یمانی
یکی از شاخصههای اصلی فرقههای نوظهور، به خدمت گرفتن بعضی آموزهها و تطبیق آن با فرقه خود است. کسانی که با فرقهی یمانی آشنایی دارند، میدانند که اتباع احمد بصری با کوچکترین مناسبت و وجه مشترکی در بین روایات، آن را بر احمد بصری حمل میکنند. اما این استدلالها دارای اشکالات بسیاری است.
مدعیان دروغین همیشه تناقضاتی در کلام و سخنان خود دارند. احمد بصری یکی از مدعیان دروغین مهدویت است که تناقضات زیادی در کلام وی آشکار است. وی در کتابی رجعت دنیایی که یکی از معتقدات شیعه است را زیر سوال میبرد و تحقق آن را در نیای دیگر میداند و حال آنکه در کتابی دیگر به رجعت دنیایی معتقد است.
احمد بصری در کتاب خود ادعا کرده است حضرت آدم دارای پدر و مادر بوده است این در حالی است که این ادعا مخالف کتاب و سنت است. و در کلام الله مجید آیاتی وجود دارد که صراحت در عدم خلقت حضرت آدم(علیهالسلام) از پدر و مادر و حاصل ازدواج و تناسل نبوده است.
کسی که مدعی امامت سیزدهم شیعیان و فرزند امام زمان است هنوز معرفت به مقام شامخ امامت ندارد! احمد بصری در کتاب خود به امام حسین (علیهالسلام) جسارت میکند و این امام را (نعوذبالله) مشرک میخواند! در حالیکه آیه قرآن میفرماید: «إنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [احزاب/33] اى اهل بيت، خدا مىخواهد پليدى را از شما دور نگه دارد و شما را پاك دارد.»
یکی از ادعاهایی که جریان احمدالحسن بصری مطرح کرده، بحث قانون انحصاری برای احمدالحسن است که میگویند: «خداوند با لطف و عنایتش برای مردم قانونی را قرار داد که این قانون تنها منحصر به سید احمدالحسن است. تا مردم بتوانند آنها را از مدعیان دروغین در هر زمان تمیز دهند...»
با افزایش هجمهها بر فرقهی انحرافی و ضالهی یمانی دروغین، احمدالحسن رهبر این فرقه شروع به تخریب مخالفان خود کرده و افرادی را که مخالفت با او هستند را محکوم به تشویش ذهنی و زوال عقل میداند. وی میگوید: «هرکس که در معرض جنگ با اولیای خدا قرار گیرد، خداوند عقل او را از بین میبرد تا جایی که نمیداند که چه میگوید.»
فرقهی یمانی بعد از سال 2006 به چهار فرقه ضد همدیگر تبدیل شده و هرکدام از آنها دیگری را کافر میخوانند. مکتب نجف، رایات السود، گروه احلاس و جیش الغضب چهار شاخهای هستند که از دل فرقهی یمانی دروغین بیرون آمدهاند که هرکدام از انصار احمد بصری جزء یکی از این فرقهها میباشند.
حجیت داشتن استخاره آنهم برای تعیین امام و ولی خدا، دور از عقل است. برای اینکه اولا؛ استخاره برای رفع تحیر برای بین دو امر است و تکلیفآور نیست. ثانیا: منسوب کردن استخاره به خداوند هیچ توجیح شرعی ندارد. ثالثا: هیچ دلیل عقلی و نقلی وجود ندارد که تشخیص وصی حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) را به استخاره با قرآن توصیه کرده باشد.
تاریخ پیدایش علم رجال از زمان امامان معصوم (علیهمالسلام) بوده و اصحاب در اینباره کتبی به رشتهی تحریر درآوردهاند. اما احمد بصری و اتباعش این علم را از اساس باطل دانسته و آن را حرام میدانند. حال آنکه این علم باید باشد تا بتوان روایان غیرعادل را از عادل جدا کرد.
بعضی افراد کوشیدند تا اسلام آوردن خالد بن سعید را بنا بر رؤیا قرار داده و مدّعی شدند که او در خواب سقوطش درون یک چاه آتش را دیده و پدرش که از مشرکان بود او را به درون چاه هدایت میکند، اما رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دست او را گرفته و از آتش نجات میدهد. اما باید گفت؛ عمل غیر معصوم حجت نبوده و نمیتوان با توجه به آن، مسألهای عقیدتی را پایهریزی کرد.
احمد بن اسماعیل، برای اثبات ادعای خود، (حجیت داشتن خواب) به بعضی آیات قرآن تمسک میکند؛ اصل رؤیای صادقه و اینکه تعدادی از خوابها دارای تعبیر بوده و بینندهی خواب میتواند برخی از وقایع را به صورت رمز آلود یا آشکارا ببیند، مورد تأیید است. اما این مطلب که با توجه به خواب، بتوان در اصول عقاید مانند: امامت و تشخیص حجت الهی و یا مسایل فقهی ورود نمود، ثابت شدنی نیست.
در فرقهی دجالیّه یمانی، صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و آل محمد (علیهمالسلام) نیز دستخوش تحریف شده است. صلواتی که آنها ذکر میکنند، چنین است: «اللهم صلِّ علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا». با مراجعه به روایات و منابع دسته اول امامیه و اهل تسنن در باب صلوات، هیچکدام به چنین صلواتی به این نحو اشارهای نکردهاند.