نظر علمای اهل سنت در تأیید سماع موتی

  • 1401/02/26 - 08:08
شنقیطی در تفسیرش آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی و احادیث صحیح نمی داند و سخن علما در تأیید سماع موتی را با تحلیل روایات و تفسیر آیاتی که به نظر مخالف این نظر می‌آید، بیان می‌کند.
نظر علمای اهل سنت در تأیید سماع موتی

ابن تیمیه: روح در چند وقت به بدن بر می گردد، مثل زمانی که به مرده سلام می شود؛ در شب و روز جمعه که صلوات مسلمانان بر پيامبر (ص) عرضه می‌شود. روح مردگان پس از مفارقت از بدن باقی است که در نعمت یا در عذاب است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد امین شنقیطی از علمای معاصر عربستان، از اساتید دانشگاه های ریاض و مدینه و از اعضای «هیئت کبار علما» و مجلس مؤسسان «رابطة العالم اسلامی» و مورد قبول سلفیه عربستان است. نظرات او در آخرین کتابش «أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» برای وهابیون با ارزش است.[1] ولی مباحثی درباره «سماع موتی» (شنیدن مردگان پس از قبض روح) مطرح کرده که با نظر وهابیت در تضاد است.

در این تفسیر، ذیل آیه «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ [نمل/80] همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی و یا کران (باطن) را که از گفتارت روی می‌گردانند به دعوت (به حقیقت) شنوا کنی» به طور مفصل به روایاتی که سماع موتی را ثابت می‌کند پرداخته است. او روایاتی که در منابع معتبر اهل سنت، سماع موتی را ثابت می‌کند نقل کرده[2] و می‌گوید: این روایات صحیح، تصریح به شنیدن مردگان پس از مرگ می‌کند؛ سپس نظر علمای اهل سنت را در این مقوله بیان می‌دارد.

او حتی ازجمله کسانیکه معتقدند آیاتی همچون آیه 80 سوره نمل و 22 سوره فاطر[3] (که برخی بر عدم سماع موتی به آن استناد کرده‌اند)، منافاتی با روایات صحیح مذکور ندارد، ابن تیمیه را نام می‌برد و از قول او می‌گوید: «روح در چند وقت به بدن بر می‌گردد، مثل زمانی که به مرده سلام می‌شود یا در شب و روز جمعه که صلوات مسلمانان بر پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) عرضه می‌شود. روح مردگان پس از مفارقت از بدن باقی است که در نعمت یا در عذاب است. به همین دلیل است که بسیاری از مردم در مکاشفاتشان صدای مردگانی که مورد عذاب قرار می‌گیرند را شنیده و با چشمانشان عذاب آنان در قبرشان را دیده‌اند که در گزارشات معروفی نقل شده است؛ ولی دائماً روح در بدن میت باشد، بلکه جایز است در بعضی از زمانها این اتفاق بیافتد.»[4] بنابراین طبق این گزارش، ابن تیمیه فی الجمله سماع موتی را پذیرفته است ولی وهابیت آن را قبول ندارد.

شنقیطی در ادامه می گوید: «علمای حدیث اتفاق دارند بر صحت احادیث انس و ابن عمر که صحیح مسلم و بخاری از آنان درباره سخن گفتن پيامبر اکرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله) با کشتگان بدر نقل کرده‌اند؛ زیرا انس که شاهد جنگ بدر نبود از ابوطلحه که از صحابه بدری بود نقل کرده و این روایت را ابوحاتم در صحیحش آورده است. در انتهای حدیث قتاده به یک وجه و عایشه به گونه‌ای دیگر شنیدن مردگان را تفسیر کردند.»[5]
شنقیطی می‌گوید: «نص صحیح از پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) بر تأویل صحابه مقدم است و در قرآن هم چیزی که این سماع را نفی کند نیست. از آیه 171 سوره بقره هم برداشت می‌شود که شنیدنی که برای کفار نفعی داشته باشد از مردگان کفار نفی شده، نه همه انواع شنیدن.»[6]

شنقیطی از ابن حجر عسقلانی روایتی با سند معتبر از عایشه شبیه روایت سخن گفتن پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) با مردگان در جنگ بدر نقل کرده است و اگر این نقل صحیح باشد، نشان از این دارد که عایشه از انکار آن حدیث صحیح که در وقت وقوع آن در آنجا نبوده، برگشته و آن را پذیرفته است که احتمال رجوع عایشه در این مسئله قوی است.[7]

در ادامه شنقیطی از ابن قیم نقل می کند که او به این پرسش که آیا مردگان سلام و زیارتشان توسط زندگان را می فهمند، اینگونه پاسخ داده، بله! روایاتی در این مورد نقل شده که نص است در اینکه به چشم خود دیده و جواب سلام را می‌دهند.[8]
ابن قیم پس از روایت سلام پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) به مردگان می‌گوید: این خطاب به کسی است که می‌شنود و می‌فهمد و اگر چنین نبود به منزله خطاب کردن به شیء معدوم و جمادات است و سلف بر آن اجماع دارند. روایات سلف بر اینکه مردگان، زیارت توسط زندگان را متوجه می‌شوند، متواتر است.[9]

پی‌نوشت:
[1]. «اعتراف عالم عربستانی به تأیید سماع موتی در اسلام»
[2]. «روایت «قلیب بدر» و اثبات سماع موتی»
«روایت «شنیدن صدای کفش زندگان» و اثبات سماع موتی»
«روایت «سلام به مردگان و خطاب به آنان» و اثبات سماع موتی»
[3]. آیه 80 نمل: «همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی.»
آیه 22 فاطر: «و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد می‌رساند، و تو نمی‌توانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته‌اند برسانی!»
[4]. اضواء البیان، شنقیطی، ج6، ص472.
[5]. همان، ص473.
[6]. همان، ص474.
[7]. همان، ص475.
[8]. همان، ص475.
[9]. همان، ص476.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.