اغتشاش

عبدالحمید مخالفت شدید خود را نسبت به توجه دادن مسئولین به بحران فرزندآوری نشان داد و گفت تا جیب ایرانیها خالی باشند، چنین خواستهای از آنان نداشته باشید؛ اما این سخن، مخالف آیات قرآن و روایات اسلامی است که به طور مطلق به این امر سفارش کردهاند! البته موضع و سفارش عبدالحمید نسبت به فرزندآوری اهلسنت، خلاف این دیدگاهش است و در آن، مسئله فقر را مانع فرزندآوری نمیداند.

رفراندوم و همه پرسی، مطلبی است که عبدالحمید از آن چندین بار استفاده کرده و طوری وانمود میکند که در صورت رفراندوم، نظر او به کرسی مینشیند؛ وی دوباره در کنایه به کلام رهبر انقلاب، به این مسئله پرداخته، در حالیکه طبق مبانی اسلامی و حتی بر اساس مبانی دموکراسی، این پیشنهاد قابل قبول نیست.

علمای اهل سنت شافعی و حنفی در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ مریدان عبدالحمید نسبت به این عالمان آزاد اندیش که طبق مبانی دینی، خود را پلی برای امیال تفرقهانگیزان نکرده و آخرت خود را تباه نکردند، فحاشی کرده و با بیادبی به آنان تهمت زدند که پاسخ علمای حنفی بر اساس اصول مذهب، تبیین شده است.

علمای اهل سنت شافعی و حنفی، در خطبههای نماز عید، بر لزوم اذن حاکم در اعلام عید تأکید کردند و به اختلاف انگیزی عبدالحمید واکنش نشان دادند؛ آنان این عید را موجب وحدت و انسجام بیشتر میان برادران اهل سنت و تشیع و ناکامی دشمنان اسلام و مسلمین دانسته و میگویند اگر این عید اعلام کردن موجب اختلاف میشود، بهتر است با تعطیل کردنش، اجازه ندهیم وحدتمان خدشهدار شود.

عبدالحمید در موقعیتی قرار گرفته که به عنوان سردمدار مخالفین علیه نظام مطرح شده است؛ سیاستمداران با تجربه، توصیههایی به او میکنند؛ ازجمله رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس در نامهای به وی این سؤال را پرسیده که آیا میدانید جمهوری اسلامی برای عملکرد شما در مسجد مکی و حضور صدها طلبه غیر قانونی خارجی، مورد اعتراض رؤسای جمهور برخی کشورها قرار گرفته و هزینه سیاسی پرداخت کرده است؟ چرا ناشکری کرده و قدردان نظام نیستید؟

جمهوری اسلامی ایران با الگو گرفتن از پیامبر (ص) در رفتار با منافقان، اگر دشمنی آنان مخالفت صِرف باشد و تشکیلاتی و سازماندهی شده نباشند، سیاست مدارا و مماشات را پیش گرفته، در غیر این صورت همانند حضرت که در قبال مسجد ضرار و خانه تیمی منافقان در زمان جنگ تبوک، مماشات نکرده و با قدرت، عمل کردند؛ سیاست نظام نیز میتواند متفاوت باشد.

اغتشاشاتی که اخیراً در جمهوری اسلامی ایران رخ داده است، شبیه جنگ احزاب در صدر اسلام است. افرادی که از ایران طرد شده بودند، با تمام دشمنان اسلام متحد شده و جنگ رسانهای گستردهای علیه نظام اسلامی به راه انداختند. عدهای نیز از داخل همان کار بنی قریظه را انجام دادند که رسول خدا (ص) با کشتن مردان آنان موافقت کردند.

در آیین یارستان بر اساس باورمندی به « دون به دون» و « تناسخ» گریه بر مردگان جایز نیست، چرا که آن ها دوباره در جامه جدیدی به میان ما بر می گردنند. اما امروز برخلاف این باور شاهد گریه ها و برپایی مجالس توسط برخی از پیروان این فرقه برای کسانی هستیم که ادعا می کنند جمهوری اسلامی آنها را در اغتشاشات ترور کرده است.

اغتشاشات اخیر در کشور سبب شده تا افراد بسیاری که جزء خواص جامعه هستند، دچار لغزش های فراوانی شوند. آشوب های اخیر در زاهدان که بعد از خطبه های نماز جمعه مولوی عبدالحمید صورت گرفته، منجر شد تا بسیاری از مردم، فریب اغتشاشگران و گروهک های تروریستی را بخورند و آسیب های غیر قابل جبرانی به جامعه اهل سنت وارد شود.

مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران با ایجاد بهانه در کشور و ساماندهی شورش هایی، تجزیه ایران و سقوط نظام را طلب کردند. بصیرت در این زمان، دور کردن مردم از اغتشاش و عدم دعوت به آن است، نه اینکه با بیانات احساسی و مطالبات همیشگی در این زمان حساس، جوانان اهل سنت را به اغتشاش و خشونت بکشانی.

یکی از مهمترین دلایل نقض هنجارهای اجتماعی توسط جماعت معترض، عامل سرایت است؛ زیرا یک یا چند نفر از معترضان، به صورت تکانهای یا آگاهانه، هنجاری را نقض میکنند، دیگران نیز بدون اندیشیدن، با آنان همراهی میکنند؛ گویی هنجارشکنی به هنجار تبدیل میشود.

پرخاشگری و اعتراضات جمعی مردم، غالباً از ناکامی است. اعتراض و پرخاشگری به عنوان واکنش در برابر ناکامی، تا حدی از ناکامی ها رو به فزونی می نهد، اما پس از آن کاهش مییابد؛ آنچه موجب بروز پرخاشگری در جمعهای اعتراض آمیز میشود، محرومیت و ناکامی مطلق نیست، بلکه ناکامی و محرومیت نسبی است.

رسانههای بیگانه یا گروههای سیاسی داخلی، در اعتراضات مردمی دخالت کرده و بر پیچیدگی صحنه و دشواری کنترل اغتشاشات شهری می افزایند. به نظر می رسد بیشترین سوگیری بیگانگلن و دشمنان خارجی، متوجه تحریک و فعال سازی کنشهای اعتراض آمیز جمعی علیه این نظام است و راهبرد تحول از درون را پیگیری میکنند.

مردم هنگامی که در جریان یک هیجان جمعی قرار می گیرند، موقتاً برخی قوای تعقل منطقی ای را که در زندگی عادی دارند، از دست میدهند. آنان بسیار تلقین پذیر میشوند و به آسانی تحت تأثیر رهبران آن تجمع قرار میگیرند.