مخفی‌کاری، شیوه فرقه‌های انحرافی

  • 1402/01/16 - 18:46
آموزه‌های فرقه‌های انحرافی سرشار از تعارض‌ها و مخالفت‌ها با شریعت الهی و احکام عقلی است؛ از طرفی این تعارض‌ها و مخالفت‌ها برای افراد عادی نیز قابل‌ درک و فهم است، به همین جهت، به شیوه مخفی‌ کاری روی آورده‌اند.
اهل حق

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه‌های انحرافی و بسیاری از جریان‌های کاذب عرفانی به دلیل این که بسیاری از عقاید و اعمالشان بر خلاف اصول و احکام عقلی و شرعی است و از طرفی این تعارض‌ها و مخالفت‌ها حتی برای اغلب افراد عادی نیز قابل‌ درک و فهم است، به همین جهت، شیوه مخفی‌کاری فعالیت این فرقه‌ها بر این است که عقاید و مناسک خود را در محفل‌ها و جلساتی دربسته و محرمانه به مریدان و اعضای خود القاء ‌کنند و از ورود افراد نامحرم و به‌خصوص افراد عالم و دارای قدرت نقد، جلوگیری به عمل ‌آورند تا مبادا ابعاد غیرمنطقی و غیرشرعی افکار و رفتارشان آشکار شود. اگر جریان و اندیشه‌ای به حقانیت و عقلانیت خود باور داشته باشد، از مواجهه انتقادی و مباحثه و مناظره پیرامون آن نه‌تنها شانه خالی نمی‌کند؛ بلکه از آن استقبال می‌کند.

این شیوه مخفی‌کاری در برخی از فرقه‌ها از جمله فرقه اهل حق بیشتر مورد توجه بزرگان فرقه قرار گرفته است تا جایی که تمام آیین خود را سر مگو می‌دانند، با این توضیح که بزرگان فرقه اهل حق موظف هستند اعتقادات این فرقه را مخفی نگه داشته و از افشاگری و انتشار آثار و منابع این فرقه خودداری کنند. [1] گاهی در مقدمه کتاب‌هایشان به‌صراحت نوشته شده است مطالب این کتاب‌ها سرّ مگو است، برای غیر اهلش بازگو نشود.

صدیق صفی‌زاده گردآورنده کتاب «نامۀ سرانجام» که از مهم‌ترین منابع این فرقه است، در این باره می‌گوید: «این گروه عقیده دارند که مسلک‌شان دارای رازها و اسرار ناگفتنی است و نباید آن را به کسی نشان دهند. از این‌رو، کتاب‌های مسلکی خود را که با نظم و نثر به گویش گورانی (که یکی از گویش‌های گردی است) نوشته شده به کسان دیگر نشان نمی‌دهند و آنها را از دیگران مخفی می‌دارند و نمی‌گذارند دست پژوهندگان به آنها برسد و این امر باعث پوشیده ماندن این مسلک گشته و برای همین اســت کـه تـا نزدیک پنجاه سال پیش هیچ‌گونه کتابی دربارۀ مسلک و عقاید آنان به چاپ نرسیده است.» [2]

نمونه‌ای از موارد فراوانی که در این فرقه از آن به سر مگو یاد می‌شود و اگر چه از سوی بسیاری از پیروان این فرقه در ظاهر مورد انکار واقع گردیده؛ اما در پاره‌ای از منابع اصیل این فرقه بیان شده است، الوهیت حضرت علی (علیه‌السلام) است که چنین نقل شده است:

«محمد از آن گشت حاجت قبول    که بسپرد سر را به زوج بتول

گرفتی چنان دامن او به صدق       به اوصاف او اول آمد به نطق

بگفتا علی اول و آخر است          خداوند در باطن و ظاهر است

جز حیدر نباشد به من کس خدا    که دیدم همه اوست در دو سرا

علی گفت با احمد ای نیک رو    نکن کشف بر کس تو سرّ مگو» [3]

حال هر خواننده‌ای که از کمترین فهم دینی برخوردار باشد، بر بطلان عقیده فوق مبنی بر خدا بودن حضرت علی (علیه‌السلام)، واقف و آگاه است و آن را انکار می‌کند. بر همین اساس، در زمان حاضر برخی از پیروان این فرقه که از قشر تحصیل‌ کرده هستند، نسبت به آموزه‌های این فرقه دچار شک و تردید شده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. حسینی، سید حسین، بررسی تحلیلی فرقه اهل حق، ذکری، ص497.

[2]. صفی‌زاده، صدیق، نامه سرانجام، ص ۱۷۸

[3]. جیحون‌آبادی، نعمت‌الله، شاهنامه حقیقت، نشر حسینی، ص119.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.