مصحف فاطمه از فضایل معمولی حضرت زهرا (س)

  • 1401/05/06 - 12:29
مصحف فاطمه از فضایل کوچک حضرت زهرا (س) است و فضایل ایشان برتر از آن است؛ در روایت نبوی آمده است: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.» سهیلی می‌گوید: هر کس فاطمه (س) را دشنام دهد، کافر است؛ او از دو خلیفه اول اهل سنت برتر است. چنین فضایلی برای حضرت از فضایل پیش پا افتاده است.
مصحف فاطمه از فضایل معمولی حضرت زهرا (س)

چه چیزی از مصحف فاطمه غیر معقول است؟ ارتباط حضرت با ملک، یا اخبار غیبی که در مصحف بیان شده؛ هر کدام باشد، از افرادی در رتبه پایین تر از حضرت نقل شده و خدشه ای به آن نکرده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مصحف فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نام کتابی است که فرشته الهی مطالب آن را برای حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بیان کرده و امام علی (علیه‌السلام) آنها را نوشته است. مطالب این کتاب، شامل جایگاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بهشت و اخبار و رویدادهای آینده است. این کتاب نزد ائمه اطهار (علیهم‌السلام) بوده و بین آنان دست به دست می‌شده است و دیگران بدین کتاب دسترسی نداشته‌ و ندارند. این کتاب اکنون در دست امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. اهل بیت (علیهم‌السلام) همواره بر این امر تاکید کرده‌اند که این مصحف، کتابی غیر از قرآن است و شیعیان همان قرآن رایج در بین مسلمانان را قبول دارند؛ اما وهابیت که دشمنی سرسختی با شیعه دارد، در مورد این اعتقاد شیعیان نیز شبهات مختلفی مطرح می‌کند و گمان می‌کند با این شبهات می‌تواند اعتقاد شیعیان را زیر سؤال ببرد.

از ایرادات وهابیت که کارشناسان شبکه‌های وهابی مطرح کرده‌اند این است که این کتاب که حجمش 3 برابر قرآن است، به چه دلیلی بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل نشد که با آن مسلمانان را هدایت کند؟ این عقاید ساختگی به علت بن بست فکری و اعتقادی شیعه است و برای رهایی از این بن بست مجبورند توهماتی درست کنند؛ اگر به جای فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نام عایشه را قرار دهیم، آیا شیعیان می‌پذیرند؟

در پاسخ به این ایرادات می توان گفت، دلیل این اتفاق (نازل شدن ملک بر حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و نزول مصحف) از روایات ائمه (علیهم‌السلام) مشخص است.(1) هیچ ادعایی از طرف شیعه و اهل بیت (علیهم‌السلام) صورت نگرفته که مصحف فاطمه جهت هدایت مسلمانان نازل شده است و نیاز مسلمانان است؛ محتوای این کتاب چیزی فراتر از بحث هدایت است که قرآن به این دلیل نازل شده است، بلکه مطالبی مورد نیاز ائمه (علیهم‌السلام) و جهت تسلای خاطر بضعه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده و جنبه هدایت عمومی مسلمانان را نداشته است.

امام صادق (علیه‌السلام) در پاسخ به محدثانى که درباره مصحف فاطمه (سلام‌الله‌علیها) سؤال کردند، مدت طولانى سکوت کرد؛ سپس فرمود: «شما درباره چیزهایى که چه لازم دارید و یا لازم ندارید جستجو و تحقیق مى‏‌کنید. (يعنى بعضى از پرسش هايتان به قصد فهميدن نيست يا به دردتان نمی‌خورد.) فاطمه (سلام‌الله‌علیها) پس از رسول خدا، هفتاد و پنج روز حیات داشت و بر اثر رحلت پدرش اندوه فراوان بر او وارد گشت. جبرئیل (فرشته وحى) پیوسته بر او فرود مى‌‏آمد و ناگواری ها و اندوه جدایى پدر را به خوبی‌ها جلوه مى‏‌داد و به جانش آرامش مى‏‌بخشید. به او از پدر و جایگاه بلندش نزد پروردگار خبر مى‌‏داد و نیز از حوادث آینده که بعد از فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نسبت‏ به فرزندانش واقع خواهد شد، گزارش مى‌‏داد. على (علیه‌السلام) تمام آن گزارش ها و اخبار را مى‌‏نوشت که همین مصحف فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را شکل داد.»(2) بنابراین ایراد گرفتن به اینکه چرا بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل نشد که با آن مسلمانان را هدایت کند، بی‌وجه است.

مجری وهابی برای اینکه کاملاً اثبات کند که مطالب مطرح شده درباره مصحف فاطمه معقول و قابل پذیرش نیست، می گوید: اگر به جای فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نام عایشه را قرار دهیم، شیعیان می‌پذیرند؟
او گمان کرده با این سخن، ضربه نهایی خود را بر مصحف زده است، اما پاسخ این است که اکثر مسلمانان فریقین معارف خود را از قرآن و سنت (احادیث معصومین) می‌گیرند؛ حتی گزارشات تاریخی که در کتب روایی نقل شده و از معصومین هم نباشد، با سند صحیح نقل شده باشد، می‌پذیرند. در حالی که احادیث در مورد مصحف از احادیث صحیح معصومین (علیهم السلام) است.
البته مشخص نیست که این کارشناس، چه چیزی از مصحف فاطمه را غیر معقول می‌داند؛ ارتباط حضرت با ملک، یا اخبار غیبی که در مصحف بیان شده یا ...؛ ولی اگر وهابیون با همین دید انتقادی به گزارشات تاریخی که در کتب صحیح و معتبر اهل سنت نقل شده است، بنگرند، بسیاری از نقلها و گزارشات مخدوش بوده و آنها را نمی‌توان پذیرفت.

