احتجاج امیرالمومنین (ع) به امامت خویش

  • 1401/04/16 - 18:39
حضرت علی (ع) پس از رحلت حضرت رسول (ص) و حتی طی مدت 25 سال خانه نشینی، حتی یک لحظه این حقیقت را از نظر دور نداشتند که مسئولیت امامت و خلافت و زعامت جامعه اسلامی، مأموریت و جایگاهی الهی بوده که به ایشان تفویض شده و فقط طی دوره ای خاص، به خاطر مهیا نبودن جامعه و شرایط اجتماعی به فعلیت نرسید.
قرآن ناطق مبین و مفسر قران صامت

ابن قتیبه دینوری به احتجاجات امام علی (ع) مبنی بر امامت خود تصریح می کند و می نویسد: «هنگامی که علی (ع) را نزد ابوبکر آوردند فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا (ص) هستم. گفتند: با ابوبکر بیعت کن. فرمود: من از همه شما برای خلافت شایسته‌ترم. با شما بیعت نمی‌کنم، بلکه سزاوار این است که شما با من بیعت کنید.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که همواره مخالفین شیعه مطرح می‌کنند این است که اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خطبه غدیر امامت الهی حضرت علی (علیه‌السلام) را اعلام فرمودند، چرا خود حضرت علی (علیه‌السلام) بعد از رحلت حضرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به الهی بودن امامت خویش استناد و احتجاج نکردند.

در پاسخ به این شبهه می توان گفت، بعد از وقایع سقیفه بنی ساعده و حوادثی که منجر به تکیه زدن خلیفه اول بر مسند خلافت شد، حضرت علی (علیه‌السلام) در ابتدا تا حدی که مصالح امت اسلام و جامعه نوپای مسلمانان به خطر نیفتد، در برابر این موضوع (تعیین خلیفه اول در سقیفه) مقاومت و به حکومت وقت، اعتراض کرد.

ابن قتیبه دینوری مورخ و عالم اهل سنت، در کتاب الإمامة والسیاسة در چند مورد به احتجاجات امام علی (علیه‌السلام) مبنی بر امامت خود تصریح می کند؛ یکی از آن موارد، جایی است که واکنش امام علی (علیه‌السلام) را در قبال درخواست بیعت اجباری برای ابوبکر بیان می‌کند: «هنگامی که علی (علیه‌السلام) را نزد ابوبکر آوردند فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستم. گفتند: با ابوبکر بیعت کن. فرمود: من از همه شما برای خلافت شایسته‌ترم؛ با شما بیعت نمی‌کنم بلکه سزاوار این است که شما با من بیعت کنید.»

احمد بن حنبل نیز نقل كرده است كه حضرت علی (علیه‌السلام) صحابه را در رَحبَه جمع کرد و آنان را سوگند داد، هر آنچه كه در غدير خم از پيامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنيده‌اند، برخيزند و گواهی دهند. تعداد زيادی از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در غدير خم دست علی را گرفت و فرمود: «آيا می‌دانيد كه ولايت من بر مؤمنين از خود آنان بيشتر است؟ پاسخ دادند: بلی! آنگاه فرمود: (مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ) هر كس من مولای او هستم، علی مولای او است.»(2)

طبق نقل حاكم نيشابوری، علی (علیه‌السلام) در جنگ جمل، طلحه را فراخواند و به او فرمود: تو را به خدا سوگند در غدير خم از پيامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنيدی كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ» هر كس من مولای او هستم، علی مولای او است؟ طلحه پاسخ داد بلی شنيدم! علی (علیه‌السلام) فرمود: (فَلِمَ تُقَاتِلُنِي؟) پس چرا به جنگ با من آمده‌ای؟ پاسخ داد: فراموش كرده بودم؛ آنگاه طلحه از جنگ منصرف شد و رفت.(3)

حاصل همه این سخنان، تجلی این حقیقت است که حضرت علی (علیه‌السلام) در تمام سال های بعد از رحلت حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و حتی طی مدت 25 سال خانه نشینی، حتی یک لحظه این حقیقت را از نظر دور نداشتند که مسئولیت امامت و خلافت و زعامت جامعه اسلامی، مأموریت و جایگاهی الهی بوده که به حضرت، تفویض شده و فقط طی دوره‌ای خاص، به خاطر مهیا نبودن جامعه و شرایط اجتماعی به فعلیت نرسید.

پی‌نوشت:
1. «ثُمّ إنّ عَلِیّا کَرّمَ الله وَجهَه أَتَى بِه إِلَى أَبِی بَکر وَ هُوَ یَقُولُ: أَنَا عَبدُالله وَ أَخُو رَسُولِه، فَقِیلَ لَهُ بَایِع أُبَابَکر فَقَالَ: أَنَا أَحَقّ بِهَذا الأَمر مِنکُم، لَا أبَایِعَکُم وَ أَنتُم أَولَى بِالبَیعَة لِی.» ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، محقق: علی شیری، دارالاضواء، بیروت، ج1، ص29.
2. أحمد بن محمد بن حنبل، أبوعبدالله، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج32، ص55، محقق: شعيب الأرنؤوط - عادل مرشد، نشر مؤسسة الرسالة، چاپ اول.
3. حاكم نیشابوری، أبوعبدالله، المستدرك على الصحيحين، ج3، ص419، تحقيق: مصطفى عبدالقادر عطا، نشر دار الكتب العلمية،  بيروت، چاپ اول.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.