نقش انگلیس در انتخاب فلسطین برای شکل گیری دولت صهیونیستی(قسمت دوم)

  • 1401/03/03 - 12:24
انگلیس برای به وجود آمدن دولت رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین، همه گونه تسهیلات نظیر صدور سند بین المللی بالفور، تجهیزات مخابراتی، تعیین کمیسیونی صهیونیستی برای فلسطین را فراهم کرده است.
نقش انگلیس در انتخاب فلسطین برای شکل گیری دولت صهیونیستی

دولت استعماری انگلیس در غصب فلسطین توسط صهیونیست ها نقش جدی ایفا کرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از به وجود آمدن دولت رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین، سازمان های تابع دولت انگلستان با صهیونیست ها مانند یک متحد رفتار می کردند و برای آنها همه گونه تسهیلاتی را فراهم کرده اند. به برخی از این تسهیلات اشاره می شود:

1. انگلستان تعهد کرد به ایده تأسیس یک میهن ملی یهودی در فلسطین جامه عمل بپوشد. پیوریتان ‌های مسیحی[1] معتقدند از نگاه کتاب مقدس، گام اساسی و مهم به سوی هزاره خوشبختی و دومین ظهور مسیح، بازگرداندن یهود به سرزمین فلسطین است و این وظیفه را بر عهده انگلستان گذاشتند.[2] انگلیس هم برای تشکیل دولت یهود در فلسطین در جنگ جهانی اول به صهیونیست ها تعهد داده است.[3]

2. صدور نامه بالفور که از عجیب ترین اسناد بین المللی تاریخ است؛ زیرا انگلیس به موجب آن، زمینی(فلسطین) را که مالکش نبود به کسانی(صهیوینست ها) که اصلاً استحقاقش را نداشتند، داده است.[4] اتحاد انگلستان و صهیونیسم این بار موضوع نامه ای شد که آرتور بالفور، وزیر خارجه انگلستان و مدافع پرشور صهیونیسم برای لرد روچیلد، ثروتمند یهودی فرستاد. او در این نامه که در دوم نوامبر 1917 رسماً صادر شده است، حمایت دولت انگلیس را از آرمان های صهیونیستی و نظر مساعد این دولت در قبال تأسیس یک موطن ملی برای قوم یهود در فلسطین اعلام داشته است.[5]

3. گذشته از بالفور، هربرت ساموئل، چهره سیاسی یهودی انگلیسی و لوید جورج، نماینده انگلیسی که مدتی مشاور حقوقی صهیونیست ها بود و بعدها نخست وزیر انگلستان شد، از فکر تأسیس یک دولت یهودی در فلسطین طرفداری می کردند. اندکی بعد، سیریل اسکات، سردبیر روزنامه پرآوازه منچستر گاردین و ادوارد گری، وزیر انگلیس نیز به آنها پیوستند. ساموئل درخواست کرد که لازم است فلسطین به امپراتوری انگلستان اضافه شود و از جنبش صهیونیسم و هدف آن بر تأسیس میهن ملی برای یهودیان در فلسطین حمایت شود.

تمام این اقدامات انگلستان به خاطر حفظ منافع استعمار در منطقه بود، چنان که آیریش تایمز اعلام کرد: «از لحاظ بریتانیا بهترین راه دفاع از کانال سوئز استقرار مردمی در فلسطين خواهد بود که به ما علاقمند باشند.»[6]

 به هر حال، محافل حاکمه انگلیس و صهیونیست ها پس از بیست سال تلاش و تقلا يعنی از ۱۸۹۷ تا ۱۹۱۹، موفق شدند جمعیت یهودیان فلسطین را از ۵ به ۱۰ درصد کل جمعیت افزایش دهند.

این کار برای انگلیس و صهیونیست ها بسیار رنج بار بود؛ زیرا از سویی یهودیان دنیا تن به اسکان در ناحیه کانال نمی دادند. از سویی دیگر اعراب نیز که بالغ بر ۹۰ درصد جمعیت فلسطین را تشکیل می دادند به حق و به جا، ایشان را به چشم کسانی می نگریستند که دولت بریتانیا و صهیونیست ها برای غارت ایشان فرستاده اند.

