پایگاه جامع، فرق، ادیان و مذاهب_ استعمارگران فرهنگی از آنجا که فرهنگ حجاب را همچون سدّی محكم در برابر تهاجمات فرهنگی خود می‌بینند، لذا از آن هراس داشته و هر ساله سرمایه‌گذاری‌های آنچنانی می‌كنند تا حجاب را از جامعهٔ اسلامی برگيرند و بی‌بندوباری را جايگزين آن سازند.

سلطه‌گران دنيا همواره سعی داشته و دارند تا با ترويج بی‌بندوباری و بی‌حجابی سنت‌ها و آداب‌ و رسوم ملی و مذهبی ملت‌ها را خدشه‌دار كرده و آنان را با فرهنگ خود بيگانه سازند و از اين طريق ارزش‌های اسلامی را زير پا گذارند و بر ملت‌های مسلمان تسلط يابند. آنها  برای رسيدن به مقاصد شوم خويش و در راستای به بند كشيدن ملت مسلمان، از راه‌های گوناگون وارد شده است.

 استعمار پير سال‌هاست كه در فكر نابودی ارزش‌های دينی است و به هر دری می‌زند تا آن را نابود كند و در گلستان شاداب جامعه اسلامی بذرهای شوم و پليد خويش را بكارد و خوب می‌داند كه با وجود حجاب، عفّت و رعايت و شئون اخلاقی و اسلامی هرگز در كارش موفق نخواهد بود.

در قسمتی از برنامه‌های استعمار پير انگليس اين طور آمده است:«بايد کوشش فراوان كرد تا زنان مسلمان را نسبت به امر حجاب بی‌میل نمود و در عوض آنها را به بی‌حجابی و رهاکردن چادر علاقه‌مند ساخت .بايد با دلايل و شواهد تاريخی ثابت كنيم كه حجاب و پوشش از دوران بنی‌عباس متداول شده است و صددرصد مورد تأييد اسلام نيست. بايد گفته شود كه مردم، همسران پيامبر را بدون حجاب می‌دیده‌اند و زنان صدر اسلام در تمام مراحل زندگی و در تمام كارها دوش‌به‌دوش مردان فعاليت داشته‌اند. پس از آن كه با تبليغات وسيع حجاب از ميان رفت، مأموران ما وظيفه دارند كه جوانان را به عشق‌ بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان عريان غیرمسلمان تشويق كنند. اين زنان بايد كاملاً بی‌حجاب ظاهر شوند تا الگويی برای زنان باشند.» [1]

و به نظر می‌رسد كه در این جنگ فرهنگی يا به‌اصطلاح امروز «تهاجم فرهنگی» تا حدودی موفق بوده و توانسته‌اند به بخشی از اهداف پليد خود برسند و در اين جنگ فرهنگی زنان بيشتر از مردان در تيررس دشمنان بوده‌اند. [2]

بنابراين بر زنان مسلمان لازم است كه دوشادوش مردان، قدم در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی گذارند و با رعايت حجاب و پوشش اسلامی نقشه‌های سلطه‌گران را خنثی سازند. اگر زنان مسلمان حجاب را رعايت كنند، تيرهای زهرآلود دشمنان به آنها اصابت نخواهد كرد؛ چون حجاب سپری است در برابر آماج تيرهای سلطه‌گران، تيرهایی كه هر يك با هدف و نيت خاصی از كمان رها می‌شوند.

باید توجه داشت که دشمن در جنگ فرهنگی، جامعه را از درون تهی و بی‌محتوا مي‌كند. خسارات ناشی از جنگ فرهنگی به‌مراتب شديدتر و بيشتر از جنگ نظامی است؛ چرا كه در جنگ نظامی گلوله فقط قلب يك نفر را می‌درد و نعمت حيات را از او می‌گيرد، اما در جنگ فرهنگی گلوله‌های دشمن قلب اجتماع را می‌درد و شادابی و سلامت را از جامعه می‌گيرد. در چنين جامعه‌ بحران‌ زده‌ای، اگر چه افراد به‌ظاهر پيرو دشمن نيستند، اما از درون به ندای دشمن لبيك گفته‌اند و مجری برنامه‌هايی هستند كه دشمن طرح‌ ریزی كرده است.

پس بر ماست كه با شناسايی مجرای تهاجم فرهنگی از جاری‌شدن اين سيل وحشتناك در جامعه جلوگيری كنيم و نگذاريم كه حجاب‌ها در اين سيل از بين برود و افراد بی‌بندوبار و نیمه‌عریان در جامعه ظاهر شوند كه اگر اين طور شد، ديگر نمی‌توان يك جامعهٔ آرمانی و سالم داشت.

بنابراين دشمنان برای سلطه فرهنگی خود در قدم اول زنان جامعهٔ اسلامی را مورد هدف قرار داده‌اند و سعی دارند باتربیت زنان بی‌حجاب و نیمه‌عریان، سلامت روحی و اخلاقی بانوان را از بين ببرند و اعتماد به‌ نفس آنان را گرفته آنها را به خويش وابسته كنند. هر چادری كه از سر زن مسلمان برداشته می‌شود، استعمار یک‌قدم به اهداف شوم خود نزدیک‌تر می‌شود.

بايد به هوش باشيم كه بيماری تهاجم فرهنگی نه‌تنها خطرناك است كه اگر جلوگيری نشود، كشنده می‌شود و آيا اين درست است كه در مقام يك انسان مسلمان نسبت به جنبه‌های مختلف تهاجم فرهنگی ساكت بنشينيم؟

پی‌نوشت:

[1]. واحد، سینا، درآمدی در تاريخ بی‌حجابی ايران، مؤسسه تحقيقاتی و انتشاراتی نور، ۱۳۶۳ ش، ص ۴۰.

[2]. خرمی مشکانی، ابراهیم، چرا حجاب؟، مرسل، ص 53