تأیید مطلق برده‌داری در دین زرتشتی

  • 1392/03/01 - 11:29
مسئله برده‌داری و جوانب آن، از مواردی است که معمولاً مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد. از سویی زرتشتیان و باستانگرایان مدعی هستند که در دین زرتشتی، برده داری وجود نداشت. این نوشتار با ارائه اسناد نشان خواهد داد که برده‌داری در جامعه زرتشتی، کاملاً امری مرسوم بود و برخلاف تبلیغات دروغین جریان باستانگرا، برده‌داری در عصر هخامنشیان (هم در عصر کورش و هم پس از او) نيز کاملاً مرسوم...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسئله برده‌داری و جوانب آن، از مواردی است که معمولاً مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد. از سویی زرتشتیان و باستانگرایان مدعی هستند که در دین زرتشتی، برده داری وجود نداشت. این نوشتار با ارائه اسناد نشان خواهد داد که برده‌داری در جامعه زرتشتی، کاملاً امری مرسوم بود.

بر اساس منابع دینی :

 زرتشت به گواه تاریخ پژوهان مربوط به عصر ودایی بوده[1] و برده داری در آن عصر وجود داشت. با این وجود در هیچ جای اوستا (حتی متن گاتها  و...) برده داری نفی نشده است. حتی یک سخن که نشانگر رفتار انسانی با بردگان باشد هم از سوی زرتشت گفته نشده است. با توجه به رواج این مسئله در آن دوران، و سکوت زرتشت در برابر آن، می‌توان نتیجه گرفت که زرتشت این مسئله را تأیید کرده و کوچکترین مبارزه ای با آن نکرد. حتی مواردی را در اوستا و دیگر متون دینی زرتشتی، می‌بینیم که نشان می‌دهد زرتشت و جانشینانش نه تنها در برابر برده داری سکوت کردند، بلکه آن را تأیید و رواج هم می‌دادند. بر پایۀ نَسک‌های دینی، آنان خرید و فروش انسان‌ها را همانند خرید و فروش گاو و گوسفند می‌دانستند. برای نمونه در اوستا، وندیداد، فرگرد 4، بند 9 آمده است که زرتشت پرسید: «ای آفرینندۀ جهان، ای مقدس بگو بدانم هرگاه شخص از انجام پیمان به ارزش یک انسان تخلف نماید کدام اشخاص گرفتار وی خواهند بود ؟ اهورامزدا پاسخ داد خویشان نزدیک وی در مدت 900 سال گرفتار گناه وی خواهند ماند».[2] باید دانست که در اینجا منظور به گونه‌ی آشکار همان خرید و فروش انسان است. چون در بند 7 و 8 از معاملات و پیمان‌های تجاری سخن می‌گوید و مجازات برهم زدن معامله گاو و گوسفند را بیان می‌کند (که مجازاتش گرفتار شدن نزدیکان و خویشان تخلف کننده به مدت 800 سال است)، در بند 9 نیز مجازات برهم زدن معامله به ارزش یک انسان را بیان می‌کند (که بیان شد) و در بند 10 نیز دربارۀ معامله و پیمان تجاری درباره زمین کشاورزی (که تخلف از این معامله 1000 سال گرفتاری برای نزدیکان تخلف کننده را در پی دارد) سخن می‌گوید.[3] البته دکتر دوستخواه ، همین مسئله را به عنوان مردم- پیمان و با همین شرایط ، یعنی خرید و فروش انسان همانند گوسفند و گاو و زمین بیان می‌دارند.[4] حتی در اوستا، آبان یشت، بند 33-35 آمده است: «فریدون پسر آبتین از خاندان توانا در سرزمین چهار گوشه ورنا، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند او را پیشکش آورد... و از وی خواستار شد: ای اردویسور آناهیتا، ای نیک، ای تواناترین، مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر اژیدهاک پیروز شوم و هر دو همسرش سنگهوک و ارنوک را که برازنده نگاهداری خاندان و شایسته زایش و افزایش دودمان اند، از وی بربایم. اردویسور آناهیتا او را کامیابی بخشید.»[5] (دزدیدن زنان مردم برای کار کشیدن و بهره‌گیری جنسی).

همچنین در دین زرتشتی کتک زدن برده‌ ای که همچون گاو بخوابد و کار نکند مجاز دانسته شده است. بر پایه ی متن زرتشتی روایت پهلوی اگر برده ای از انجام دستورات مالک خود سرپیچی کند ، او را باید زد تا فرمانبردار شود. اگر باز هم کار نکند، مرگ‌ارزان (سزاوار اعدام) است.[6] در قوانین مدنی زرتشتیان در عصر ساسانیان، نیز آمده است که بردگان و کنیزان، قابل خرید، فروش، اجاره و گروگذاری هستند.[7] حتی اگر مالک، برده ای را به کسی دیگر کرایه دهد، مزد کار برده به مالک می‌رسد، نه به برده.[8]هرچند موبد رستم شهزادی تلاش کرده است که برده‌داری و کنیز‌داری در عصر ساسانیان را بی‌ارتباط با اوستا معرفی کند، لیکن ما نشان دادیم که این مسئله (خرید و فروش و بهره‌گیری از بردگان و کنیزان) در اوستا نیز آمده است.

در کتاب مادیان هزاردادستان، نوشته فرخ مرد بهرامان، به دفعات مواردی از مشروعیت برده‌داری در دین زرتشتی بیان شده است. این کتاب که در روزگار خسروپرویز نوشته شده است،[9] اصل وجود بردگان در عصر ساسانی را تأیید می‌کند و احکام مربوط به آن را تبیین می‌کند.[10] همچنین از خرید و فروش بردگان سخن می‌گوید.[11] و می‌گوید که پدر حق دارد در شرایطی، فرزند خود را به عنوان برده قرار دهد.[12] حتی آمده است که اگر کسی کنیز حامله را بفروشد، آن فرزند نیز مِلک مالک جدید محسوب می‌شود.[13]

منابع تاریخی و باستانی

با نگاه کردن به نسک‌ها و کتیبه‌های باستانی درمی‌یابیم که برده داری در جامعۀ زرتشتی کاملاً رواج داشت. موبدان و هیربدان و دیگر پیشوایان دین زرتشتی، هیچگاه مخالفتی با این مسئله نداشتند. در حالیکه آنان در برهه ای دراز (مخصوصاً در دوره ساسانیان )، در قدرت کامل به سر می بردند که همین نشانگر این است که دین زرتشتی برده داری را تأیید می‌کرد. ما در این بخش، از تاریخ نگاران و باستان شناسان غربی، شرقی و ایرانی استفاده می‌کنیم .

زمان زندگی زرتشت روشن نیست. در هر صورت پیدایش زرتشت و عقائد وی مرتبط با عصر ودایی است. که در آن دوره بنا به گفتۀ پژوهشگران، برده داری کاملاً رایج بود. شادروان استاد مرتضی راوندی در مورد این دوره از تاریخ ایران (عصر ودایی) می‌گوید: «در زمين‌هاى اختصاصى امرا عده ‏اى كارگر برده‏ مشغول كار بودند. علاوه ‏براين، روستاييان مجبور بودند برحسب دستور امرا، براى ايجاد جاده‏‌ها، قنوات، پل‌ها و استحكامات، بيگارى كنند».[14] ایشان در ادامه زمان این دوره -عصر ودایی- را از مبدأ تاریخ هند و ایران تا هزار سال قبل از میلاد و حتی 800 سال قبل از میلاد می‌دانند و تصریح می‌کنند که زرتشت مربوط به عصر ودایی -اختلاط اقوام هند و ایرانی- است.

