اعتراف عالم عربستانی به تأیید سماع موتی در اسلام

  • 1401/02/24 - 12:36
شنقیطی در کتاب تفسیر «أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی نمی داند و ثابت می کند که سماع موتی، طبق روایات صحیح و نظر علمای اهل سنت مورد تأیید است و آیه‌ای در مخالفت آن وجود ندارد.
اعتراف عالم عربستانی به تأیید سماع موتی در اسلام

محمد امین شنقیطی اهل موریتانی در 41 سالگی به عربستان هجرت کرد و 25 سال آخر عمرش را در این کشور بود. او در تفسیر و آخرین تألیفش، مباحثی درباره «سماع موتی» (شنیدن مردگان پس از قبض روح) مطرح کرده که با نظر وهابیت در تضاد است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از علمای معاصر عربستان، محمد امین شنقیطی است. وی در سال 1286 شمسی، در موریتانی به دنیا آمد و در 41 سالگی به عربستان هجرت کرد و 25 سال آخر عمر خود را در این کشور طی کرد. در این مدت به اشتغالات علمی پرداخت. در مسجد النبی تفسیر قرآن گفته و تحت عنوان «العذب النمیر من مجالس الشنقیطی فی التفسیر» در پنج جلد به چاپ رسید. در دارالعلوم مدینه دو سال به تدریس تفسیر پرداخت؛ سپس به ریاض رفته و در دانشکده‌های شریعت و ادبیات عرب ریاض به تدریس تفسیر و اصول مشغول شد. همچنین برخی از تألیفات ابن تیمیه را برای مدرسان دانشکده‌ها تدریس می‌کرد. در مسجد شیخ محمد ابراهیم برای طلاب، اصول درس می‌داد. از سال 1340 شمسی از زمان افتتاح دانشگاه اسلامی مدینه، برای تدریس به مدینه منتقل شد و عضو مجلس مؤسسان این دانشگاه بود و تا زمان وفات به تدریس در این دانشگاه ادامه داد. در دانشکدهٔ عالی قضاء ریاض که در سال 1345 افتتاح شد، شنقیطی برای تدریس تفسیر و اصول به ریاض سفر می‌کرد. دو سال قبل وفاتش، یکی از 17 عضو «هیئت کبار علما» (هیئت علمای ارشد) و یکی از اعضای مجلس مؤسسان «رابطة العالم اسلامی» بود.

نظرات او در آخرین کتابش «أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» از این جهت که در آخر عمرش نگاشته و موفق به اتمام آن نشده، (تا آخر سوره مجادله در 7 جلد تفسیر شده) و مورد قبول سلفیه عربستان است اهمیت دارد. او در این تفسیر، بحث مفصلی درباره «سماع موتی» (شنیدن مردگان پس از قبض روح) دارد که با نظر وهابیت در تضاد است.

در این تفسیر، ذیل آیه «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ [نمل/80] همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی و یا کران (باطن) را که از گفتارت روی می‌گردانند به دعوت (به حقیقت) شنوا کنی» آورده است: «بدان! آن چیزی که بر اساس دلیل رجحان دارد این است که اموات در قبورشان، کلام کسانی که با آنها حرف می‌زنند، می‌شنوند و قول عایشه و تابعین او که به آیه 80 سوره نمل و آیات شبیه آن استدلال کرده‌اند، اشتباهی از عایشه و تابعین او است.

توضیح این مطلب، مبتنی بر دو مقدمه است:
- سماع موتی در احادیث متعدد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ثابت‌ شده است، به طوری که هیچ اشکالی در آن نیست و ایشان نگفته‌اند این امر مخصوص فرد یا زمان خاصی است.
- هیچ مخالفی از کتاب و سنت برای نصوص صحیح پیامبر ثابت نشده است و تأویل عایشه در بعضی آیات بر معنایی مخالف با احادیث مذکور، صحیح نیست؛ زیرا آیات دیگر به صحت اولویت دارند. پس نصوص صحیح نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با تأویل بعضی از صحابه رد نمی‌شود.»[1]

