عضو گیری فِرق انحرافی در بحران های زندگی

  • 1401/10/21 - 16:24
وقتی مشکلات به حدی می رسد که توان تحمل آن غیرممکن می شود، انسان ها معمولاً به سنجش راهکار نمی اندیشند، بلکه فقط سعی می کنند که از این موقعیت غیر قابل تحمل رها شوند. لذا شبه معنویت ها در این مواقع، با جلب اعتماد آنان و ادعای داشتن راهکار برون رفت از مشکل، افراد را جذب مکتب خود می کنند.
بحران و فرقه های انحرافی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شِبه معنویت های نوپدید سعی می کنند با تمرکز بر نیازهای افراد جامعه و جوابگویی بر آن مسائل، خود را عامل نجات بخش معرفی کنند، مهم نیست که راهکارهای ارائه شده به نتیجه می رسد یا نه.!! مهم  این است افرادی که با مباحث یک شِبه معنویت مواجه می شوند، می بینند این مکتب دارد در مورد نیاز آنها صحبت می کند و برای رفع نیازها راهکار می دهد و افراد مراجعه کننده به این شِبه معنویت ها، عموماً دنبال راستی آزمایی و نتیجه بخش بودن این  آموزه ها و راهکارهای ارائه شده در یک شِبه معنویت نیستند؛ چون چنان غرق مشکلات خود هستند، به هر ندایی که به سوی آنان بیاید لبیک می گویند. ضرب المثل معروفی است که می گوید: «الغريق يتشبث بکل حشيش» یعنی فردی که در حال غرق شدن است، به هر شاخه خشکيده ای چنگ می زند تا خود را نجات دهد؛ هرچند آن شاخه کوچک و خشکیده ای باشد که نشود از آن کمک گرفت.

 عموم انسان ها در مشکلات و درگیری های زندگی، رنج و سختی قابل تحملی را می پذیرند و برای رفع این رنج ها و شرور برنامه ریزی و تلاش می کنند. اما وقتی مشکل  به حدی می رسد که توان تحمل آن برایش غیرممکن می شود، دیگر به سنجش رفتار و بررسی اثرات سوء و آسیب‌زای یک راهکار نمی اندیشد، بلکه فقط سعی می کند که از این موقعیت غیر قابل تحمل رها شود. لذا شِبه معنویت ها در این مواقع سعی می کنند به سمت افراد بروند و با جلب اعتماد آنان آموزه های خود را تبلیغ و افراد را جذب مکتب خود کنند. انسان ها در بحران های زندگی، بیشتر احتمال تغییر و در نتیجه انحراف را دارند. فرقه ها از این وضعیت استفاده می کنند و با دادن حس آرامش و کمک به فرد گرفتار بحران، او را متقاعد می کنند که مورد درک واقع شده و راه رفع مشکل در دستان این فرقه است. راهکار این وضعیت، افزایش تاب آوری انسان ها می باشد.

تاب آوری ظرفیتی براي مقاومت در برابر استرس و فاجعه است. روانشناسان همیشه سعی کرده اند که این قابلیت انسان را برايی سازگاری و غلبه بر خطر و سختی ها افزایش دهند. مثلاً یک پسر جوان به علت طلاق پدر و مادرش خودکشی می کند. به علت حس تنهایی و وابستگی شدید به والدین، این جوان نتوانست این رنج و مشکل را تحمل کند و با آتش زدن خود به زندگی اش پایان داد. وقتی زندگی این جوان را بررسی می کنیم می بینیم در ناز و نعمت بزرگ شده است و حتی خدمت سربازی را هم انجام نداده است، این فرد نتوانسته است بر رنج و ناراحتی های کوچک غلبه کند و کسی که در مشکلات کوچک نتواند حل مسئله کند، در چنین مسائلی، زندگی اش را به این نتیجه فاجعه بار ختم می کند. همین فرد، بسیار مستعد گرایش به شبه معنویت ها و تغییر آیین و باور می باشد.

تاب آوری به قابلیت تطابق انسان در مواجهه با بلایا، غلبه کردن بر مشکل، بلایا و حتی تقویت شدن با آن تجارب اطلاق می شود، اما این خصیصه در کنار توانایی هاي درونی شخص و مهارت هاي اجتماعی او و همچنین در تعامل با محیط تقویت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت متبلور می شود. نتیجه اینکه تاب آوری در هر سن و در هر سطحی رخ می دهد و قابل آموزش است، یعنی تاب آوری پدیده ذاتی نیست. بلکه از طریق تمرین، آموزش، یادگیری وتجربه حاصل می شود. باید یک عزم عمومی ایجاد شود و مهارت تاب آوری در مشکلات و بحران ها، مانند مهارت نه گفتن، مهارت کنترل خشم و... به افراد آموزش داده شود. افراد در چند تجربه در بحران های زندگی متوجه می شوند تاب آوری کمی دارند و با آموزش و تمرین می توانند آن را تقویت کنند و مهارت های خود را برای تاب آور شدن پرورش دهند. پس تاب آوری قابل یادگیری است، و ترویج و آموزش همگانی تاب آوری در بحران ها و مشکلات، سبب می شود که افراد در مقابل جذب به فرقه ها واکسینه شوند.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.