در دوره حکومت ساسانیانی، هم جامعه زرتشتی بود و هم حکومت، وهم قوانین جاری در کشور بر اساس فقه زرتشتی بود. و به روشنی می بینیم که برده داری امری کاملاً رایج شمرده می‌شد. پیشوایان زرتشتی نیز خود مروّج برده داری بودند. مرحوم استاد مرتضی راوندی میگوید: «درباره وجود برده‏ دارى در جامعه ساسانى، خواه از منابع ايرانى (و از آن جمله و به ويژه از روى مجموعه قوانين موسوم به ماتيكان هزار داتستان كه در آن حتى بخشى به قواعد برده ‏دارى اختصاص دارد) و خواه از منابع خارجى هم عصر، مى‏‌توان اطلاعات بسيارى به دست آورد؛ بهاى متوسط يك برده‏ پانصد درهم بود و خواجه مى‏‌توانست برده‏ را به گرو بدهد يا نذر آتشكده كند. امكان معامله با بردگان در فقه زرتشتى تصريح شده است‏.»[15] ایشان می‌افزایند: «پروكوپيوس از مردم كيساريه در كتاب خود موسوم به جنگ با ايران نقل مى‏كند كه كوات (قباد) ساسانى به سربازان خود دستور داد كه در صورت فتح از كشتن اهالى خوددارى كنند ولى غارت آبادی‌ها و اسير كردن و به غلامى گرفتن اهالى را مجاز شمرد. مهرنرسى وزير معروف بهرام پنجم و يزدگرد دوم ساسانى لقب هزار بندك داشت، لذا روشن است كه داشتن بردگان‏ بسيار از علايم شكوه و احتشام بود».[16]

یان ریپکا در مورد یکی از نوشته‌های باستانی عصر ساسانی می‌گوید: «... از اين اثر فقط قطعاتى به‏ جاى مانده و قدمت آن، محققا، به دوره ساسانى مى‌‏رسد. قطعات آن در سال 1901 در بمبئى منتشر گشت و معلوم شد كه كتاب حقوق ساسانيان به نام ماتيكان هزار داتستان‏ است. در اروپا، بارتلومه كتاب را بررسى و به روشن شدن مندرجاتش بسيار كمك كرد...» ایشان در ادامه میگویند: «مرد مستمند خواسته اى نداشت كه بتواند زنى براى خود بخرد. زن و برده‏ (انشهريک) جزء اموال شمرده مى‌‏شدند. چنان‏چه در خانواده ‏اى چندين زن زندگى مى‏ كردند، يكى از آنان كدبانوى خانه و داراى امتيازاتى بود.»[17]

ادوین گرانتوسکی (و تیم تحقیاتی وی) از بزرگترین باستان شناسان قرن گذشته در کتاب تاریخ ایران، درباره دوره ساسانی میگوید: «در سده‏ هاى سوم - چهارم ميلادى هنوز روابط نظام برده‏ دارى سخت رواج داشت. منابع يونانى و ديگران غالبا يادآورى كرده ‏اند كه لشكريان ايران ده‏ها هزار تن از مردم سوريه، ارمنستان و ديگران را به بردگى گرفته ‏اند. در كنار اسيران جنگى دهقانان ايرانى ‏كه به پرداخت ماليات توانا نبودند، به ‏عنوان برده‏ ديده مى‌‏شدند. بردگان در املاك اشراف (داستراكت) كار مى‏‌كردند، اينها قابل خريد و فروش بودند.»[18] و ایشان میگویند : « در ايران مانند روم، ارتش دائمى وجود نداشت، چريكهاى سوار پس از به دست آوردن غنائم جنگى و بردگان‏ اسير كوشش داشتند بی‌درنگ به خانه‌‏هايشان برگردند.»[19]

ابن مسکویه از تاریخ نویسان ایرانی قرن پنجم هجری درباره سپاهیان ساسانی در یورش به روم می‌گوید: «هراكليوس چون ويرانى روم را بديد كه سپاهيان پارسى پديد كردند و سپاه روم را بكشتند و زن و فرزندشان را به بردگى‏ بردند و خواسته و دارايى‏شان را چپاول كردند، به درگاه يزدان بناليد و نماز و نيايش بسيار كرد.»[20]

در شاهنامه فردوسی نیز بسیار دیده می شود که از وجود بردگان و کنیزان در دربار پادشاهان، به ویژه پادشاهان ساسانی سخن می‌گوید. همان گونه که گفته شد این بردگان همگی قابل خرید و فروش و همچون چارپایان در ردیف اموال مالک خود بودند . برای مثال؛ اندرز کردن کى‏ خسرو به ایرانیان‏ :

همان بدره و برده و چارپای * بر اندیشم آرم شمارش بجاى

فرستادن کى‏ خسرو بندیان را با گنج نزد کاوس‏ :

دگر بردگان مهتران را سپرد * به ایوان ببرد از بزرگـــان و خرد

در داد و فرهنگ نوشین‏روان‏ :

 بهشتى بد آراســـته بارگاه * زبس برده و بدره و بار خــــواه

گفتار اندر بزرگى خسرو پرویز :

بمشکوى زرّین ده و دو هزار * کنیزک بکــــــــــــردار خرّم بهار

سپردن یزدگرد، پسرش بهرام را به منذر و نعمان و پرورش کردن او را :

بیاورد رومى کنیـــــزک چهل * همـــــه از در کـــــام و آرام دل

آرتور كرستين سن درمورد نحوه برخورد با اسیران جنگی می گوید: «معمولا دست اسيران جنگى را بر پشت بسته و آنها را به عنوان غلامى‏ مى‏‌فروختند، يا به نواحى كم جمعيت كشور براى آبادانى و كشت و زرع مي فرستادند.»[21] آرتور كرستين سن در مورد روحانیون زرتشتی و قدرت آنان در زمان ساسانی می‌نویسد: «در ميان صاحبان مراتب آن زمان، كسى كه از حيث قدرت و اقتدار رتبه اول را داشت، وزرگ فرمذار مهرنرسه پسر وزرگ بوده‏، كه لقب و عنوان هزار بندگ (صاحب هزار برده) داشت. نسب او به خانواده سپندياذ می‌رسيد، كه يكى از هفت خاندان ممتاز بود.»[22] وی همچنین درمورد اشراف دینی و سیاسی ساسانی می‌گوید: «آميانوس گويد اشراف مزبور خود را صاحب اختيار جان غلامان‏ و رعايا مى‏دانستند.  وضع رعايا در برابر اشراف ملاك به هيچ وجه با احوال غلامان‏ تفاوتى نداشت‏.»[23]

در شاهنامه فردوسی هم آمده است که اسفندیار فرزند گشتاسپ شاه  پس از حمله به ترکستان چنین کرد :

همه گنـج ارجاسـپ در باز كــرد * بكپّــان درم سـختــن آغــــاز كرد
هزار اشتــــر از گنج دينار شــاه * چو سيصد ز ديبا و تخــت و كـلاه‏
صد از مشـك و ز عنبر و گوهران * صـد از تاج و ز نامـــــدار افسـران‏
از افگندنيـهاى ديبـــا هـــــزار * بفـرمـود تا برنهـادنــد بــار
چو سيصــد شتر جامه چيـنيان * ز منســــــوج و زربفـت و ز پرنيان‏
عمارى بسيـچيد و ديبا جليــــل * كنـيزك ببـردند چينــــى دو خيــل‏
برخ چون بهـار و ببالا چو ســـرو * ميان ها چو غرو و برفتـــــن تـذرو
ابا خواهــــــران يل اسفــــنـديار * برفـــتنــد بت روى صـــــد نامـــدار
ز پوشيده رويان ارجاسـپ پنــج * ببـــردند با مويـه و درد و رنــــــــج‏
دو خواهر دو دختر يكـى مادرش * پر از درد و با سوك و خسته برش[24]

همانگونه که واضح است اسفندیار پس از حمله به ترکستان علاوه بر به غنیمت گرفتن گنجینه‌های ارجاسب، دو گروه کنیز هم به همراه خود به بلخ می آورد و علاوه بر این، خواهران و دختران و مادر ارجاسب را نیز به غنیمت می گیرد و روشن است که هم اسفندیار و هم گشتاسپ هر دو بنا بر گفته شاهنامه از نخستین زرتشتیان و مبلّغان دین زرتشتی بودند.[25] شخص گشتاسپ نیز بارها در گاتها و ... به عنوان انسانی دیندار و معتقد به آیین زرتشتی توسط زرتشت و دیگر پیشوایان زرتشتی ستوده شده است.

