وهابیت
مصحف حضرت فاطمه (س) کتابی است که در آن به انشاء امیرالمؤمنین علی (ع) اخبار آیندگان نوشته شده است. این اخبار را جبرئیل با حضور در منزل صدیقه طاهره (س) به اطلاع ایشان میرساند. وهابیون با اتهام به شیعه ادعا میکنند، شیعه احکام خود را از آن مصحف گرفته، اما روایات صادره از ائمه معصومین (ع) این ادعای باطل را رد میکند.
شنیدن صدای ملائکه و یا صحبت کردن با آنان، امری ممکن است و علاوه بر شیعیان، اهل سنت نیز به آن اعتقاد دارند. اما وهابیون که تافته جدا بافته از اسلام هستند، منکر وقوع این اتفاق هستند. دلیل آنان نقض خاتمیت انبیاء الهی است؛ در حالی که طبق این نظر ملائکه برای غیر انبیاء هیچگونه وحی و یا احکامی بیان نمیکنند و این سخن، ادعای وهابیون را رد میکند.
دشمنی وهابیون با حضرات اهل بیت (ع) برای همگان مشخص و اثبات شده است. صحبت کردن ملائکه الهی با حضرت زهرا (س) حقیقتی غیر قابل انکار است. در منابع معتبر اهل سنت ادعا شده بعضی از صحابه و تابعین با ملائکه صحبت و مصافحه کردهاند. بنا بر روایات موجود، این اتفاق، برای همه مسلمانان امکان پذیر است.
وهابیون با ایجاد شبهاتی پیرامون صحبت کردن حضرت زهرا (س) با ملائکه، معتقدند که چنین اتفاقی هرگز امکان ندارد. این در حالی است که در منابع معتبر روایی اهل سنت به نقل از رسول خدا (ص) به این واقعیت اشاره شده است.
خداوند متعال برای خانه انبیاء الهی، احترام ویژه اى قائل شده است و ورود بدون اجازه به خانه آنها در قرآن نهی شده است و پیامبر (ص) در پاسخ به ابوبكر که پرسید: آیا خانه علی و فاطمه (سلاماللهعلیهما) نیز از همان خانهها است؟ حضرت فرمود: آری! از برترین آن خانهها است.
توهینهای اخیر آقای گرگیج به ساحت اهل بیت (ع) سبب آن شد تا از امامت جمعه عزل شود. بر اساس روایات اهل سنت، ثمره مخالفت با حاکم اسلامی، مرگ جاهلیت است و همچنین حاکم میتواند برای تأدیب همگان، شخص متخاصم با خود را گردن بزند و اعدام کند. این حکم برای کسی است که مخالف با حاکم است که در روایت صحیح اهل سنت بیان شده است.
از نشانههای مظلومیت حضرت زهرا (س) تشییع و دفن شبانه ایشان توسط امیرالمؤمنین (ع) است. عدم رضایت صدیقه طاهره (س) از خلفای اهل سنت سبب آن شد تا شبانه بدن مبارک حضرت به خاک سپرده شود و فقط تعداد انگشتشماری از صحابه توسط امیرالمؤمنین علی (ع) از مراسم تدفین حضرت زهرا (س) مطلع شدند.
اهانت به مقدسات اسلامی خط قرمز هر مسلمانی است که در دل خود محبت اهل بیت (ع) را دارد. توهین اخیر آقای گرگیج به ائمه اطهار (ع) دسیسهای بود که ایشان را دانسته و یا ندانسته در شروع جنگ مذهبی وارد میکرد. اعلان برائت علمای اهل سنت و موضعگیری شخصیتهای علمی و سیاسی جامعه اهل سنت از این سخنان نسنجیده، آتش فتنه صهیونیستی آمریکایی در منطقه را خاموش کرد.
مفتیهای وهابی با ادعای باطل خود معتقدند، شیعیان نسبت به اهل بیت رسول خدا (ص) بیارادت وبیمحبت هستند. آنان میگویند: به کار بردن جمله «علیهالسلام» امری بیارزش و عادی است که شیعیان بعد از اسم اهل بیت (ع) به کار میبرند. اما استفاده از این جمله مقدس، ریشه در آیات قرآن کریم دارد و تنها شیعیان هستند که به دلیل محبت قلبی و ایمان واقعی به آن عمل میکنند.
وهابیون با شبهات پوچ و خام خود قصد دارند تا بر خلاف آیات قرآن، مقام اهل بیت رسول خدا (ص) را هم ردیف با صحابه معرفی کنند. قصد آنان از این کار، پایین آوردن مقام اهل بیت (ع) و برابری با افرادی است که در قرآن بارها به نفاق بعضی از آنان اشاره شده است. طلب رضایت خدا برای اهل بیت (ع) که سیدة النساء و سیدی الشباب هستند، بیمعرفتی به مقام آن انوار طیبه است.
تکفیر، بهانهای است که سالها برای کشتن مسلمانان مظلوم در سراسر دنیا استفاده میشود و استعمارگران از آن سود میبرند. در روایات شیعه به تعامل با اهل سنت اشاره شده است، اما وهابیون بر خلاف فرمایش اهل بیت (ع) هر کسی که مخالف آنان باشد را کافر میدانند و او را تکفیر میکنند و کشتن آن مسلمان را واجب شرعی میدانند.
وهابیون با توهین به مقام امیرالمؤمنین ایشان را فردی هوس ران معرفی میکنند و برای اثبات به یک روایت بیسند و فاقد اعتبار از نویسندهای مجهول الحال، ادعای کذب هوس رانی علی (علیهالسلام) را مطرح میکنند. این ادعا در حالی است که در روایات صحیح السند و معتبر اهل سنت، توهینهایی خاص به مقام شامخ زن مسلمان شده است.
شیعیان معتقدند که انبیای الهی از جانب خداوند متعال صاحب عصمت بودهاند. اما گاهی از بعضی انبیای الهی، ترک اولی سرزده است. وهابیون با استناد به اصول کافی، از امام صادق (ع) نقل میکنند که ایشان معتقد به کفر حضرت آدم (ع) بودهاند. با بررسی در آیات قرآن مشخص میشود کفر حضرت آدم در این روایت، کفران نعمات الهی بوده است که به معنای کفر اعتقادی و ایمانی نیست.
مفتیهای وهابی با شبهه پراکنی پیرامون عمل حرام استمناء، به دروغ ادعا میکنند که شیعیان این عمل را جایز میدانند. این در حالی است که در کتب معتبر اهل سنت، فتوا به جواز آن داده شده است. آنان معتقدند که صحابه در سفرها و غزوات، از این عمل برای لذتجویی خود استفاده میکردند.