مثلاً کرامت مشهوری از خلیفه دوم نقل شده که در مدينه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بود و آيات قرآن را می خواند؛ يك دفعه سه مرتبه گفت: «يا ساريه! الجبل» همه متعجب از اینکه چه اتفاقی افتاده است؛ بعد از نماز از او پرسيدند كه چه شد که در وسط خطبه، اينچنين گفتید؟ گفت: در حين خطبه خواندن، يك نگاهی كردم به ملكوت زمين و زمان، ديدم لشكری كه برای فتح نهاوند فرستاديم، دشمنان از چند جهت در حال محاصره آنان هستند و قصد دارند آنها را از بين ببرند؛ فرمانده لشکر اسلام، ساريه بود؛ او را صدا زدم كه به طرف كوه پناه برید و از يك طرف با دشمن بجنگيد، تا آنها شما را محاصره نكنند؛ آنها هم به سمت كوه آمده و جنگيدند. بعد از 3 ماه كه لشكر به مدينه آمد، سؤال كرديم كه آيا اين قضيه را شما هم ديديد؟ گفتند: بله! در فلان روز در بيابان نهاوند بوديم كه صدای خلیفه در فضا طنين انداز شد و همه لشكر هم صدای او را شنيدند و او از مدينه صدا زد: «يا ساریه! الجبل» و اگر صدای او نبود، همه از بين رفته بوديم و اين پيروزی هم نصيب اسلام نمی‌شد.(3) در این گزارش که از غیر معصوم نقل شده، فردی ادعای علم غیب، اعجاز و ولایت تکوینی کرده و از او پذیرفته‌اند؛ چگونه از سیده نساء دو عالم، برترین زنان مسلمان،(4) که برتر از خلیفه اول و دوم نیز هستند،(5) چنین چیزی بعید باشد.
مصحف فاطمه از فضایل کوچک حضرت است و فضایل ایشان بیش از این است که این مجری متعجب شده و آن را بعید شمرده است؛ در روایت نبوی آمده است: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.» سهیلی از علمای اهل سنت می‌گوید: «هر کس فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را دشنام دهد، کافر است؛ زیرا فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از کسی‌ که به او دشنام دهد به خشم و غضب می‌آید و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز خشم و غضب فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را برابر با خشم و غضب خود دانسته است و هر کس که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را خشمگین کند، کافر است.»(6)

پی‌نوشت:
1. «مصحف فاطمه تسلی بخش ایام پس از رحلت پیامبر (ص)»
2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافى، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص241، ح5.
3. ابن کثیر، أبوالفداء إسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، دار الهجر، 1424 ق، ج10، ص173.
ابن قدامه مقدسی، أبومحمد موفق الدين عبد الله بن أحمد، المغنی، 1388 ق، ج9، ص318.
ابن قدامه مقدسی، عبدالرحمن بن محمد بن أحمد، الشرح الكبير على متن المقنع، ج10، ص387.
مناوی، زين الدين محمد، فيض القدير شرح الجامع الصغير، المكتبة التجارية الكبرى، 1356 ق، ج4، ص507.
فخر رازی، أبوعبدالله محمد بن عمر، تفسير الرازی، دار إحياء التراث العربی، 1420 ق، ج21، ص433.
ابن تيميه، تقی الدين أبوالعباس أحمد بن عبدالحليم، دقائق التفسير، مؤسسة علوم القرآن، 1404 ق، ج2، ص140.
ابن أثير، أبوالحسن علی بن محمد شیبانی، أسد الغابة، ج2، ص154 و ج3، ص660.
ابن حجر عسقلانی، أبوالفضل أحمد بن علی، الإصابة، دارالکتب العلمیة، 1415 ق، ج3، ص5.
ابن أثير، أبوالحسن علی بن محمد شیبانی، الكامل فی التاريخ، دار الكتاب العربی، 1417 ق، ج2، ص422.
ذهبی، شمس الدين أبوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان، تاريخ الإسلام، دار الغرب الإسلامی، 2003 م، ج1، ص384.
ابن خلدون، تاريخ ابن خلدون، دار الفکر، 1408 ق، ج1، ص137 و ج2، ص566.
4. «برتری حضرت زهرا و حضرت خدیجه بر عایشه در استدلال سقاف»
«برتری حضرت زهراء برهمه زنان در همه زمان‌ها»
«افضلیت حضرت زهرا»
«فضیلت فاطمه (س) بر عایشه در کلام آلوسی»
5. سهیلی می‌گوید حدیث صحیح «فاطمه پاره تن من است، ...» دلیل بر برتری حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بر خلیفه اول و دوم است، و اگر کسی به ایشان دشنام دهد، کافر است، چون پیامبر را غضب‌ناک کرده است.
«نتایج حدیث صحیح «فاطمه پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده» در کتب اهل سنت»
6. زرقانی، شرح المواهب اللدنّیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، تصحیح محمد عبدالعزیز سالم، ج3، ص205.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.