گذشته از این موارد، برخلاف تبلیغات دروغین جریان باستانگرا، برده‌داری در عصر هخامنشیان (هم در عصر کورش و هم پس از او) کاملاً مرسوم بود. بر اساس اسناد زرتشتی و غیرزرتشتی ثابت است که جامعه و آیین زرتشتی، فی نفسه جامعه‌ای مبتنی بر نظام بستۀ طبقاتی و برده‌داری بود.[26]

پی‌نوشت:

[1]. پورداود، ابراهیم، گاتها کهن ترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، 1378. ص 65.
[2]. جیمز دارمستتر، وندیداد اَوستا، ترجمه موسی جوان، تهران: ناشر دنیای کتاب، 1384. ص100-101.
[3]. بنگرید به: The Zend Avesta, The Vendidad, Translated by James Darmesteter, from Sacred Books of the East (Vol.‎ IV),  Translate in English by Various Oriental Scholars, Oxford, Clarendon Press, 1880, pp 37.
[4]. اوستا، ترجمه دکتر دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. نسخه انجمن زرتشتیان آلمان، ج 2، ص 689
[5]. اوستا، همان، ج 1، ص 303- 304
[6]. روایت پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۰، ص ۲۸۸ (پژوهش‌های ایرانی).
[7]. موبد شهزادی، رستم (1386)، قانون مدنی زرتشتیان در عصر ساسانیان، تهران: انتشارات فروهر، ص 65-67.
[8]. موبد رستم شهزادی، همان، ص 66، فصل 21، بند 13.
[9]. موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، 1389. ص 366.
[10]. فرخ‌مرد بهرامان، مادیان هزارداستان، ترجمه سعید عریان، تهران، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، 1391. ص 69-363-364-387-357-350
[11]. فرخ‌مرد بهرامان، همان، ص 368
[12]. فرخ‌مرد بهرامان، همان، ص 174.
[13]. فرخ‌مرد بهرامان، همان، ص 196.
[14]. مرتضی راوندی، تاريخ اجتماعى ايران، تهران: انتشارات نگاه، 1382، ج ‏1، ص 445
[15]. مرتضی راوندی، همان، ج ‏1، ص 771.
[16]. مرتضی راوندی، همان، ج ‏1، ص 771.
[17]. یان ریپکا، تاريخ ادبيات ايران از دوران باستان تا قاجاريه، ترجمه عيسى شهابى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، ص 81
[18]. ادوین گرانتوسكى، تاريخ ايران از زمان باستان تا امروز، ترجمه کی خسرو کشاورزی، تهران: انتشارات پويش، ص 158.
[19]. همان، ص 163.
[20]. ابن مسكويه، تجارب الامم، ترجمه: ابو القاسم امامى و على منزوى‏، تهران: سروش، ج 1، ص 195.
[21]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان‏، ترجمه: رشيد ياسمى‏، تهران: نشر دنياى كتاب، 1368. ص 304
[22]. همان، صفحه 377
[23]. همان، صفحه 430
[24]. شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه مسکو، ناشر: مؤسسه نور، تهران، صفحه 710، بخش " بازگشتن اسفنديار نزد گشتاسپ‏ "
[25]. همان، صفحه 669، بخش " فرستادن گشتاسپ اسفنديار را به همه كشور و كيش به گرفتن ايشان از او "
[26]. بنگرید به «نظام طبقاتی و ترویج برده‌داری در ایران باستان»، «برده‌داری در عصر هخامنشیان» و «پاسخ مرحوم زرین‌کوب، به جریان های زرتشتی‌ و باستانگرا درباره برده‌ داری در اسلام».

تولیدی

دیدگاه‌ها

اولا در زمان هخامنشیان برده داری بوده اما فقط بردگان جنگی ! این بردگان جنگی برای کار حقوق دو سوم انسان های ازاد میگرفتند یعنی برابر با یک زن ! گاهی حقوق زنان و بردگان حتی از مردان ازاد هم بالاتر بود ! سخن یاوه مگو - اسم این اقا از دیرباز ابوالحکم بوده است ،صرف اینه که سخنان پیامبر را نپذیرفته دلیلی بر جهالت او نیست ، پیامبر باید معجزه میداشت ولی محمد نداشت ! پرستش بت را به خدای یگانه ترجیح داد ؟ یعنی چی ؟ بت ها پیکره ای از روح خدایان بودند و در واقع شرکای الله پنداشته میشدند و نه جایگزین او ! ضمنا پرستش الله چه تفاوتی با پرستش بت و گوساله داره؟ بعدشم گوساله پرستی به معنی تقدیس و پرورش گوساله است (پرست= پرورش) و نه عبادت ان و این مساله هیچ ربطی به خدا ندارد ! ضمنا سامان گرامی گویا برهان شما اینه که هر کس مسلمان نباشه جاهله اما اگر مابقی پیروان ادیان چنین فکری بکنن چی ؟ زمانی که پیامبر شما به کاروان های قریش راهزنی میکرد همین ابوالحکم بود که قصد ممانعت از راهزنی هارو داشت که توسط راهزن کشته شد سپس پیامبر سوره موسوم به غنایم را سرود که چون سهم خودش بیشتر بود یکی از یاران تفی بر صورتش انداخت که بعدا توسط علی سربریده شد (ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻃﺒﺮﯼ . ﺟﻠﺪ 5 .ﺻﻔﺤﻪ 1103) مشاهده کنید گرگ ابوالحکم بود یا ...

پس قبول دارید که در زمان هخامنشیان برده داری بوده و بردگان حداقل در همان 15 سال زمان برده داری حق خروج از محدوده را نداشتند. اگر خارج می شدند کشته می شدند. ضمناً بحث من بر سر برده داری در دین زرتشتی و جامعه زرتشتی ساسانی است. البته پذیرفتید و دیگر جای بحث نیست. اما اسم ابوجهل: وقتی انسانی حرف حق نمی پذیرد و متعصبانه بر جهل و خرافه اصرار می کند و حتی خرافه پرستی را ترویج می دهد بهترین دلیل بر جهالت اوست . دفاع شما از بت پرستی هم نشانه ی گفتار نیک زرتشت است ؟!!! خوب است که کار ما راحت کرده و در راه افشای چهره ی واقعی مجوس به ما کمک می کنید ! نگاهی به مقاله زیر بیاندازید . زرتشت روح گاو را بالاتر از اهورامزدا می دانست : ستایش و نیایش پیکر گاو از دید شما لابد ایرادی ندارد ! ممنون از نشان دادن کردار نیک زرتشتی ! راهزن کسی نیست که به دنبال حق غصب شده خود می گردد بلکه کسی است که دیگر ملتها را فتل عام می کند ! یعنی همان بلایی که زرتشت شما بر سر مردم ترکستان آورد . به گفته ی فردوسی آن قدر آدم کشتند که زمین پر شد از اجساد انسانها ! به هر جال حمایت از ابوجهل که عامل اصلی شکنجه مسلمانان و غصب اموال آنان بود / و همچنین دفاع شما ار بت پرستی نشان گر این است که واقعاً گفار و کردار نیک مجوسی چیست !

