عبدالحمید و رفراندوم

  • 1402/02/10 - 14:38
رفراندوم و همه پرسی، مطلبی است که عبدالحمید از آن چندین بار استفاده کرده و طوری وانمود می‌کند که در صورت رفراندوم، نظر او به کرسی می‌نشیند؛ وی دوباره در کنایه به کلام رهبر انقلاب، به این مسئله پرداخته، در حالی‌که طبق مبانی اسلامی و حتی بر اساس مبانی دموکراسی، این پیشنهاد قابل قبول نیست.
پاسخ به عبدالحمید در تکرار موضعش در رفراندوم

.

پایپاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید که مدتی است خود را در موقعیت رهبر اغتشاشگران و مخالفان نظام می‌بیند و ناگزیر باید هر هفته، موضعی برای اعلام ایستادگی در صحنه داشته باشد، در مقابل کلام رهبر انقلاب که رفراندوم در هر زمینه‌ای را غیر عاقلانه خوانده بودند، در سخنرانی خود گفت: «به جای همه پرسی، وقتی می‌دانیم نتیجه همه پرسی چه می‌شود، بهتر است مقامات در فکر علاج و چاره باشند و به خواست مردم تن بدهند؛ ... هر نظامی در دنیا، اسلامی یا غیر اسلامی باید با همراهی مردم باشد و با زور سلاح هیچ نظامی نمی‌ماند؛ ... گفته‌اند که مردم خواستار رفراندوم هستند، چون ناامید شده‌اند؛ یکی از مسئولان این پیشنهاد را رد کرده‌اند. به خاطر این‌که مسئولان می‌دانند و این روشن است که مردم چه می‌خواهند. وقتی نتیجه یک همه‌ پرسی واضح است، چه نیازی به همه پرسی است. وقتی یک همه‌ پرسی نتیجه‌اش مشخص است، بهتر است که ما در فکر علاج و چاره باشیم. من توصیه می‌کنم که حرف مردم را بشنوید و به خواسته مردم تن بدهید. همین مردم در ۵۷ به جمهوری اسلامی رأی بالایی دادند.»[1]

تاکنون پاسخ‌های منطقی بسیاری به کلام بی‌منطق رفراندوم خواهان داده شده است؛ نکته اول این است که در سخنرانی رهبر انقلاب در جمع دانشجویان در ماه رمضان امسال، ماجرای رفراندوم مسئله‌ای بود که سخنران‌ها دو سه بار ‏در مورد آن صحبت کردند و به مسئول سابق حکومت که چنین درخواستی داشت، کنایه زدند و کل دانشجویان با این کنایه و در رد رفراندوم موافق بودند. سپس رهبر انقلاب در پاسخ به کسی‌که ادعا می‌کرد مسئولین به حرف مردم توجه نمی‌کنند و سخن ایشان قطع شد، ناخودآگاه به رفراندوم پرداخت و توجه به حرف مردم را در تعیین منتخب مردم در صندوق‌های رأی عنوان کرد و روش مناسب برای رجوع به نظر مردم را «تقدم انتخابات بر همه‌پرسی» دانست. ایشان فرمودند، رفراندوم نمی‌تواند راه‌حل همه مسائل باشد، چون این مسائل نیاز به نظر کارشناسی دارد؛ اگر کارشناس مطلوبتان را توسط صندوق رأی ‏انتخاب کنید بهتر است تا مردم بدون تخصص و نگاه کارشناسی در مورد مسائل مهم، مستقیماً تصمیم بگیرند و معطل کردن کشور برای همه‌پرسی که چند ماه زمان می‌برد و هزینه و زمان زیادی احتیاج دارد، برای کارهای تخصصی مناسب نیست.
این توضیحات، تبیین کننده تفاوت مردم‌گرایی از عوام‌گرایی بود؛ شما شاید برای یافتن بهترین پزشک، ازمردم سؤال کنید، ولی هرگز نسخه پزشک را با رأی مردم رد یا تأیید نمی‌کنید؛ قصد مخالفین جمهوری اسلامی از طرح موضوع رفراندوم، عوام فریبی و عوام‌گرایی است و وانمود می‌کنند در صورت رفراندوم، نظر آنان پذیرفته می‌شود و همین را فرض گرفته و خود را در مخالفت محق می‌دانند.

