سنت
قرآنیون معتقدند قرآن چنان كامل است كه تمام نيازهای دینی بشر در آن به صورت مفصل و مشروح آمده و نيازی به تفسیر، حتی تفسیر پیامبر (ص) ندارد. این دلیل مردود است؛ چون پاسخگويی قرآن به همه نيازها، آن هم به صورت مشروح و مفصل خلاف بداهت است؛ مثلاً قرآن درباره فروعی همچون نماز، زكات، روزه، حج، به كليات بسنده كرده و شرح و تبيين آن را به سنت واگذار كرده است.
یکی از جریانهای حدیثی معاصر اهل سنت که در فضای تحولات فکری و فرهنگی دنیای جدید، در میان طبقات تحصیل کرده نفوذ کرده است، جریان اهل قرآن یا قرآنیون اهل سنت است که با قرآنبسندگی در دین و نفی حجیت سنت، سعی در انکار جایگاه سنت در شناخت دین را دارد. در مقابل میتوان گفت این اعتقاد، یک برداشت شخصی و ذوقی است که هیچ مبنایی ندارد.
برقعی میگوید: رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) فرمودهاند: هر خبری از ما به شما رسید، باید آن را با قرآن بسنجید، اگر موافق قرآن نبود باطل است؛ حال اگر قرار باشد خود قرآن با اخبار فهمیده شود، پس چطور قرآن را دلیل صحت یا بطلان اخبار قرار دهند؟ در پاسخ باید گفت: قرآن بدون سنت، اعم از قطعی و غیرقطعی حجت نیست و حجیت قرآن بدون سنت، تفکیک آشکار بین ثقلین است.
برقعی از بزرگان قرآنیون میگوید: «نباید با بهانه تأویل قرآن، آیات متشابه، عدم تفسیر به رأی و آیات متعارض در قرآن، مردم را از رجوع به قرآن بازداشت.» آیاتی که قرآن را "بیان للناس"، "هدی للناس" معرفی کرده، نشان از روشن بودن قرآن و بینیازی آن به حدیث است. مشکل برقعی این است که فقط آیاتی که به نفع نظر اوست میآورد و آیاتی را که روشنی را در سینه اهل بیت (ع) دانسته لحاظ نمیکند.
فرقه قرآنیون جریانی است که قرآن را یگانه منبع تشریع دین میداند و مرجعیت سنّت را نسبت به معارف دینی، به کلی منکر است و قرآن را مبیّن و مفسر خویش میدانند؛ در نقد این اعتقاد میتوان گفت: درست است که قرآن مبیّن و مفسّر خويش است، ولی در بسیاری از موارد و در توضیح احکام و داستانها، رجوع به روایات لازم، بلکه واجب است.
حدیث، بعد از قرآن دومین منبع استنباط احکام نزد شیعه و اهل سنت بوده و بسیاری از احکام فقهی که توسط پیامبر اکرم (ص) تشریع شده، در قالب احادیث و روایات به ما رسیده است. اما عدهای فقط قرآن را تنها منبع و مصدر تشریع دین میدانند، مانند فرقه قرآنیون که فقط قرآن را حجت میدانند و سنت را انکار میکنند.
"قرآنیون" معتقدند قرآن تنها وحی الهی است و سنت، اجتهادات و برداشتهای شخصی پیامبر (ص) است و لزومی به تبعیت و توجه به آن نیست. در حالی که خداوند پیامبر (ص) را اسوه میداند و در تبعیت، به جهت خاصی از سنت اشاره نشده که بیانگر آن است که همه رفتارهای پیامبر(ص) در همه ابعاد زندگی ایشان تبعیتش لازم است.
قرآنیون استدلال میکنند که چون خداوند محافظت از قرآن را ضمانت کرده و نگهداری حدیث را برعهده نگرفته، قرآن تنها منبع تشریع دین است و نمیتوان احادیث را از مصادر تشریع دانست؛ اما روشن است که آنچه در قرآن آمده، در بسیاری از موارد کلیاتی است که نیازمند تفسیر است و بهترین مفسر قرآن احادیث نبوی و اهل بیت (ع) است.
سید مصطفی حسینی طباطبایی از سردمداران قرآنیون در کتاب «بررسی روایات ساختگی در کتب حدیث» به نقد روایات شیعه پرداخته و شیعیان را به پرهیز از روایات تشویق میکند. تعمیم ایشان از چند روایت به کل کتب حدیثی شیعه، نادرست است و نمیشود فقط به خاطر وجود چند حدیث ضعیف یا مجعول، حکم داد که تمامی روایات موجود در این کتب جعلی است.
حديث، بعد از قرآن دومين منبع استنباط احکام نزد شيعه و اهل سنت بوده و بسياري از احکام فقهي که توسط پيامبر اکرم (ص) تشريع شده، در قالب احاديث و روايات به ما رسيده است. اما عدهای فقط قرآن را تنها منبع و مصدر تشریع دین میدانند، مانند فرقه قرآنیون که فقط قرآن را حجت میدانند و سنت را انکار میکنند.
نظریه عدم عصمت، پیروی از دو امر متضاد است؛ چرا که «پیروی از پیامبران»، امری واجب و لازم است؛ زیرا برآورده شدن هدف رسالت، بدان بستگی دارد. حال اگر فرض کنیم که پیامبر، معصوم از گناه نیست، حکم متابعت از او به این معناست که خداوند، بندگان خود را دعوت به انجام گناه کند! که نادرستی آن، مشخص است.
بزرگداشت اعیاد مذهبی و برگزاری مجالس و محافل جشن و سرور یکی از سیرههای مشروع و مباح بلکه رایج بین مسلمانان بوده و هم اکنون نیز در بین آنان رواج دارد؛ ولی وهابیها میپندارند که برگزاری جشن میلاد پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت، قرائت قرآن در آن مراسم، شعر خواندن در مدح ایشان و اطعام مسلمانان از جمله منکرات است .
وهابیت بر خلاف آنچه ادعا دارد که مجری سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، یکی از شاخصههای آن مخالفت با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد. تا آنجا که معتقدند برای مرزبندی بین خود و سایر مسلمانان، سنتهای پیامبر که شیعه به آنها عمل میکند را باید کنار گذاشت. ابن تیمیه در این باره مینویسد: «و از اینجا گروهی از فقها...
وهابیت همواره شعار پیروی از سنت رسول اکرم (ص) را سر می دهند و معتقدند که تنها مسلمانان واقعی پیروان وهابیتند . ایشان دیگر مسلمانان را مشرک یا غیر مسلمان معرفی می کنند حال آن که با مراجعه به کتب تاریخی و فقهی ایشان ثابت می شود که حقا و انصافا یکی از شاخصه های مهم این فرقه ، مخالفت با سنت های پیامبر اکرم است.