بررسی انحرافات رفتاری ملاسلطان گنابادی

  • 1401/08/22 - 09:00
یکی از معیارهای سنجش افراد این است که رفتار آنها با رفتار و گفتار معصومین(ع) سنجیده شود. رفتارهایی از ملاسلطان گنابادی همچون خلف وعده و عدم کمک رسانی به فقرا و گرفتن عشریه در حالت فقر مشاهده شده که هیچ کدام از این رفتارها با سیره و سلوک معصومین(ع) هماهنگ نبوده و مردم نمی پذیرند که افرادی که داعیه دار مهذب کردن جامعه هستند، خود گرفتار رذائل اخلاقی و انحرافات باشند.
ملا سلطان

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اشکالاتی که به جریان صوفیه وارد است این که برخی از گفتار و عمل بزرگان آنها با دستورات دینی یکسان نبوده و بین این دو، دوگانگی وجود دارد و از آنجا که یکی از معیارهای سنجش حقانیت جریان ها هماهنگی عمل بزرگان یک فرقه با دستورات دینی می باشد، لذا این می تواند نقص بزرگی بخصوص برای اقطاب صوفیه محسوب شود.

ملا سلطان گنابادی موسس فرقه صوفیه گنابادی از اقطابی است که باید سلوک عملی او را با متون دینی سنجید تا میزان حقانیت او روشن گردد. یکی از این مواردی که باید مورد بررسی واقع شود، عمل به وعده هایی است که به مریدان داده است.

1.خلف وعده  

کیوان قزوینی وعده ملاسلطان گنابادی را هنگام پذیرش قطبیتش را این گونه نقل می کند که به او گفت: «تو بايد دوازده سال خدمت مجانی به من نمائی تا خواهش ها و حب دنيا و همه بدی ها از وجود تو بيرون رود و شايسته ديدن امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شوی. پس از اتمام دوازده سال، روزی تقاضای انجاز وعده نمود كه با بی جوابی سلطان محمد مواجه شد و پس از تكرار تقاضا با اين جواب روبرو شد كه: خدا تو را برای كارهای بزرگتر از آن چه مي پنداری آفريده و ما می خواهيم تو را برسانيم به مقامی فوق مقامات متصوره خودت...»(1)  

ملاسلطان برای اینکه مقام ادعایی خود را بر کیوان قزوینی اثبات کند و او را مرید خویش کند، به کیوان وعده های مختلفی از جمله مهذب شدن در 12 سال  با پذیرش سرسپردگی به خود را می دهد ولی با گذشت این مدت، هیچ گونه رشدی برای کیوان قزوینی حاصل نمی شود و ملاسلطان علاوه بر اینکه جوابگوی اتلاف عمر کیوان قزوینی نمی شود با  توجیهی دیگر او را به سرسپردگی خود تشویق می نمود.

 عمل نکردن ملا سلطان به وعده ای که به کیوان قزوینی داده بود، یکی از نمونه های روشن خلف وعده می باشد که در متون دینی به شدت نهی شده است. چنانچه یکی از مواردی که در تعجیل عقوبت انسان مطرح شده است، خلف وعده می باشد. امیرالمومنین(علیه السلام) نقل می کند که پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) به او وصیت نمود که: «‏ يَا عَلِيُّ أَرْبَعَةٌ أَسْرَعُ شَيْ‏ءٍ عُقُوبَةً رَجُلٌ أَحْسَنْتَ إِلَيْهِ فَكَافَأَكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ إِسَاءَةً وَ رَجُلٌ لَا تَبْغِي عَلَيْهِ وَ هُوَ يَبْغِي عَلَيْكَ وَ رَجُلٌ عَاهَدْتَهُ عَلَى أَمْرٍ فَوَفَيْتَ لَهُ وَ غَدَرَ بِكَ وَ رَجُلٌ وَصَلَ قَرَابَتَهُ فَقَطَعُوهُ ثُمَّ قَالَ ع يَا عَلِيُّ مَنِ اسْتَوْلَى عَلَيْهِ الضَّجَرُ رَحَلَتْ عَنْهُ الرَّاحَةُ. چهار چیز است که عقوبتش زودتر از هر چیز می‌رسد: کسی که به او احسان کنی و در عوض نیکی با تو بدی کند؛ کسی که تو به او ستم نکنی و او به تو ستم کند؛ کسی که در امری با او عهد کنی تو وفا کنی و او به تو مکر و خیانت کرده، به آنچه عهد کرده وفا نکند؛ کسی که به رحم خود صله کند و آن رحم از او ببرد.»(2)