مستر سامان به نظر میاد شما منطقی تر باشید ، اسم حقیقی ایشون ابولحکم بوده است یعنی پدر حکمت و دانش! بله اگر قیامتی باشه چه ایرادی داره؟ به حدی روحانیون و ملایان از بدی دشمنان پیامبر و معصومیت پوشالی محمد گفته اند که چنین دلیل مسخره ای میارید . بنده برای دانشمند بودن این اقا دلیل اوردم اگه قرار باشه هرکس الکی ادعای پیامبری بکنه که نمیشه ، میشه ؟ اگر روزگاری بیاد و بهاییان در ایران قدرت بگیرند و به صورت منطق خودتان شما مخالفان را ابوجهل بنامند درسته ؟ واقعا وجدان خودت ! محمد هیچ معجزه ای نداشت و بهترین سند بر بیخرد بودن او قران اوست که از لحاض علمی و فلسفی در سطح -0 قرار دارد .

حانم شیرین ( نام جدید کافر بر شما مبارک باد ! ) دفاع شما از عرب عصر جاهلی و نیک شکردن بت پرستی بر پیروان زرتشت تهنیت باد ! کردار و گفتار و پندار نیک شما بر ما روشن شد. به راستی شما چه دلیلی بر دانشمند بودن ابوجهل آوردید ؟؟ به هر حال شما پیروان گوساله پرست برای بالا کشیدن خود حاضرید بت عرب عصر جاهلی پیمان دوست ببنیدید ! در تاریخ اگر سیب کنید معجزاتی برای پیامبر ذکر شده است + خود قرآن که در فصاحت و بلاغت معجزه بوده آنچنان که عرب جاهلی با اینکه در فصاحت گفتاری دستی داشت در مقابل قرآن زانو زد . شما هم که توان توجیه گوساله پرستی در دین زرتشتی را ندارید به قرآن حمله میکنید کجای قرآن از لحا علم زیر صفر است ؟؟؟ فرار به جلو می کنید برای جبران ضعف خود ؟؟؟ قرآن که دعوت بشر به یکتاپرستی است و بیش از صدها مرتبه دستور به تعقل و تفکر داده است . حال برای جبران خرافات و رسوایی های اوستا قرآن را زیر سؤال می برید ؟؟؟

عزیزم حالا جنسیت و هویت من برای شما اهمیتی داره ؟ هر دین و اعتقادی شایسته احترام است پس به مقدسات گاو پرستان و حتی الت پرستان هم احترام بگذارید چون مقدساتتون فقط برای خودتون ارزش داره و برای دیگران به مراتب پوشالی و مسخره است .به حدی عصبی هستید که کلمات اشتباه تایپ میکنید که البته به خاطر لرزش دستان شماست .در کتاب 23 سال علی دشتی بیش از صد مورد از اشتباهات صرفی و نحوی قران ذکر شده که میتونید مطالعه کنید هرچند منبع کتاب فیلتر شده ، حتی ابوالعلا معری شاعر و لغت شناس عرب کتاب الفصول و الغایات رو در رقابت با قران نوشته که بدون شک بهتر بوده است ، خیلی از مفسران قران اشتباهات صرف و نحو و قران را پذیرفته اند و در پاسخ تنها میگویند : ما باید قران را دربست قبول کنیم . کجای قران موافق با علم است ؟ اصلا محمد حتی از کروی بودن زمین هم اطلاع نداشت ، بدترین افتضاح علمی موجود در قران که اصلا پاسخی ندارد ایه 10 سوره فصلت است که الله میگوید کوه ها را به سمت زمین افکنده ام . یا اخرین افریده در کیهان را خورشید میداند ، اینها چند مورد بود وگرنه اشتباهات بسیار بسیار زیادند ...

پاسخ به کافر 1 - متأسفانه با کسانی مواجهیم که به قرآن احترام نمی گذارند . اما وقتی بت پرستی و گوساله پرستی نقد شود می گویند : « هر دین و اعتقادی شایسته احترام است! » خوب اگر چنین است چرا خودتان به اسلام احترام نمی گذارید ؟ این تناقض فاحش در گفتارتان ناشی از برهم ریختگی فکری تان است.

پاسخ به کافر 2 - درباره قواعد صرفی و نحوی قرآن به جای تقلید کورکورانه از شیخ علی دشتی (که به جرم فساد اخلاقی) توسط استادش از حوزه علمیه طرد شد و به جای سخنان بی اساس لطف کنید مواردی که مدعی هستید را جداجدا و دقیق بیان کنید تا مصداق « سخنگوی بی منطق » نباشید. جالب است که حتی مخالفان پیامبر در صدر اسلام هم که خود ادیب و فصیح در زبان عربی بودند نتوانستند اشکالی از قرآن بگیرند و صرفاً قرآن را جادو نامیدند. امروز حتی مسیحیان قبطی مصر - که با اسلام رقابت دارند - هم به جز یکی دو مورد اشکال آبکی و مسخره نتوانستند بر قرآن از لحاظ ادبی ایرادی بگیرند.( که همان هم محکم پاسخ داده شد) امروزه دیگر کسی بر متن ادبی ابوالعلاء معری حساب باز نمی کند چه برسد به اینکه آن را در مقابل قرآن قرار دهند. انتظار داشتم کتابهایی جدیدتر و محکم تر معرفی کنید. از شما ناامید شدم ! من مدتی پیش کتااب ابوالعلاء را خواندم واقعاً از دید شما کدام عبارتش از لحاظ سبک و لحن و فصاحت با قرآن برابری می کند ؟؟؟؟؟ جالب است که خود ابوالعلاء هیچ گاه مدعی برابری با قرآن نبود .

پاسخ به کافر 3 - قرآن کتاب زمین شناسی و آزمایشگاهی نیست ! واقعاً انتنظارات احمقانه ای دارند برخی ها . عده ای ابله سرخوده انتظار دارند قرآن معادلات و مسائل فیزیک و ریاضیات را حل کند ! گرچه قرآن مورادی را بیان کرده اما قرار نیست به کتاب فیزیک و شیمی و ریاضیات تبدیل شود. کجای قرآن گفته زمین صاف است ؟؟؟ درباره ی کوه ها ، روش شما هم مانند برخی از معاندین است که برخی چیزها را ناقص میگویند و برخی چیزها را مخفی می کنند. قرآن درباره ی پیدایش کوه در سوره بقره آیه 93 میگوید : رفع طور . یعنی بالارفتن کوه از پایین به سمت بالا . در سوره فصلت آیه 10 نگفته افکندن کوه ها . اصلاً همچین واژه ای در آیه نیست. احتمالاً بازهم به تقلید کورکورانه از افراد اسلام ستیز پرداخته اید. واقعاً جای تأسف دارد. به فرض هم که حرف شما درست باشد ( شاید جعل : قرار دادن ( را افکندن معنی کرده اید !) باز هم ایرادی ندارد چون برخورد شهاب سنگها و برخی اجرام آسمانی به زمین هم موجب ناهمواری در زمین شد ( علاوه بر حرکت صفحات پوسته ) . در ضمن ، کجای قرآن گفته خورشید آخرین آفریده است ؟؟؟

متأسفانه وقتی اسلام ستیزان نمی توانند خرافات و رسوایی های خود را جبران کنند سعی می کنند به سمت جلو فرار کنند. جتی حاضر می شوند از بت پرستان و اعراب عصر جاهلی حمایت کنند ! چرا ؟ چون آنان دشمن محمد بودند .

