نظر چند تن از علمای اهل سنت درباره ابوحنیفه

  • 1393/10/14 - 11:46
در این نوشتار به بررسی شخصیت ابوحنیفه در نگاه علمای اهل سنت می‌پردازیم. به راستی نظر علمای اهل سنت، از جمله خطیب بغدادی، احمد بن حنبل، و بخاری درباره ابوحنیفه چیست؟ وقتی سفیان، خبر مرگ ابوحنیفه را شنید، خدا را شکر کرد و گفت: «او اسلام را تکه تکه می کرد و در اسلام، شوم‌تر از او به دنیا نیامده است.» این روایات در چندین کتب دیگر اهل سنت آمده...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این نوشتار به بررسی شخصیت ابوحنیفه در نگاه علمای اهل سنت می‌پردازیم. به راستی نظر علمای اهل سنت، از جمله خطیب بغدادی، احمد بن حنبل، و بخاری درباره ابوحنیفه چیست؟

مناسب است که اول شخصیت خطیب بغدادی را از نظر ذهبی عالم مشهور اهل سنت بررسی کنیم. در مدح خطیب بغدادی همین بس که ذهبی عالم بزرگ اهل سنت درباره این شخصیت این چنین می‌گوید: «الخطيب، الإمام الأوحد، العلامة المفتي، الحافظ الناقد، محدّث الوقت أبوبكر، أحمد...، صاحب التصانيف، وخاتمة الحفّاظ...، وكتب الكثير، وتقدّم في هذا الشأن، وبذر الأقران، وجمع وصنّف وصحّح، وعلّل وجرّح، وعدّل وأرّخ وأوضح، وصار أحفظ أهل عصره على الإطلاق.[1] خطيب، پيشواى يگانه، علامه صاحب فتوا، حافظ ناقد، محدث زمان خود و خاتم حفاظ بود... بسيار نوشت و در اين ويژگى بر ديگران تقدم يافت و از معاصرانش پيش افتاد و به جمع آورى، تصنيف، تصحيح، توضيح، جرح و تعديل، تاريخ نگارى و آشكارسازى پرداخت و به طور مطلق احفظ اهل زمانش شد».

اما خطیب بغدادی درباره ابوحنیفه این چنین می‌گوید: «قال سمعت الأوزاعی و سفیان یقولان ما ولد فی الإسلام مولود أشام علیهم -وقال الشافعی شر علیهم- من أبی حنیفة...اسناده صحیح رجاله ثقات.[2] اوزاعی و سفیان می گفتند که در اسلام، فرزندی شوم‌تر -شافعی می‌گفت شرتر- از ابوحنیفه به‌ دنیا نیامده است. سند این روایت صحیح است و رجال این روایت ثقه هستند». همین روایت با سند صحیح از احمد بن حنبل در کتاب "السنة" روایت شده است.[3] مالک بن انس می‌گوید: «حدثني أبو معمر عن الوليد بن مسلم قال قال مالك بن أنس ايذكر أبو حنيفة ببلدكم قلت نعم قال ما ينبغي لبلدكم أن يسكن.[4] مالک بن أنس به من گفت که آیا در شهر شما، نام ابوحنیفه برده می‌شود؟ گفتم: بله. گفت: شهری که نام ابوحنیفه در آن برده می‌شود، شایسته سکونت نیست». راویان این حدیث، همگی از راویان بخاری هستند. حفص از پدرش نقل می‌کند: «حدثني إبراهيم سمعت عمر بن حفص بن غياث يحدث عن أبيه قال كنت أجلس إلى أبي حنيفة فاسمعه يفتي في المسألة الواحدة بخمسة أقاويل في اليوم الواحد فلما رأيت ذلك تركته وأقبلت على الحديث إسناده صحيح.[5] من نزد جناب ابوحنیفه می‌رفتم و سخنان او را می‌شنیدم. در یک مسئله، به پنج شکل فتوا می‌داد. وقتی او را این‌چنین دیدم، مجلس او را ترک کردم. سند این روایت صحیح است.»

سفیان ثوری می‌‌گوید: «حدثني عبد الله بن معاذ العنبري قال سمعت أبي يقول سمعت سفيان الثوري يقول استتيب أبو حنيفة من الكفر مرتين رجاله ثقات.[6] ابوحنیفه دو مرتبه از کفر توبه داده شد. (یعنی 2 بار کافر شد و 2 بار هم توبه داده شد) رجال این روایت ثقه هستند.»