2.عدم توجه به فقر مردم                                                                                      

کیوان قزوینی درکتاب رازگشا، در مورد بی توجهی ملاسلطان گنابادی نسبت به فقر مردم می نویسد: «وقتی مردم کاشان سخت بی چیز شده بودند کاغذی اجماعاَ به او نوشته، دعائی و علاجی و رهنمائی خواستند که شاید از این فطریه و عشریه ها که از شهرها سالی بیست تا سی هزار تومان به او می رسید، قدری به کاشان بفرستند یا آنکه فطریه و عشریه ها خود آنها را به فقرای خود آنها حواله دهد او جواب داد: ندارید، نان نخورید. من که شما را به نان خوردن دلالت نکرده ام. من به ذکر قلبی دلالت کرده ام. بروید کسب کنید و با این حال باز فطریه و عشریه را از آنها گرفت و یک پول به فقرای آنها نداد.»(3)

طبق روایات اهل بیت(علیهم السلام) هر مسلمانی باید به وضعیت سایر مسلمانها توجه داشته باشد و در حد توان، تلاشی برای رفع نیاز آنها انجام دهد، باید دانست که در صورت عدم اهتمام  به امور دیگر مسلمانان، نمی توان خود را مسلمان واقعی دانست؛ همان گونه که امام صادق(علیه السلام) نقل کرد که پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ أَصْبَحَ لَايَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ‏، وَ مَنْ‏ سَمِعَ‏  رَجُلًا يُنَادِي: يَا لَلْمُسْلِمِينَ‏ ، فَلَمْ يُجِبْهُ، فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ(4) هر کسی که صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست، کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مى زند: اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست»

پس چگونه ملاسلطان که مدعی قطبیت است به فقر مردمی که مریدان خود او بوده اند، هیچ توجهی نکرده و فشار مضاعفی با گرفتن عشریه بر آنها تحمیل کرده است، در صورتی که در شرع مقدس آمده است که در صورت فقیر بودن، دادن زکات فطره بر شخص فقیر واجب نبوده و برای رفع نیازشان مستحق دریافت نیز زکات می باشند.

نتیجه گرفته خواهد شد که کسی همچون ملاسلطان گنابادی که توانایی عمل به وعده خود در تربیت نفس افراد را ندارد و با وعده های پوچ، دیگران را به سلوک تحت اشراف خویش دعوت می نماید و یا در سختی ها، اهتمامی به رفع مشکل مردم و مریدان خود ندارد، از اهل بیت(علیهم السلام) فرسنگ ها دور هستند و تبعیت از چنین انسان هایی تنها موجب گمراهی و ضلالت هر چه بیشتر انسان خواهد شد.

پی نوشت:

(1). ک‍ی‍وان‌ ق‍زوی‍ن‍ی‌، ع‍ب‍اسعلی، اخ‍ت‍لاف‍ی‍ه‌، ج 2، ص145، ن‍ش‍ر آف‍ری‍ن‍ش‌، ت‍ه‍ران‌، ۱۳۷۸.

(2). ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، ج‏1، ص230، جامعه مدرسين - قم، چاپ: اول، 1362ش.

(3). کیوان قزوینی، عباسعلی، راز گشا، ص 199، راه نیکان، چاپ اول، 1386.

(4). كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏3، ص419، دار الحديث - قم، چاپ: اول، ق‏1429.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.