دیگ جوش بدعتی بدون دلیل

  • 1401/08/30 - 13:43
یکی از شگردهای جریان های انحرافی سوءاستفاده از ظاهر عبارات دینی برای اعتبار بخشی به بدعت های خود می باشد. استفاده از روایات جعلی راهکاری است که متصوفه برای پذیرش انحرافات و بدعت های خویش در جامعه اسلامی از آن استفاده می کند تا به نوعی آن بدعت را موجه و اسلامی جلوه دهد. چنانچه برای اینکه رنگ و بوی اسلامی به مراسم دیگ جوش بدهد، به روایات جعلی مستمسک شده است.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تصوف دارای انحرافات متعددی بوده و از زمانی که تصوف فرقه ای شکل گرفت به انحرافات اعتقادی و عملی آن افزوده گشت. زیرا هر قطبی، برای تربیت شاگردان خویش یک سری از آداب را اختراع می نمود و این امر باعث می شد که انحرافات در بین متصوفه رو به فزونی باشد.

یکی از این آداب عملی که در بین اکثر فرقه های صوفیه رواج داشت، مراسم دیگ جوش بود . عظمت این عمل تا اندازه ای بود که در بین اهل حق، دیگ جوش جایگزین عبادات عملی گشت. کیوان قزوینی در کتاب خویش می نویسد: «لازم به ذکر است که مراسم دیگ جوش در میان فرقه صوفیه علی اللهی ها هم مرسوم است با این تفاوت که این عمل برای جبران نمازهای که بجا نیاورده اند است، مثلاً گاهی هفته ای یکبار دیگ جوش را به نزد قطب می برند، به جای نماز یک هفته ای که نخوانده اند و همین که بزرگ بگوید خیرت قبول این عمل جایگزین نمازهای نخوانده می شود.»(1)

متصوفه برای تایید این مراسم اختراعی خود دو دلیل ذکر نموده اند که به بررسی این دو دلیل پرداخته و میزان اعتبار و دلالت این دلایل را بر مراسم دیگ جوش مورد تحلیل قرار خواهیم داد.

1.دلیل روایی

نورالدین مدرسی چهاردهی که مدت طولانی را در فرقه های صوفیه در حال تحقیق بوده در کتاب خاکساریه و اهل حق می نویسد: « دربارۀ چگونگی رواج دیگ‌ جوش نقل می‌کنند که در شبی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به معراج رفت، آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، خضر، الیاس، عیسى، هاجر، مریم و حوا (علیهم السلام) نیز حضور داشتند. جبرئیل امین از آهوان بهشتی شیر آماده ساخت، میکائیل برنج آورد، اسرافیل از درخت طوبى هیزم تهیه کرد، عزرائیل از دوزخ آتش، و علی (علیه السلام) نیز از حوض کوثر آب آوردند و همگی غذایی طبخ نمودند و رسول خدا (صلی الله هلیه و آله) را مهمان کردند. از آن رو، رسم دیگ‌جوش برقرار گردید»(2)

این گزارش از معراج، که با این میهمانی و با این تشریفات که در نقل بالا مطرح شده است در هیچ یک از منابع حدیثی معتبر وجود ندارد و ساخته و پرداخته ذهن مشوش صوفیانی است که برای پر کردن شکم های خود، دست به جعل احادیث زده اند. تنها کسی که این دلیل را نقل کرده است جناب مدرسی چهاردهی است که گویا ایشان نیز این دلیل را از خود متصوفه و اهل حق نقل می کند و سند روایی برای آن ندارد. حتی کیوان قزوینی که در کتاب های بهین سخن و استوار راز دار مطالبی در مورد دیگ جوش بیان نموده است به این گزارش از معراج، به عنوان دلیل دیگ جوش اشاره ننموده است.

2. قیاس به عقیقه

کیوان قزوینی درباره دلیل اقطاب صوفیه بر اعتبار شرعی دیگ جوش می نویسد: «اما دلیل شرعی بر دیگ جوش، آنچه از اقطاب پرسیده ام غیر از تشبیه به مسئله عقیقه، دلیلی نداشتند.»(3) پس تنها دلیل اقطاب، قیاس دیگ جوش به عقیقه است و هیچ دلیل دیگری از روایات و سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) برای کار خود ذکر نکرده اند

در مبانی شیعیان استفاده از قیاس در اعتبار بخشی یک امر ممنوع است و ابوحنیفه و اهل سنت در امور فقهی از قیاس بهره می بردند و حضرات معصومین(علهم السلام) از قیاس در امور دینی منع کرده اند و استفاده از قیاس را در امور دینی را باعث از بین رفتن دین دانسته اند. ابان بن تغلب از امام صادق(علیه السلام) نقل نموده است که: «انَّ السُّنَّةَ لَاتُقَاسُ، أَ لَاتَرى‏ أَنَّ الْمَرْأَةَ  تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا؟ يَا أَبَانُ، إِنَّ السُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ‏  الدِّينُ(4) سنت اسلام را نمی توان قياس كرد، نمی دانی كه زن بايد روزه خود را (كه در حيض ماه رمضان افطار كرده) قضا كند و نمازى كه (در حال حيض نمى‏خواند) قضا نكند، اى ابان اگر سنت قياس شود، دين از ميان مى ‏رود.»

کیوان قزوینی در جواب به استدلال اقطاب در مورد تشبیه به عقیقه می نویسد: «گفتم تشبیه که قیاس است و نزد شیعه دلیل نیست و علاوه که قدر جامع را باید به تأویل پیدا کنید که مردن نفس اماره را با آنکه نمرده به منزله تولد بگیرید. و اگر بگویید همان عقیقه کنایه از این مطلب است و تولد جسمانی مقصود نیست، پس هم اقرار به بی دلیلی دیگ جوش کرده اید. و هم یک کار ضروزی دین که استحباب عقیقه باشد، بلکه بعضی از فقها آن را واجب می دانند»(5)

با توجه به مطالب بیان شده، نتیجه گرفته خواهد شد که دیگ جوش هیچ گونه دلیل نقلی معتبر از منابع دینی نداشته و بزرگان صوفیه برای اثبات آن یا به نقل غیر معتبری از معراج تمسک کرده اند یا دست به دامان قیاسی شده اند که اهل بیت(علیهم السلام) به شدت با آن مقابله کرده اند.

پی نوشت:

(1). کیوان قزوینی، عباسعلی، بهین سخن، ص86، راه نیکان، چاپ اول، 1387.

(2).  مدرسی جهاردهی، نورالدین، خاکساریه و اهل حق، ص 113، اشراقی، چاپ4، 1368.

(3). کیوان قزوینی، عباسعلی، بهین سخن، ص93، راه نیکان، چاپ اول، 1387.

(4). كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏1 ؛ ص146، دار الحديث - قم، چاپ: اول، ق‏1429.

(5). کیوان قزوینی، عباسعلی، بهین سخن، ص94، راه نیکان، چاپ اول، 1387.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.