بخاری که مورد احترام اهل سنت است در کتاب تاریخ صغیر نقل می‌کند: «کنت عند سفیان فنعى النعمان فقال الحمد لله کان ینقض الاسلام عروة ما ولد فی الاسلام أشأم منه.[7] وقتی سفیان، خبر مرگ ابوحنیفه را شنید، خدا را شکر کرد و گفت: او اسلام را تکه تکه می کرد و در اسلام، شوم‌تر از او به دنیا نیامده است.» این روایات در چندین کتب دیگر اهل سنت آمده بود، که به جهت اختصار فقط به این چند مورد اکتفا شده.

پی‌نوشت:

[1]. شمس الدین ذهبی، سير أعلام النبلاء ج 18 ص 270، دار النشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، 1413، الطبعة التاسعة، تحقيق, شعيب الأرناؤوط و محمد نعيم العرقسوسي
[2]. خطیب بغدادی، تاريخ بغداد  ج 13 ص 419، دار النشر, دار الكتب العلمية، بيروت
[3]. احمد بن حنبل، السنة، ج 1 ص 204، دار النشر, دار ابن القيم، الدمام، 1406، الطبعة الأولى، تحقيق, د. محمد سعيد سالم القحطاني
[4]. همان ج 1 ص 199.
[5]. همان ج 1 ص 205.
[6]. همان ج 1 ص 193.
[7]. بخاری، التاريخ الصغير (الأوسط) ج 2 ص 100، دار النشر, دار الوعي، مكتبة دار التراث، حلب، القاهرة، 1977 ، الطبعة الأولی، تحقيق, محمود إبراهيم زايد

تولیدی

دیدگاه‌ها

می توانید سکوت کنید و این گونه مطالب را در سایت منتشر نکنید و اعتقادات مذاهب اهل سنت را زیر سوال نبرید؟ دفعه ی دیگر تند تر برخورد می کنم.

دوست عزیز شما اگر برخورد می خواهید کنید با کتب علمای خودتون باید برخورد کنید.مطالبی که گفته شده در کتب علمای خودتون است، اگر اعتراضی دارید به آن ها اعتراض کنید

معمار جان بنده از اهل سنت نیستم که بخوام منابع اهل سنت را رو کنم.از شما یک سوال دارم؟شما کجای ایران زندگی می کنی؟من این جا در جنوب کشور هستم و شهری که من در آن هستم سال هاست پذیرای جمعیت زیادی اهل سنت است . بیش از سن شما و اجداد شما.این متنی که این جا نوشتید خواه راست خواه دروغ ممکن است به نظر شما مقاله ای ساده باشد اما با همین مقالات شیعه و سنی در این مناطق به جان هم انداخته می شوند.مگر تاکنون سخن از اشتباهات و چه بسا جنایات یکی از زنان پیامبر که خودتان قطعا می دانید بانو ع به میان نرفته اما توصیه تمام علما سکوت در جهت حفظ وحدت بوده و هنوز هم هست.فکر می کنی با رو کردن سند و زیرسوال بردن امام ابوحنیفه چی رو درست کردی؟غیر از این که اهل سنتی از گنبد کاووس و آق قلا و کلا گلستان از این مقاله روحیاتش جریحه دار میشه؟بحث من در صحت مطلب شما نیست عزیز من . برادر من . اصلا سرور من . شما رو به اندازه ی همه مسلمین دوستت دارم . تاج سری اما شرایط منو و امثال منو در نظر بگیر دیگه برادر.سه سال است مستقیما با دوستان اهل سنتم صحبت می کنم و هر بار با مباحثه و نرمی سعی در محکم ساختن اتحاد و وحدت می کنم چرا که چیزی به اندازه ی وحدت مورد تاکید علمای شیعه در عصر حاضر نبوده است . ( البته با علم به حقایق و هیچ گاه از حقایق کوتاه نیامده و چهره ی سستی نداشته ام که فکر کنند سست مذهبم ) . اکنون نیز مرا به عنوان یک دوست با اطلاعات مذهبی بسیار بالا از مذاهب اهل سنت و شیعی می شناسند هر چند ما خاک پای هیچ یک نیستیم.همه مسلمین سرور مایند اعم از شیعه و سنی اما وقتی عرق بریزی و یک عمر ( نزدیک 1000 روز معادل سه سال ) بحث کنی آخرش همین مقاله ها از آسمان میان و همه چیزو به هم میریزن.معمار جان . شما می توانی معمار قلب باشی . قلب شیعه و سنی را معماری کنی . ذهنشان را هم معماری کنی اما معماری نیک نه این گونه که فقط تحریک به دنبال دارد.من می دانم هدف از این مقاله تحریک نبوده و البته خدا را شکر موجب تحریک این عزیزان هم نشده اما تاثیر آن متاسفانه فقط همین گونه است.احساس تنفر بیشتر میان پیروان دو مذهب. ضمنا در پایان هم ماه مبارک رمضان را به شما تبریک می گویم . التماس دعا.

