اخبار اهل سنت

عبدالحمید حدود سه ماه است در آتش اغتشاشات می دمد و در موقعیتی قرار گرفته که نمی تواند دست از انتقادات هفتگی خود علیه حکومت اسلامی بردارد؛ وی گمان میکند نظام جمهوری اسلامی از بین برود، حکومت به دست او خواهد افتاد و چون در فقه حنفی اقامه نماز جمعه، تنها توسط سلطان یا مأموری از جانب سلطان جایز است، گرگیج را مأمور به خواندن نمازجمعه کرده است.

جمهوری اسلامی ایران با الگو گرفتن از پیامبر (ص) در رفتار با منافقان، اگر دشمنی آنان مخالفت صِرف باشد و تشکیلاتی و سازماندهی شده نباشند، سیاست مدارا و مماشات را پیش گرفته، در غیر این صورت همانند حضرت که در قبال مسجد ضرار و خانه تیمی منافقان در زمان جنگ تبوک، مماشات نکرده و با قدرت، عمل کردند؛ سیاست نظام نیز میتواند متفاوت باشد.

مولوی عبدالحمید که بیش از دو ماه است در آتش اغتشاشات می دمد، اکنون که وقت اجرای حدود محاربانی شده است که تحریک او باعث آن شده است، این مجازات را غیرشرعی میخواند؛ درحالیکه در روایت صحیح اهل سنت و آیه ۳۳ سوره مائده، حکم اعدام، یکی از مجازات های محارب دانسته شده است.

در قضایای اخیر کشور کاملاً مشخص است که تجمعات برپا شده شاخصه اعتراض مدنی نداشته و اغتشاش و محاربه است و باید با مسببان و مباشران آن برخورد شود؛ مولوی عبدالحمید که هر هفته بر آتش این اغتشاشات میدمید، خود را بیرون گود فرض کرده و خیرخواه نشان میدهد و توصیه به اعدام نکردن میکند؛ در حالیکه الگوی حکومتیاش هر سال اعدامهای بسیاری انجام میدهد.

شرایط در این زمان که اوضاع کشور توسط بیگانگان به اغتشاش کشیده شده و قصد طراحان این اغتشاشات، تجزیه ایران و شکست دادن انقلاب اسلامی است، هرگونه همراهی با این شورشها، در حکم محاربه با حکومت اسلامی است. در این زمان، بصیرت لازم است و آن جدا کردن خط معترضین از خوارج است.

درخواست رفراندوم توسط عبدالحمید، نه بر طبق اسلام و مذهب اوست، نه در عرف بین الملل، یک کشور در چنین شرایطی، رفراندوم برگزار می کند؛ حکومت هایی که از لحاظ مذهبی با عبدالحمید قرابت دارند، دیکتاتورترین حکومت ها بوده و بیشترین تبعیضات را در عمل دارند!

اغتشاشات اخیر در کشور سبب شده تا افراد بسیاری که جزء خواص جامعه هستند، دچار لغزش های فراوانی شوند. آشوب های اخیر در زاهدان که بعد از خطبه های نماز جمعه مولوی عبدالحمید صورت گرفته، منجر شد تا بسیاری از مردم، فریب اغتشاشگران و گروهک های تروریستی را بخورند و آسیب های غیر قابل جبرانی به جامعه اهل سنت وارد شود.

مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران با ایجاد بهانه در کشور و ساماندهی شورش هایی، تجزیه ایران و سقوط نظام را طلب کردند. بصیرت در این زمان، دور کردن مردم از اغتشاش و عدم دعوت به آن است، نه اینکه با بیانات احساسی و مطالبات همیشگی در این زمان حساس، جوانان اهل سنت را به اغتشاش و خشونت بکشانی.

اگر نظام اسلامی در جریان خانم امینی مقصر است، این واقعه شبیه جریانی است که در زمان خلیفه دوم اتفاق افتاد؛ حکم اسلامی طبق نظر صحابه این است که چیزی بر عهده نظام اسلامی نیست و بنا بر نظر امیرالمؤمنین (ع) باید دیه این خانم پرداخت شود.

عبدالحمید به عنوان دفاع از اهل سنت، با انتقاد از افزایش اعدامها در سیستان و بلوچستان، اعدام غیر مورد قصاص را مطابق همه فرق اسلامی ندانست و تجدیدنظر مسئولان در قوانین جزایی را خواستار شد؛ در حالیکه طبق مبنای اهل سنت مخالفت با حاکم جایز شمرده نشده و حکومتهای مورد تأیید عبدالحمید (طالبان و عربستان) با کوچکترین بهانه، مخالفین خود را اعدام کرده، به قتل میرسانند.

سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست، مبنای اعتقادی است که از سوی غربی ها برای مقابله با شریعتهای مقدس الهی بنا شده است؛ اما این تفکر گاهی در بین بعضی از مذهبیون نیز وجود دارد که تا حدودی جدایی دین از سیاست را در بعضی از شئون زندگی لازم میدانند. بر اساس اعتقادات اسلامی دولت مسلمانان وظیفه الهی امر به معروف و نهی از منکر را باید بین مردم ترویج دهد.

از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی، وحدت میان تمام اقوام و مذاهب و برابری آنان در بهرهبرداری از امکانات کشور به صورت مساوی است. اهمیت دادن و توجه ویژه به اهل سنت، از مهمترین برنامههای مورد توجه مرحوم امام خمینی و رهبر معظم انقلاب بوده و هست. مقایسهی اوضاع معیشتی اهل سنت بعد و قبل از انقلاب، نشاندهندهی اهمیت دادن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به اقلیتهای مذهبی است.

مرحوم «شیخ عبداللهی ناصر جمعه» از خطبا و علمای مهم اهل سنت مومباسا در کنیا بود، در سال 1980میلادی به مذهب تشیع گروید. او جزء سخنرانان مطرح در کنیا بود که نوارهای سخنرانی او در بسیاری از مغازهها در این کشور به فروش میرسید و چهار هزار کاست سخنرانی از این عالم برجسته باقی مانده است. وی اندیشمندی بزرگ بود و در تألیف کتب دینی سهم بسزایی داشت که بسیاری از مردم شرق و مرکز آفریقا با خواندن کتابهایش پیرو اهل بیت (ع) شدند.

عالم اهل سنت دکتر سید محمد صبیح می گوید: «قطع رابطه سیده فاطمه با ابوبکر صدیق یک امر مسلم و مشهور است. بخاری و مسلم و ابن حبان درباره مسئله اختلاف بر سر ارث پیامبر از عایشه نقل کردهاند: فاطمه بر ابوبکر خشمگین شد و با او قطع رابطه کرد تا از دنیا رفت. بعد وفات ایشان، همسرش او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را فرا نخواند و خودش بر او نماز خواند.»