اثبات گوساله پرستی در دین زرتشتی : http://www.adyannet.com/news/1359 ----------------------- و --------------------------- http://www.adyannet.com/news/1329

پس اینکه زرتشتی ها میگن ما تو دینمون برده داری نداریم دروغه .. چه رویی دارن اینها ببین چطور دروغ میگن

درباره ساق پا هم شما برداشت خودتان را نمقد میکنید و اسمش را میگذارید نقد قرآن . این درست نیست. توضیحات مفصل : http://muslimquest.blogfa.com/post/70

بسم الله الرحمن الرحیم ، مسئله طور : در لغت عربی طور به معنی مطلق کوه هم می آیسد. رفع طور یعنی حرکت کوه از پایین به سمت بالا . موافق آنچه امروز بشر میگوید / در زمینه ی برخورد شهاب سنگها هم مطالعه بفرمایید . برخورد شهاب سنگها و دیگر اجرام آسمانی به زمین در گذر تاریخ موجب پیدایش بخشی از ناهمواری های روی زمین شده است. کوهاه و دره ها و ...

درباره ی خلقت آسمانها و زمین : سوره انعام ایه 1 : آفرینش اسمانها و زمین ( اسمانها قبل از زمین ) و همچنین در 73 انعام / 101 انعام / 54 اعراف و ... پس اسمانها قبل از زمین پدید آمده است. آنچه شما اشکال گرفته اید ناشی از اشتباه در برداشت شماست. متأسفانه برداشتهای خودتان را نقد میکنید و اسمش را میگذارید نقد قرآن . متأسفانه « استوی و قضی » را به معنی آفرینش گرفته اید که اشتباهی روشن است. استوی و قضی به معنی توجه کامل ، پرداختن و تصویب کردن است نه آفرینش / یعنی اول آسمانها خلق شد و سپس زمین و سپس در ادامه اسمانها توسط خداوند تصویب و صورتش مشخص شد. ( ویراستاری شد ) //// قرآن گفته خورشید ستاره نیست ؟

این دو مطلب را به عنوان معجزه علمی قرآن مطالعه بفرمایید لطفاً : http://muslimquest.blogfa.com/post/73 .................

همچنین : http://muslimquest.blogfa.com/post/75

اقای سامان , در حوزه فصاحت و بلاغت چون معیاری وجود ندارد بحث کردن بی فایده ست از طرفی شما هم به درستی متوجه منظور من خصوصا در رابطه ایه 92 بقره نشدید ! به فرض که من خر و بیسواد و نااگاه از زبان عربی باشم با زکریا رازی چه میکنید که فیلسوفی کم نظیر و عرب زبان بود! اگر مایل باشید انچه زکریا رازی در مورد تحدی قران گفت را برایتان مینویسم : ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﺳﻨﺪ ﻣﻌﺠﺰﻩ - ﻗﺮﺁﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﺳﺖ . ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﻫﺮﮐﺲ ﻣﻨﮑﺮ ﺍﻋﺠﺎﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ. ﺑﺮﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﭼﯿﺰ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺧﻄﺒﺎ، ﺳﺨﻨﮕﻮﯾﺎﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ، ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﯿﻨﺶ ﻭ ﺷﯿﻮﺍﯾﯽ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺭﺍ ﻣﻮﺟﺰ ﺗﺮ ﻃﺮﺡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻣﻌﻨﯽ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﻭ ﺭﯾﺘﻢ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ! ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺳﺨﻦ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺎﻃﯿﺮ ﻗﺪﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻨﺎﻗﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﺪﺭﺩ ﺑﺨﻮﺭ ﻭ ﺗﻮﺿﯿﺤﺎﺕ ﻣﻔﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﺎﻓﺖ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ، ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﻢ؟[1] ______________________________ [1]_ به نقل از ویکیپدیا انگلیسی + سند http://en.m.wikipedia.org/wiki/Al_Razi _________________________________________

سلام . لطفاً از نوشته های زکریای رازی سند بدهید . هرکسی میتواند ویکی پدیا را ویرایش کند. ولی برای من جالب است. پس از پیامبر حکومت رفته رفته از مسیر اصلی خارج شد و به دست بنی امیه افتاد که علناً احکام اسلام را زیرپا می گذاشتند. اگر در اثار عرب بهتر از قرآن بوده آنان چرا افشا نکردند ؟ سخت ترین دشمنان اسلام چرا در برابر تحدی قرآن سکوت کردند و صرفاً قرآن را سحر و جادو نامیدند ؟؟؟؟ درباره تحدی هم معیار هست. عرب در فصاحت و بلاغت معیارهای زیادی دارد. نمونه اش معلقات سبعه در عکاذ ... . حتی متون ادبی فراوان مربوط به قرون اولیه ...

اگه دقت کنید ویکیپدیا سند هم ارایه میدهد ! گذشته ازینها میتونید به پژوهش های ارزنده ارامش دوست دار هم مراجعه کنید ، بیشتر اثار ضد اسلامی رازی چون مخاریق الانبیا از بین رفتن اما نام اثار و عقایدش در کتب دیگران دیده میشه ! اگر به سوره فصلت ایات 9 تا 12 مراجعه کنید متوجه میشید ابتدا زمین خلق میشه سپس اسمان ، لطفا ازین کتاب سراسر تناقض سند دیگری ارایه ندید بلکه ادرس منو توجیه کنید ! مساله کوه طور هم این بود که موسی کوهی رو از زمین بلند میکنه و جابجا میکنه پس این ربطی به افرینش کوه نداره! زمانی که الله در النحل 15 میگوید: ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻛﻮﻫﻬﺎﻳﻰ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﺠﻨﺒﺎﻧﺪ...مساله شهاب سنگ ها ذره ای ربطی به افکندن کوه ها نداره هرچند شما اسم هیچ کوهی رو نبردید که از برخورد شهاب سنگ ها ایجاد شده باشه ! اگر به صورت فصلت دقت کنید در ایه 12 میگوید خداوند زمین را به چراغ هایی زینت داد که منظور ستارگان است پس با این حساب پذیرفتید که خورشید پس از زمین افریده شده ؟ لطفا در یک کامنت پاسخ بدید !

سلام . وقتی میگویم سند بدهید یعنی سند بدهید . سند معتبر ، علمی و ترجیحاً دسته اول . آرامش دوستدار ؟ منبع دسته اول و معتبر ؟ بسیاری از آثار رازی به وی منتسب شده است. به هر دلیلی ( حسادت ، تلاش برای طرد وی و ... ) وقتی او در آثار خود به قرآن استناد می کرد، چگونه میتوان او را کافر نامید ؟؟؟درباره معجزه علمی قرآن هم نویسنده : زندیق نمی دانست که در مکه کوه مرتفعی وجود نداشت. بلکه کوه های مکه کم ارتفاع بودند. نه مانند اورست و ... که انسان با مشکل تنفسی مواجه شود. بالای آن کوهها هوا هم خیلی خوب بوده و هست. ضمناً قرآن درباره بالارفتن در آسمان سخن میگوید نه کوه . امیدوارم تفکر را بر تقلید کورکورانه در باورها ترجیح دهید. لینک معجزه علمی قرآن در زمینه مشکل تنفسی درهنگام بالا رفتن در آسمان : http://muslimquest.blogfa.com/post/73 امیدوارم هرکس با خواندن مقاله مورد تأیید شما و مقاله مورد تأیید من خود قضاوت کند.

سلام کافر گرامی ، درباره پیدایش آسمان و زمین ، قرآن می گوید اسمانها قبل از زمین خلق شده اند : 117 بقره / 190 آل عمران / 3 تغابن / 22 جاثیه و ... اما آیه 9 تا 12 فصلت درباره خلقت نیست. لطفاً دقت بفرمایید . این آیات درباره استواء و قضاء است. ( پرداختن و تصویب کردن ) حرف شما در صورتی درست است که از واژه خلق استفاده می کرد نه استواء و قضاء . دقت کنید . خورشید و ستارگان زینت آسمان دنیا هستند. این از دید شما یعنی خورشید و دیگر ستارگان پس از زمین خلق شده اند ؟ طبق معمول برداشتهای خود را نقد می کنید و نامش را می گذارید نقد قرآن .