سلام اقای ازادی. باید بگویم ما مخالف با وحدت نیستیم، این نوشته فقط یک بحث استدلالی بود. و سوالاتی بود از عزیزان اهل سنت. به هر حال این ها مطالبی است که در کتب علمای اهل سنت آمده است و بر دیدگان برخی مخفی مانده است.حال من از شما سوال می کنم چرا قران در سوره تحریم ایه 4 درباره زنان پیامبر می فرماید که قلبهایتان از حق منحرف شده؟ پس خوب است شما هم در این جا بگویید که این آیه را نباید خواند چون منافی با وحدت دارد. عزیزم وحدت شیعه و سنی به معنای تعطیلی بحث علمی نیست.

شما کلا منظورو درست نگرفتی. دارم میگم این مقاله ی شما اصلا به عنوان یک اهل سنت حنفی فارغ از منابعش اصلا یک مباحثه منطقی در تلقی نمیشه . برگشتی هر چی انتقاد به ابوحنیفه بوده جمع کردی اوردی این جا؟ البته خوش حال باش که آن چنان اونا پیگیر صفحه شما نیستن.شما برو کتاب فریدالدین عطار نیشابوری رو هم بخون . کتاب خیلی از بزرگان تاریخمان را بخون . آن هایی که اکثرا اهل سنت بودن تا ببینی چه حبی دارن نسبت به ابوحنیفه.نمی دونم شما چه تعاملی با یک حنفی از نزدیک داشته اید . اگر داشتید هیچ وقت چنین پستی نمی گذاشتید.خلفا هم عیب دارند.خلفا هم مجاز به لعن هستند . این اعتقاد شیعه هست . اما امروز بسیار توصیه می شود از لعن در این برهه حساس خودداری شود . حالا شما بیا لعن کن . فک می کنی کوه کندی.غیر از این که شیعه و سنی رو در مناطقی که سالهاست همسایه اند به جان هم میندازی؟

اقای ازادی گفتم شما هرچی انتقاد دارید به علمای اهل سنت بکنید نه به ما که فقط ناقل داستان هستیم.این مطالب در کتب اهل سنت بوده که خود انها باید جوابگو باشند نه ما که فقط ناقل هستیم. ما اصلا توهین به کسی نمیکنیم و لعن و توهین به مقدسات اهل سنت را جایز نمی دانیم. انچه ما این جا نقل میکنیم فقط ذکر تاریخ است و قضاوتش با خوانندگان

سلام علیکم محمد الف گرامی، خدا به شما برکت بدهد. ان شاء الله هم شما و هم ما تحت عنایات اولیاء الهی قرار بگیریم. بحث مستند و مستدل (آن هم نقل قول از اکابر اهل سنت) میتواند راهگشا باشد. اگر توهین نباشد، گفتگو چه ایرادی دارد؟ مؤید باشید. یا حق

لطفا پاسخ داده شده به کامنت دوستمان را بررسی کنید .

اون عزیزانی که نگران وحدت شیعه و سنی هستند... عزیزانم نگرانی شما بجاست...اما بحث. علمی پیرامون حقیقت اسلام به معنی تهدید وحدت نیست... خدا نیز می فرماید و جادلهم بالتی هی احسن...باید سخن گفت باید تحقیق کرد حتی شماـ.. اکثر ما شیعه هستیم چون پدران مو شیعه. بودن... اهل سنت نیز همینطور... حب و بغض نسبت به عقاید رو باید کنار گذاشت و تحقیق کرد و مجادله کرد و نظرات مخالف را شنید تا بتوان بهترین آن ها را برگزید...در پناه خدا

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.