نکته دیگر درباره رفراندوم این است که این پیشنهاد، یا بر اساس مبانی دموکراسی است یا بر اساس مبانی دینی و اسلامی؛ هیچ کشور غربی و شرقی در جهان، سیستم و رژیمش را به رفراندوم نگذاشته، حتی برای بار اول؛ هیچ حکومتی در جهان، قانون اساسی‌اش را به رفراندوم نگذاشته است. فقط جمهوری اسلامی و انقلاب امام(رحمت الله علیه) بوده که برای اصل سیستم، از مردم رأی گرفته است، آن هم بعد انقلاب و فقط حکومت اسلامی ایران بوده که نمایندگان مردم، قانون اساسی نوشتند و بعد بار دیگر، مردم به آن رأی دادند.

یک رژیم دموکراتیک غربی نمی‌توان نشان داد که حتی برای بار اول، رژیم خود را به رفراندوم گذاشته باشد؛ آنها یا با کودتا آمدند، یا با شبه انقلاب آمدند و یا با جنگ، بر سر کار آمدند؛ هیچکدام با دموکراسی بر سر کار نیامدند و هیچکدام قانون اساسی خود را به همه‌پرسی نگذاشتند، چه برسد به این‌که هر سی، چهل سال، آن را تغییر دهند و به رأی‌گیری بگذارند؛ پس از نظر دموکراسی و قوانین دموکراتیک جهان، این سخن بی‌معناست؛ چون هیچ رژیمی خودش را به رأی نگذاشته غیر از جمهوری اسلامی ایران؛ بنابراین در هیچ کشوری در دنیا اتفاق نیفتاده که به خاطر گمانه زنی عده‌ای، اصل حکومت را مجدد به رفراندوم بگذارند!

بر اساس مبانی اسلامی که برخی از پیشنهاد دهندگان، ادعای مسلمانی دارند باید گفت، اسلام اجازه نمی‌دهد که حاکمیت اسلام به رفراندوم گذاشته شود؛ این‌که ابتدای انقلاب این کار انجام شد، قبل از تشکیل حکومت اسلامی بود، اما وقتی حکومت اسلامی تشکیل شد، دیگر برای براندازی آن رفراندوم برگزار نمی‌شود.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز پس از سال‌ها که مردم برای خلافت ایشان مراجعه کردند، ابتدا نپذیرفتند، اما پس از پذیرش و آغاز حکومت، در برابر مخالفین جنگیدند و سه جنگ بزرگ برای حفظ حکومت انجام دادند و قبل از شهادت، در پی آمادگی برای جنگ چهارم بودند؛ بر فرض که رفراندوم هم برگزار شود و جمهوری اسلامی از بین برود؛ نیروهای انقلابی باید دوباره قیام کنند تا طاغوت را از بین ببرند و حکومت اسلامی تشکیل دهند؛ بنابراین طبق مبانی اسلامی نیز رفراندوم برای اصل حکومت معنایی ندارد.

تجربه دنیا هیچ، فرض کنیم رفراندوم برگزار شود؛ اگر گروه دیگری تشکیک کرد، چه باید کرد؟ این زنجیره کجا متوقف می‌شود؟ فردا کسی بگوید رأی دیروز برای دیروزی‌هاست، امروز رأی‌گیری مجدد؛ آیا باید قبول کرد؟! پیشنهاد دهنده رفراندوم، احتمالاً می‌داند که تنها حکومتی که در عالم رأی مردم برایش مهم و سرنوشت‌ساز است، جمهوری اسلامی ایران است. هم‌چنین کسانی‌که حرف از رفراندوم می‌زنند احتمالاً یک برداشت فانتزی از مردم دارند؛ یعنی فکر می‌کنند چون مردم از برخی رویه‌ها و مسئولین گلایه دارند، از اصل نظام برگشتند که این تصور هم خطای فاحشی است.

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در نمازجمعه 8 اردیبهشت 1402.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.