کافر گرامی ، موضوع مقاله : تأیید مطلق برده داری در دین زرتشتی

به راستی ، به جهت تغییر موضوع بحث توسط دوستان برای ما اینگونه تداعی شده که عزیزانِ مخالف، متن مقاله را پذیرفته اند و دیگر سخنی ندارند و اکنون سعی در منحرف نمودن گفتار دارند. تا از این رهگذر خود را از مهلکه نجات دهند.

عزیز دلم در خود سوره امده که الله پس از افرینش اسمان میگه : ...سپس اراده افرینش اسمان کرد و ان دودی... در تفسیر نمونه هم در ترجمه میگوید : ﺳﭙﺲ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻭﺩ ﺑﻮﺩ ... http://www.andisheqom.com/Files/quranshenasi.php?idVeiw=28405&level=4&subid=28405 در بقره ایه 29 هم میگه اول زمین خلق شد سپس اسمان و جالب اینکه مفسرین خودشون در پارس قران و تفسیر المیزان قانع شدن و شما قانع نمیشی ! ...ﺍﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺁﻓﺮﯾﺪ . سپس ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ”. (ﺳﻮﺭﻩ ﺑﻘﺮﻩ، ﺁﯾﻪ 29) .

دباره خلق آسمان و زمین ، شما استواء و قضاء را با خلق اشتباه گرفته اید . توضیحات مفصل : http://muslimquest.blogfa.com/post/83 درباره معجزه قرآن ، آن لینک که ما ارائه کردید ، بیشتر به تأیید سخن ما شبیه است تا ردّیه . به هر حال ایشان بر بالا رفتن از کوه مثال زدند که نفس انسان می گیرد. در حالیکه بر بالای کوه هوا بسیار مطبوع است. آن هم کوه های اطراف مکه که ارتفاع متوسط دارند. ضمناً تمثیل قرآن بر صعود به آسمان است که انسان با مشکل تنفسی مواجه می شود. پیشنهاد می کنم اگر کسی لینک شما را مطالعه کرد، این مقاله را هم مطالعه کند تا خود تصمیم بگیرد : http://muslimquest.blogfa.com/post/73

کتب زکریا رازی هیچ کجای ایران پیدا نمیشن و لاجرم باید به کتب تحقیقی مراجعه کرد ، من هم عرض کردم کتب مذکور رو بخونید بدون شک استناد هاشون الکی نبوده و توضیح دادن ... به هر روی من هم وقت بحث با شمارو ندارم ...

کافر !!! بحث رو عوض نکن ! یه نیگا به موضوع بحث بنداز ! بعد مزخرفاتی که گفتی و نوشتی رو بخون تا ببینی چطوری داری بحثو عوض میکنی !! زیرآبی رفتن و به جاده خاکی زدن کارتونه !

درباره زکریای رازی هم گفتار شما ارتباطی با موضوع بحث ندارد و بیش از هر چیز به پراکنده گویی و حاشیه روی نزدیک است. درباره دین زکریای رازی : http://organon.blogfa.com/post-92.aspx

عزیز دلم من از تفسیر نمونه لینک گذاشتم و تو لینک وبلاگ در پیتتو میذاری ، میگم تفسیر نمونه خودش در سوره فصلت پس از خلق زمین به ...افرینش اسمان ... اشاره میکنه ! در مورد زکریا رازی بنده اسناد زیادی ارایه دادم و شما متون تحقیقی رو نپذیرفتید حال انکه خودتون بارها حتی درین مقاله هم به مرتضی راوندی و کریستین سن یا منابع تحقیقی دیگر استناد کردید شما هم ازین به بعد کتاب مرجع به عنوان سند ارایه بدید ... و لینک شما درباره دین رازی هم مسدود بود یعنی گفت :صفحه ای با این ادرس یافت نشد !

سلام کافر گرامی ؛ در آیه شریف بحثی از آفرینش نیست. بلکه استواء و قضاء است. در آیه دقت کنید. تفسیر یک مفسّر نص صریح آیه را تغییر نمی دهد. به فرض هم که سخن شما درست باشد، باز هم در انتهای آن لینک بررسی شد. هنگامی که حاضر به خواندن نظر دیگران نیستید ، و بدون مطالعه قضاوت می کنید، نتیجه همین می شود.

سلام کافر گرامی ، لینک مربوط به اسلام رازی : http://organon.blogfa.com/post-92.aspx

دروغ شماها زد زرتشت وکوروش هستین

شما یک مشت آدم بی سواد هستین که هر چرندیاتی که پیدا کنید رو با یه مشت منبع ساختگی میچسپونین به دیگر ادیان و میخواین فقط اسم اسلام رو ببرین بالا!!!!!!!!!!! در حالی که همه ادیان تاریخشون دستکاری شده و صد البته که اسلام هم مستثنی نیست از این قضیه!!! در حالی که خیلی از بزرگان اسلام هم قبول دارن که تاریخ اسلام کلی دستکاری شده و احادیث ساختگی و اراجیف پر شده!! حالا بازم یه مشت ادم سبک سر میان و کلی کامنت میذارن و منو منافق و کافر میدونن در حالی که هیچکس نمیخواد اصل واقعیت رو ببینه!!! جمع کنین این مزخرفاتو

پژوهشگر تاریخ !!!! اگه واقعن پژوهشگری چرا جوش آوردی ؟؟؟؟ پژوهشگرا که نبایستی داغ کنن !!! واقعیت از دید تو چیه ؟ وقتی حضر نیستی علمی بحث کنی !!!! تو فکر می کنی تو دین زرتشتی برده داری نبوده ؟ دلیلت چیه ؟؟ ها ؟!!!!

با سلام بر تمام دوستان که نظراتشان را فر مودند ، من یک مسلمانم ولی با خواندن متن ، خیلی متاسف شدم که چگونه میتوان با استناد به حرف ونوشته ویا ترجمه چند نفر در مورد متن یک دین که قبل از اسلام یکی از ادیان بزرگ بوده وطرفداران زیادی داشته ودارداین چنین نظراتی داد . این متن به این می ماند که یک فرد مسیحی ، کشور عربستان را که مهد اسلام و محل نزول قران است را برای خود الگوی اسلام واقعی قرار داده و مطالبی در خصوص حقوق زن در اسلام مقاله ای بنویسد که تا امروز در عربستان هیچگونه حق وحقوقی ندارد

با سلام خدمت شما نویسنده مقاله !!! این فرمایش شما که میگید گاتاها هیچ منعی بر برده داری نکرده است و برین اساس برده داری را مشروع میدانسته مغالطه س ، چون گاتاها یک کتاب حقوقی نیست و از طرفی جنگ رو که تنها روش تولید برده بوده رو کاملا نفی کرده است ! مابقی اوستا که بعد ها نوشته شد هم حقوقی نبوده و کتب حقوقی به صورت جداگانه نوشته میشدند مانند ماتیکان هزار دستان ! بله کاملا درسته که ایرانیان ملل مغلوب رو به بردگی میگرفتند ، به عقیده شما باید با اسیران چه میکردند ؟ نکته دیگه اینکه رسم برده داری اختراع اجداد پیامبر اسلام(یهودیان) بود ! خیلی عجیبه که شما تهاجم ارجاسب به ایران رو به تهاجم اسفندیار به ترکستان تغییر دادید ؟ برای درک وضعیت برده داری در دوران ساسانی لازمه که سری به کتاب ماتیکان هزار دادستان بزنیم ! در فصل چهارم بند1 این کتاب تنها راه تبدیل شدن انسان ازاد به برده جنگ است ! در بند چهار همان فصل امده که کنیز را نباید کتک زد یا بر او ستم روا داشت ، مالک یا اقایی که چنین کند مستوجب مجازات است ! در بند 4 امده که غلام هر ده روز یک روز ازاد است ! در بند 6 امده اگر برده ای با رضایت خود زرتشتی شود بر سایر بهدینان واجب است اورا خریداری و ازاد کنند ، اما اگر غلام بدون قبول دین زرتشتی قصد ازدواج با بهدینان را داشته باشد میتواند با پول خود ازادی خود را بخرد ! در فصل 23 بند 27 امده : اگر بنده ای برابر قانون ازاد شود حتی شاهنشاه هم نمیتواند وی را به بردگی برگرداند ! در فصل 31 بند 12 امده که برده میتواند ازادی خود را خریداری نماید ، این در حالیست که برده در اسلام حق مالکیت ندارد چه برسه به خرید خود ! اسیران تماما به شاه تعلق میگرفت و بین سربازان تقسیم نمیشد ! به خاطر بعضی از دوستان و با اجازه شما سعی میکنم در کامنت بعدی برده داری در اسلام و پیش از اسلام ایران رو تحلیل کنم اما مطمین باشید پرونده برده داری اسلام بسیار سیاه تر است !

