهادها و... با این ترازو بسنجید.

سلام اینکه تاسیس حوزه علمیه قم توسط کرزن بوده احتمال قریب به یقین دروغه ولی همیشه انگلیسیها ویا دیگر بازیگران بین المللی از ظرفیتی که در مقبولیت روحانیت نزد مردم وجود داره برای پیشبرد هدفشون استفاده کردن. واین موارد واستفاده از ظرفیت دین شامل؛استفاده از روحانیون فاسد گرفته تا روحانیون جاهل وحتی موج سواری بر حرکتهای اصیل مذهبی وبهره برداری از حرکتهای روحانبت درستکار نیز میشه.لدا حساسترین ناحیه یک جامعه دینی روحانیت اون جامعه محسوب میشه.متاسفانه به نظر میرسه در جذب طلبه حساسیت لازم وجود نداره وهر خارو خاشاکی میتونه به راحتی وارد جامعه روحانبت بشه ودر این جایگاه حساس که انصافا جای صالحان وپاکانه با جهالت وبی سوادی وفساد وجاه طلبی گند بزنه به دین ومذهب وباورو.... اینکه ما خیلی مونده تا بتونیم بدون توهین و فحاشی نظر مخالف رو با استدلال ((به التی هی احسن))جواب بدیم.اگر تونستیم اینکارو بکنیم هم به توسعه ورفاه این دنیا میرسیم مثل اروپایها وهم میتونیم امیدوار باشیم که در امت محمد ص ومنجی آخر الزمان باشیم. فکر میکنم کسی که این شایعه رو درست کرده به مقصودش رسیده وتفرقه ای رو که میخواسته بین ما انداخته بیایید اندیشه کنیم

مهم‌نیست که حوزه علمیه رو چه کسی ساخته.مهم اینه که آخوندا گند زدن به مملکت و باعث دین گریزی جوونها شدند

زمستان و ریزش برگ‌ها امری طبیعی است. مهم آن است که بهار در راه هست. و آمدن بهار پس از زمستان را نمی‌توان انکار کرد. متأسفانه "بخشی از مردم" با همدستی روحانی‌نماها (روحانیت قلابی) به دین ضربه زدند. و اکنون بسیاری از کسانی که به روحانیت لیبرال رأی داده اند امروز ضجه می‌زنند. امیدواریم این ضجه‌ها مایه عبرت شده باشد.

به قول آن شعار زیبا که میگه : خودشون رفتن رأی دادن حالا دارن فحش می دن فقط میخواستم بگم، کاری که «حسن روحانی» با جمهوری اسلامی کرد، دقیقا مثل همان کاری بود که «قاجاریه» با تاریخ ایران کرد یعنی ایران قبل از «قاجاریه» همیشه تاریخ ابرقدرت بود ولی بعد از قاجار به یک کشور عقب افتاده در چشم کشورهای جهان تبدیل شد حسن روحانی هم بیشتر دست‌آوردهای انقلاب را نابود کرد که حالا یه عده میگن، انقلاب برای ایران چکار کرد

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.