شنقیطی پس از این بیان روایات صحیحی از منابع اهل سنت نقل می کند و می‌نویسد: «بخاری از صحابه جليل القدری مثل ابن عمر و ابوطلحه روايت نقل كرده است كه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: آن مردگان (كشتگان بدر) كلام من را می‌‌شنوند و عايشه كه روايت ابن عمر را رد كرده است، به خاطر فهمش از قرآن بوده است و نظر او مردود است.»[2]

آیات 80 سوره نمل و 22 سوره فاطر منافاتی با این احادیث صحیح ندارد؛ ازجمله کسانیکه معتقد به عدم تنافی آیات مذکور و روایات صحیح فوق است، ابن تیمیه است که می‌گوید: «روح در چند وقت به بدن برمی‌گردد، مثل زمانی که به مرده سلام می‌شود یا در شب و روز جمعه که صلوات مسلمانان بر پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) عرضه می‌شود. روح مردگان پس از مفارقت از بدن باقی است که در نعمت یا در عذاب است. به همین دلیل است که بسیاری از مردم در مکاشفاتشان صدای مردگانی که مورد عذاب قرار می‌گیرند را شنیده و با چشمانشان عذاب آنان در قبرشان را دیده‌اند که در گزارشات معروفی نقل شده است؛ این دلیل نمی‌شود که دائماً روح در بدن میت باشد، بلکه جایز است در بعضی از زمانها این اتفاق بیافتد.»[3]

شنقیطی در ادامه می‌گوید: «علمای حدیث اتفاق دارند بر صحت احادیث انس و ابن عمر که صحیح مسلم و بخاری از آنان درباره سخن گفتن پيامبر اکرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله) با کشتگان بدر نقل کرده‌اند؛ زیرا انس که شاهد جنگ بدر نبود از ابوطلحه که از صحابه بدری بود نقل کرده و این روایت را ابوحاتم در صحیحش آورده است؛ در انتهای حدیث قتاده به یک وجه و عایشه به گونه‌ای دیگر شنیدن مردگان را تفسیر کردند.»[4]

شنقیطی می‌گوید: «نص صحیح از پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) بر تأویل صحابه مقدم است و در قرآن هم چیزی که این سماع را نفی کند نیست. از آیه 171 سوره بقره هم برداشت می‌شود که شنیدنی که برای کفار نفعی داشته باشد از مردگان کفار نفی شده، نه همه انواع شنیدن و در احادیث صحیح ثابت شده که مرده، صدای کفش تشییع کنندگان هنگام برگشت را می‌شنود.

هنگامی که دانستیم در قرآن شنیدن مردگان نفی نشده و در نص صحیح بدون معارض نیز ثابت شده است؛ نتیجه می‌گیریم: تأویل عایشه به سه دلیل، روایات صحیح صحابه عادل را رد نمی‌کند:
- روایت عادل با تأویل رد نمی‌شود.
- در کلام عایشه که گفته مردگان علم به سخنان پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) پیدا کردند مشخص می‌شود که آنان شنیده‌اند و به آن مطلب عالم شدند.
- در برخی روایات رجوع عایشه به احادیث صحیح خبر داده شده و عایشه معتقد به شنیدن مردگان شده است.[5]

ابن حجر عسقلانی روایتی با سند معتبر از عایشه شبیه روایت سخن گفتن پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله) با مردگان در جنگ بدر نقل کرده است و اگر این نقل صحیح باشد، نشان از این دارد که عایشه از انکار آن حدیث صحیح که در وقت وقوع آن در آنجا نبوده، برگشته و آن را پذیرفته است؛ احتمال رجوع عایشه در این مسئله قوی است که در دو نقل آمده است.»[6]

ابن حجر از یکی از علما نقل می‌کند: «عایشه فهیم و باهوش بود و روایات بسیاری نقل کرده است و بیش از همه در مشکلات علمی غور کرده است، با این حال نمی‌تواند روایت فرد ثقه‌ای را رد کند مگر با نص دیگری که دلالت بر نسخ، تخصیص یا محال بودن آن کند.»[7]

پی‌نوشت:
[1]. اضواء البیان، شنقیطی، ج6، ص466.
[2]. همان، ص468.
[3]. همان، ص472.
[4]. همان، ص473.
[5]. همان، ص474.
[6]. فتح الباری، ابن حجر، ج7، ص304.
اضواء البیان، شنقیطی، ج6، ص475.
[7]. فتح الباری، ابن حجر، ج7، ص304.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.