ازاد سازی بردگان در قران تنها به صورت بیان شده است ! قتل غیر عمد ، شکستن سوگند و ظهار کردن زنان ! در قتل غیر عمد تنها یک مسلمان ازاد میشود که قابل قبول نیست ،رخ دادن دو مورد دیگر هم بسیار نادر است و از طرفی احکام جایگزین ارزان تری هم قرار داده شده ! اگر کتب مذهبی معتبر چون بخاری رو در نظر بگیریم تنها چند مورد به ازاد سازی بررگان توصیه شده مانند کسوف ! که ان هم بسیار پدیده نادریست و از طرفی گزینه های ارزان تری هم قرار داده شده ! در یکی از روایات بخاری حدیث 1151 امده که پیامبر «میمونه» را به خاطر ازاد سازی یک کنیز نکوهش کرده بود و گفته بود اگر اورا [برده نگه میداشتی و] به داییت میبخشیدی بهتر بود ! کتک زدن بررگان متخلف جایز است مشروط به اینکه صورتشان را نزنند در حالی که کتک زدن کنیزان در ماتیکان هزار دستان جرم بود ... در کل پرونده برده داری اسلام بسیار بسیار سیاه تر است

سلام باستان شناس گرامی ؛ گاتها از برده داری نهی نکرده است این تنها یکی از دلایل مشروعیت برده داری در دین زرتشتی است. سکوت گاتها در برابر یک امر موجود ، نشانه ی رضایت است. کمینه نشانه ی بی تفاوتی نسبت به موضوع است. فرمودید گاتها کتابی حقوقی نیست. لیکن باستان پرستان و بسیاری زرتشتیان همه چیز دین زرتشتی را گاتها می دانند. گاتها اگر کتاب حقوقی نباشد، کتابی عقیدتی هست. نوع نگاه به انسان و حیطه اختیارات وی، مسئله عقیدتی است. نه صرفاً حقوقی. ایرانیان اگر ملل مغلوب را به بردگی می گرفتند، من مخالفتی ندارم. در اسلام هم در جهاد ، شکست خوردگان اگر اسلام نمی آوردند به بردگی گرفته می شدند. چون این بهترین کار راه بود. یا باید بازماندگان که بیشینه زنان و کودکان بودند را در بیابان رها می کردند ، یا باید کشته می شدند. یا اینکه به بردگی و کنیزی گرفته می شدند. که راه آخر بهترین است. هم تربیت اسلامی می شدند و هم از مرگ نجات می یافتند. در اسلام هم برده حق خریدن خود را دارد. عقد مکاتبه در اسلام وجود دارد. ایه 33 نور / حتی قران دستور می دهد که به بردگان خود مالی بدهید تا خود را با ان بخرند و ازاد کنند. احکام عقد مکاتبه در اسلام بسیار قابل توجه و راهی اساسی برای ازادسازی بردگان است. در مجموع برده داری در ایران باستان و اسلام به گونه ای شبیه به هم وجود داشته است. احکامی شبیه به هم داشته اند. کتک زدن برده و کنیز هم در اسلام حرام است. مگر اینکه آنان مرتکب خطایی شده باشند. آزادسازی بردگان نیز بسیار مورد تأیید و تأکید پیشوایان دینی بوده است. درباره سیره خلفا نیز ما پاسخ گوی آن نیستیم. بلکه روش حکومتی و ستمگری های آنان را خلاف شریعت و انسانیت می دانیم. هدف مقاله نیز نه تخریب وجهه دین زرتشتی بلکه پاسخی به جاعلان تاریخ بوده است. که مدعی هستند در دین زرتشتی برده داری وجود نداشته... اما پیرامون کارنامه اسلام در برده داری (در واقع کارنامه اسلام در مبارزه با برده داری)، استاد زرینکوب معتقدند که اسلام کارنامه ای بس درخشان از خود به جای گذاشت: http://www.adyannet.com/news/12383 سپاس.

با جمعیت حدود یک و نیم میلیاردی که دارید از صد هزار زرتشتی میترسید؟چرا به گفته های یک مشت لاییک که با هر دینی مخالفند استناد میکنید؟آیا الواح تخت جمشید را درباره حقوق کارگران نخوانده اید؟آیا در تاریخ نخواندید که ساسانیان از اسرای رومی بعنوان کارگر استفاده میکردند و به آنها حقوق میدادند؟راه به جایی نخواهید برد تاریخ این سرزمین با همه آسیبهایی که از یونانیان و رومیان و عربها و ترکان و مغولان و مستشرقین و روشنفکران دیده است باز هم چون آفتاب حقیقت خواهد درخشید.

سلام گرامی؛ امروزه بسیاری از جریانات لاییک و حتی ضد دین، از زرتشت و ایران باستان استفاده ابزاری میکنند، متأسفانه موبدان زرتشتی و لیدرهای باستانگرایی با آنان همراه اند. چگونه است که این جریانات با آن همه ادعا از یک سایت (پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب) ترسیده اند ؟ ما هم امیدواریم که تاریخ این سرزمین (مردم که تاریخ ساز اند) همواره بدرخشند، اما با کسانی که میکوشند دروغ تحویل مردم بدهند، مبارزه خواهیم کرد. مبارزه ای بر مبنای سند و دلیل سپاس

آشنا به تاریخ گونه های دین ! تو همون الواج تخت جمشید اومده : دستمزد بردگان ! که البته بسیار کمتر از دستمزد کارگران بود ! هرکی تو اون 15 سال بردگی از محوطه فرار می کرد حکمش اعدام بود ! این هم از حقوق بردگان در عصر هخامنشی ! اصلاً هخامنشیان با چه حقی به کشورهای دیگه حمله می کردن و برده می گرفتن ؟

دوست گرامی چرا اکنون حقوق افغانها از ایرانی ها در ایران کمتر است؟ آیا معنی این قانون تایید پایین بودن حقوق افغانها در اسلام تشیع می باشد؟ چرا در ایران امروزی تحت حاکمیت تشیع حقوق زنان از مردان کمتر است؟ آیا دلیل این مسئله نظر تشیع نسبت به پایین بودن دستمزد زنان می باشد؟؟؟...؟ باید به آگاهی خوانندگان بی غرض برسانم که نویسنده نظر بالا توضیح نداده اند که حقوق خارجی ها در تخت جمشید با ایرانی ها تفاوت داشت ولی طبق گفته های تقریبا نادرست و مغرضانه در حق کوروش بزرگ بایستی به آگاهی برسانیم که نخست اینکه کوروش کبیر حداقل به برده ها دستمزد می داده است ( که البته مسئله برده تنها ترجمه ای نادرست همانند دیگر ترجمه های مغرضانه می باشد) و دوم اینکه حمله های کوروش به دیگر مناطق در جهت حمایت از حقوق انسانهای تحت ظلم بوده است و دلیل این ادعا رفتار بزرگ منشانه و تکریم مردم در سرزمینهای فتح شده توسط کوروش بزرگ می باشد. کوروش هرگز زنان سرزمینهای فتح شده را همانند اعراب صدر اسلام و برخی دیگران نمی فروخت و انسان را زن و مرد برابر می دانست. در خصوص اسرای جنگی نیز کوروش بزرگ برای کار این افراد دستمزد می داد ولی امروزه در هیچ کشوری به اسیر و زندانی دستمزد نمی دهند و جالب اینجاست که در هیچ کشوری به زندانی که برای کارش دستمزد هم می گرفته در صورت فرار پاداش نمی دهند. آیا در ایران امروزی به زندانی فراری چه حکمی داده می شود؟ در عربستان سعودی چطور؟ در روسیه و یا چین و آمریکا چگونه برخورد می شود؟ درود بر روان پاک کوروش بزرگ