احد هاآم، یکی از متفکرین برجسته صهیونیست که در همان دوران از فلسطین دیدار کرد، اعتراف جالبی می کند: «ما تصور می کنیم که اعراب مردمی هستند وحشی و چون حیوانات زندگی می کنند و نمی فهمند که در اطرافشان چه می گذرد. این تصوری است خطا ... با این همه، برادران ما در فلسطین چه می کنند؟ آنها با اعراب به خصومت و ستم رفتار می کنند، آنها را از حقوق خود محروم می سازند، ایشان را می آزارند، آن هم بی جهت، و تازه به این چیزها می بالند و در میان ما کسی با این تمایل زشت و خطرناک مخالفت نمی ورزد.»[6]

4. به صهیونیست ها اجازه داده شد که از تجهیزات مخابراتی وزارت خارجه انگلستان استفاده کنند.[7]

5. یکی از اولین نتایج ملموس اعلامیه دولت انگلیس(اعلامیه بالفور) تعیین کمیسیونی صهیونیستی برای فلسطین در ماه مارس ۱۹۱۸ بود. اهداف و جایگاه این کمیسیون به شرح زیر تعیین شد:

- کمیسیون باید در مقام نماینده سازمان صهیونیستی فعالیت کند.

- کمیسیون باید در تمامی امور مربوط به یهودیان با مسائلی که ممکن است به تأسیس موطن ملی یهود بر اساس اعلامیه دولت اعلی حضرت مربوط شود، به عنوان یک ارگان مشورتی برای مقام های بریتانیایی در فلسطین فعالیت کند.

اهداف کمیسیون عبارت بود از:

۱. برقراری رابطه میان مقام های بریتانیایی و یهودیان ساکن در فلسطین.

۲. هماهنگ ساختن کارهای امدادرسانی در فلسطین و کمک به بازگرداندن افراد تبعیدی و رانده شده و آوارگان به محل زندگی پیشین آن ها.

٣. کمک به ایجاد و گسترش کولونی ها و سازماندهی جمعیت یهودی به طور عام.

۴. کمک به برقراری روابط دوستانه با اعراب و دیگر جوامع غیر یهودی.

۵. کمک به سازمان ها و مؤسسات یهودیان در فلسطین برای از سرگیری فعالیت های فرد.

6. گردآوری و گزارش اطلاعات درباره زمینه های توسعه هر چه بیشتر کولونی ها و کشور به طور عام.

7. مطالعه و تحقیق درباره امکان تأسیس یک دانشگاه عبری.[8]

بنابراین دولت استعماری انگلیس در غصب شدن فلسطین و آواره شدن ملت مسلمان آن نقش جدی ایفا کرد.

پی نوشت:
[1]. پیوریتان‌ها(پارسایان) از تندروترین شاخه‌ مذهبی پروتستان هستند، که در قرن 17 در انگلستان انقلاب کرده و قدرت را به دست گرفتند، با یهودیان آواره و علمای آنان رابطه برقرار کردند و در قرن 19 رسماً پیوندشان محکم‌ شد. آنها در اصل مسیحیانی هستند که طرفدار جدی صهیونیسم هستند و از قرن 16 میلادی به خاک آمریکا پا نهادند و در شکل‌ گیری تاریخ، فرهنگ و مذهب جامعه آمریکا نقش مؤثری داشتند.
[2]. Yona Malachy, Zionism in: Encycolopedia judaica, vol.21, Jerusalem: Keter PUBLISHING HOUSE LtD. 2007, vol. 21, p. 621
[3]. شون لنگ، تاریخ قرن بیستم، ترجمة مهرک ایوانلو، تهران: آونددانش، 1392، ص 77؛  سید محمد شیرازی، دنیا بازیچة یهود، ترجمة سیدهادی مدرسی، اصفهان: حجت، 1378، ص 46- 47
[4]. عبدالوهاب کیالی، تاریخ نوین فلسطین، ترجمه محمد جواهر کلام، تهران: امیرکبیر، 1366، ص 103
[5]. عبدالوهاب کیالی، تاریخ نوین فلسطین، ص 99- 103؛ جورج لنچافسکی، تاریخ خاورمیانه، ترجمه هادی جزایری، تهران: اقبال، 1337، ص ۸۸-۸۷
[6]. یوری ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، تهران: امیرکبیر، 1353، ص ۱۲۳
[7]. محمد امیر شیخ نوری، صهیونیسم و نقد تاریخ نگاری معاصر غرب، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388، ص 183
[8]. ناهوم سوکولوف، تاریخ صهیونیسم، ترجمه داود حیدری، تهران: مطالعات تاریخ معاصر، 1377، ج 2، ص 201- 202

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.