عبدالحمید

علمای اهل سنت شافعی و حنفی، در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ آنان این عید را موجب وحدت و انسجام بیشتر میان برادران اهل سنت و تشیع و ناکامی دشمنان اسلام و مسلمین دانسته و میگویند اگر این عید اعلام کردن موجب اختلاف میشود، بهتر است با تعطیل کردنش، اجازه ندهیم وحدتمان خدشهدار شود.

عبدالحمید در رفتاری عجیب، پس از تبریک نوروز که تاکنون آن را بدعت میشمرده، اجازه بازدید از مسجد مکی به زنان بیحجاب داده که در ماه رمضان، از آنان با شربت و شیرینی پذیرایی میشود؛ وی که برخلاف تمامی مسلمانان عالم، اجازه ورود زن بیحجاب را به مسجد داده، در وضعیت بغرنجی در جلب هواداران خود قرار گرفته و از این طریق میخواهد دوباره به او توجهات جلب گردد.

در خبری غیرمنتظره اعلام شد که با میانجیگری کشور چین، کشورهای ایران و عربستان، اختلافات هفت ساله خود را کنار گذاشتند و توافق کردند. کشورهای عربی و شخصیتهای اسلامی از این خبر استقبال کرده ولی برخی از شخصیتهای اهل سنت داخل کشور که برای کوچکترین قضایا موضع گیری میکردند، پس از این خبر هیچگونه واکنشی از خود نشان ندادند که برداشت میشود، این افراد کاری جز عداوت ندارند.

عبدالحمید چند هفته است که به آرامی سخن میگوید ولی قصد دارد که خود را اپوزیسیون جلوه دهد تا افرادی که وی را رهبر میدانند، راضی شوند. به همین دلیل چشم بر واقعیات میبندد و سخنانی پر از غلط به مخاطبینش میگوید و ایران را بدبینانه توصیف میکند و دنیا را پر از رفتارهای انسانی که هر دو مورد خلاف واقع است.

حدود دو هفته است که از شعارهای ساختارشکنانه در مسجد مکی جلوگیری میشود و عبدالحمید نیز در این دو هفته مطلب خاصی که بتواند سوژه رسانهای شود، نداشته است؛ اما رسانههای معاند از قسمتی از سخنان عبدالحمید که به عدم توهین و بیاحترامی به دیگران سفارش کرده است، سوء استفاده کرده و همان را جهت آزادی در شعارهای ساختارشکنانه وانمود کرده است.

در سخنرانی روز گذشته عبدالحمید، چند توصیه اخلاقی به حکومت ایران شده است و توصیههایی نیز به حکومت برادرانش در افغانستان (طالبان) داشته است و هیچ سخن جدیدی در سخنان او یافت نمیشود؛ بلکه ظاهراً رویکرد وی دیدن عیوب خود و همفکرانش شده است که اتفاق مبارکی است.

اعدام در مقابل قصاص نفس، از مسلمات قرآنی است که هر مسلمانی آن را پذیرفته و حکام جامعه در صورت درخواست ولی دم، وظیفه اجرای آن را برعهده دارند؛ با بررسی در منابع معتبر اهل سنت، مواردی دیده میشود که در آن، خلفای سه گانه بنا بر نظر شخصی خود و بر اساس مصلحت، حکم قتل عدهای را بدون آنکه قتلی کرده باشند، دادهاند.

مولوی عبدالحمید در واکنش به صدور حکم اعدام برای عدهای از اغتشاشگران فتنه اخیر، در خطبههای نماز جمعه ادعا کرده، تنها در مسئله قصاص، اعدام جایز است و اسلام جواز به قتل و اعدام نداده است. این سخنان در حالی بیان شده که بر اساس مذهب حنفی، حاکم بر اساس مصلحت و سیاست، میتواند بر خلاف احکام مذهب، امر به اعدام و قتل دهد.

عبدالحمید با سوء استفاده از قسمتهایی از تاریخ قصد دارد عملکرد حکومت اسلامی را مخالف سیره پیامبر (ص) و اسلام جلوه دهد؛ وی در استدلالهایش همیشه سخن از رحمت و رأفت اسلامی به میان میآورد، در حالیکه اسلام فقط جنگ بدر و فتح مکه نیست، بلکه قاعده «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ» نیز دارد و وظیفه حکومت، برخورد شدید با افرادی است که در زمره کفار داخل میشوند.

عبدالحمید در هجدهمین خطبه خود که به دنبال آن عدهای جوگیر شده و شعارهایی علیه نظام و رهبر میدهند، مانند گذشته گفت معتقدم حکم اعدام نباید باشد و ازجمله اعدامهای بیاثر اعدام به جرم مواد مخدر را مثال زد؛ به او باید گفت قانون، سخت گیرانه نیست ولی اجرای رحیمانه قانون، هرج و مرج به دنبال دارد و اتهام ناعدالتی و تبعیض هم از همین گذشتهاست.

عبدالحمید در سخنان اعتراضی و با ژست خیرخواهانه به مسئولین ارشد نظام پیشنهاد کرد که مسالمت آمیز و به دلخواه خود، از قدرت کناره بگیرند؛ جهت منطقی نشان دادن سخنش، صلح امام حسن (ع) را مطرح کرد و گفت، امام با اینکه حکومت بزرگ و توان مقابله با معاویه را داشت، به دلیل اینکه بین مسلمانان، اختلاف نشود، از حکومت کنار کشید؛ اما عبدالحمید جهت مقابله با نظام، تاریخ را تحریف کرد.

عبدالحمید که در سالهای قبل گفته بود، صلح و سازش با اسرائیل فایدهای ندارد و کسی که سخن از صلح با اسرائیل میگوید، گمراه است، هفته گذشته بر خلاف نظرات قبلی خود از ضرورت صلح بین فلسطین و اسرائیل سخن گفت و در راستای نشان دادن روحیه صلح و سازش، در جنایات و ظلمهای اسرائیل علیه مسلمانان شریک شد.

عبدالحمید با حمایت از مجرمین اغتشاشات گفت، ملت ایران اعدام را نمیپذیرد؛ اعدام را برای هیچ کجای دنیا نمیخواهند. مگر در صدر اسلام چه تعداد انسان اعدام شده است. در اسلام اعدام نیست، مگر در قصاص و بعضی موارد بسیار نادر؛ اشتباه وی این است که ابتدا اعدام را به طور مطلق رد کرده و خود را با مخالفین همراه نشان داده، سپس استثنائاتی را پذیرفته؛ به جرأت میتوان گفت، به اندازهای که در ایران در مورد نریختن خون به ناحق رعایت و احتیاط صورت میپذیرد، در هیچ کشور دیگری در دنیا، این اتفاق نمیافتد.

عبدالحمید با اعتراض به ممنوع المنبر شدن و فشار بر علمای اهل سنت، خواستار حفظ حرمت علما شد؛ در حالی که افرادی که وی مد نظر دارد، عالم نمایانی هستند که باعث گمراهی مردمند و وظیفه نظام اسلامی جلوگیری از گمراهی مردم توسط این افراد است؛ نمونههایی شدیدتر در صدر اسلام صورت گرفته که حتی عالمی از نقل حدیث نبوی ممنوع میشد.