سلام گرامی؛ اولاً افغانها مجبور نیستند در ایران باشند. در حالیکه بردگان در عصر هخامنشیان مجبور بودند در این سرزمین بمانند و کار کنند. پس قیاستان مع الفارق است. زنان نیز در جامعه کنونی به حق و حقوق بلکه بیش از حق و حقوق خود رسیده اند. هرچند گاهی این حق و حقوق کم و زیاد مبشود. اما اصول برقرار است. زن در جامعه ما از کدام حق مشروع و انسانی خود محروم است؟

ادامه: حقوق بردگان در عصر هخامنشی در حد بخور و نمیر و به میزانی بسیار کم بود. چندضدگرم جو در روز... بنگرید به برده داری در عصر هخامنشی [http://www.adyannet.com/news/10935]. به بردگی و کنیزی گرفتن اسیران جنگی در عصر کورش هخامنشی نیز مرسوم بود. مواردی از تاریخ در این زمینه موجود است.

آقای سامان فخرایی به این عیرانی کورش پرست (لاشی پرست) بگو هرچی تو واتساپ بهش میرسه رو باور نکنه !!!! آدم کفرش درمیاد از بس دروغ های این کورش پرستها رو میشنوه از یک لاشی به اسم کورش که به خاله خودش (آمیتس] تجاوز کرد و این قدر وحشی حرومزاده بود یک بت ساختند.

به نام هستی بخش دانا نخست اینکه شما آسمان وریسمان کردیدتابگوییدزرتشت برده داری را گسترش داده که هیچ دلیل روشنی هم نیاوردید.دوم اینکه زرتشتیان طریقتی هستند ونه شریعتی وبراین باورند که قوانین یا به گفته شماها شریعت درمکان وزمان دگرگون شده وباید به سوی بهترشدن پیش بروند.اگردرروزگارساسانی امپراتورروم والریان وهفتاد هزار سربازش اسیر شدند ،کیفرشان بردگی وساختن بندی برروی کارون درنزدیکی شوشتر بود.واین چیزی بود مربوط به تاریخ ونه حکم خدا؛درحالیکه دراسلام دنیا به دارالسلام ودارلکفر تقسیم می شود وشما هروقت که بتوانید باید قمه را بردارید وبروید بکشید وبرده بگیرید وبیاوریدوالبته تاراج مال وناموس وجان ثواب هم دارد.اماامروزهیچ موبدی لجوجانه احکام مولی مولا راتدریس نمی کند همچنانکه بزرگان شما می کنند.سوم اینکه شما اگرانسان صادقی هستید همین امروزسری به حوزه های علمیه بزنید وازآنان بپرسید چرا هنوز احکام برده داری را که بسیارهم غیرانسانی است تدریس می کنند؟

سلام شط العرب !! : دی حال حرف زدن با امثال شما رو ندارم چون میدونم بی فایده اس ! ولی چون اساتید لینک این بحث رو به من معرفی کردن دارم باهاتون بحث میکنم. اگه یه زحمت به خودت بدی و مقاله رو بخونی اساتید اسنادی ارائه کردن که هم تو اوستا و کتابای دینی و هم تو اسناد تاریخی برده داری تو جامعه زرتشتی بوده ! و اصلاً زرتشتی ها برده دارانی حرفه ای بودن ! زرتشت هم هیچ مخالفتی با برده داری نکرد. شریعت و طریقت و این برنامه ها هم به درد خودتون می خوره ! چون زرتشتی ها دیگه نمی تونن اوج خرافات و نابخردی کتابهاشون رو توجیه کنن شریعت رو دود کردن فرستادن هوا !!! البته انوشیروان علاوه بر به برده گرفتن دیگر ملتها خیلی ها رو هم کشت ! و خیلی از اموال مردم رو غارت کرد ! به هرحال انوشیروان ادعا میکرد که همه کارهای من بر اساس دین خداست !!! شما میگی ربطی به دین زرتشتی نداره !!! درباره کتابهای فقهی اسلام هم من متخصص اسلام نیستم ! ولی فکر کنم تو اسلام تو کتابهای فقهی باب عتق رقبه هست یعنی آزاد کردن برده ها ! به هر حال دوستان هم گفتن بهم که باستان زده ها هروقت کم بیارن بحث اسلام رو پیش می کشن ! به قول استاد فرار به جلو می کنن !!!!

طبیعتا شما حال حرف زدن با ایرانیاران را نخواهید داشت زیرا ایران یار می اندیشد و دروغ را نمی پذیرد و فریب انیرانیان را نمی خورد و روی سخن شما به زودباوران و افرادی هست که نمی اندیشند و تاریخ را از زبان دشمنان می شنوند و فریب می خورد. در ضمن با احترام به روان کسرای دادگر، انوشیروان عادل, به آگاهی می رساند که نخست اینکه ادعای شما در خصوص کشتن انشانها توسط انوشیروان صحت و سادگی را که شما می فرمایید ندارد و دوم اینکه اگر کشتن انشان اینهمه بد می باشد چرا به بزرگانی استناد می کنید که کشتن و کشتار افتخارشان بوده است؟ از همه مهمتر بحث اسلام چیزی هست که هم اکنون انجام می دهید و به همین بهانه به آیین ایرانی که ربطی به ادعاهای شما ندارد می تازید. جالب اینجاست که اثبات می شود که آنچه را که خود می کنید لااقل می دانید که کار بدی هست و همین جای امیدواری دارد.

ایران یار ما هستیم. نه کسانی که به دروغ ادعای وطن دوستی میکنند. 8 سال دفاع مقدس، این ما بودیم که از جان مایه گذاشتیم و با سربند یا حسین داشته های خود را فدا کردیم، در حالیکه ملیگرایان از ترس به گوشه ای خزیده بودند. ایران یار دروغ نمیگوید و دروغ را نمیپذیرد. اما مدعیان ملیگرایی و باستانگرایان افراطی هم دروغ میگویند و هم دروغ را میپذیرند.

انوشیوان دادگر (!) بیداد بسیار کرد. بیداد در حق مردم ایران و به سود موبدان. از همین روی موبدان زرتشتی او را دادگر نامیدند. چون منافع موبدان را تأمین و محکم کرد. انوشیروان و بیسواد نگه داشتن مردم: [http://www.adyannet.com/news/1694]، پیمان شکنی های متعدّد انوشیروان در تازش به روم[http://www.adyannet.com/news/3235]، منشأ جنایات انوشیروان[http://www.adyannet.com/news/5889]، تازش انوشیروان به روم از نگاه شاهنامه[http://www.adyannet.com/news/5166]، انوشیروان با خانواده خود چه کرد ؟[http://www.adyannet.com/news/1622]، قتل عام مردم گیلان و دیلمان به دستور انوشیروان[http://www.adyannet.com/news/1644]، شکنجه و قتل دبیرِ بیگناه به دست انوشیروان[http://www.adyannet.com/news/1674]، نقش انوشیروان در حوادث تلخ یمن[http://www.adyannet.com/news/2145]،

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.