آیا امیرالمؤمنین (ع) دستور به بخشش ابن ملجم دادند؟!

  • 1401/02/09 - 15:28
شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به دست شقی ترین مردم آخرالزمان یعنی ابن ملجم مرادی، از بزرگترین حوادث تلخی شمرده می شود که بر امت اسلامی تحمیل شده است. عده ای با خیال واهی ادعا کرده اند که حضرت در سخنان خود و در وصیتی که به اطرافیان خود فرموده‌ اند امر به بخشودگی و گذشت از قصاص را داده اند. این در حالی است که بر اساس مستندات تاریخی و روایی، انتساب این ادعا به امیرالمؤمنین (علیه السلام) صحیح نیست.
آیا امیرالمؤمنین (ع) دستور به بخشش ابن ملجم دادند؟!

ابن ملجم به حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) گفت: برای چه کسی گریه می‌کنید؟! به خدا قسم این شمشیر را به هزار سکه خریدم و با پرداخت هزار سکه، آن را مسموم کردم و اگر همانند ضربه ای که به پدرت زدم به اهل مصر می زدم از آنان احدی باقی نمی ماند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ 27 رمضان سالروز به درک واصل شدن ابن ملجم مرادی قاتل امیرالمومنین علی (علیه السلام) است. یکی از سؤالاتی که ذهنها را به خود مشغول کرده این است که آیا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قاتل خود ابن ملجم ملعون را بخشیده است؟! عده ای بر آن باور هستند که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قاتل خود را بخشیده و کشتن او کاری برخلاف دستور حضرت بوده و بر اساس توصیه حضرت، باید مورد عفو قرار می‌گرفت، اما آنچه در تاریخ به ثبت رسیده این است که بعد از شهادت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با یک ضربه شمشیر امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) کشته و قصاص می‌شود.

برای تبیین و روشن شدن حقایق تاریخی این حادثه و مواضع این ادعا چند نکته بیان می‌شود:
نکته اول؛
بعضی از افراد ناآگاه، تنها با استفاده بخشی از سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) مدعی بخشش ابن ملجم ملعون از سوی حضرت شده اند. این در حالی است که تقطیع سخنان حضرت سبب شده تا چنین ادعایی از جانب آنان مطرح گردد. اگر در متن سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) جستجو شود این چنین فهمیده می‌شود که امام (علیه‌السلام) در صورت نجات از جراحت و مسمومیت، خود در مورد قصاص و یا بخشش تصمیم خواهند گرفت؛ اما در صورت شهادت، اگرچه حضرت به نزدیکان خود توصیه الهی درباره عفو و گذشت را یادآوری می کند؛ ولی باز هم با توجه به شرایط جامعه و حق قصاصی که شرع مقدس برای اولیاء دم قرار داده است، در این باره نیز وصایایی را بیان فرموده‌اند که ریشه در احکام الهی و آیات قرآن کریم دارد.

مدعیان بخشش ابن ملجم از سوی حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) به این قمست از سخنان حضرت در کتاب نهج البلاغه استدلال می کنند که مرحوم سید رضی می نویسد: «امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به اطرافیان خود فرمودند: «اگر زنده ماندم در خون خود مرا اختيار است و اگر فوت کردم مرگ مرا وعده گاه ديدار است. اگر ببخشم بخشش موجب نزديكى من است به خداى متعال و اگر شما قاتل را عفو کنید براى شما نيكوكاری است. پس ببخشيد! «أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ [نور/22] آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد؟»[1]

اما این ادعای امر به بخشودگی و عدم قصاص ابن ملجم ملعون از سوی حضرت ادعای باطلی است که فقط با استدلال به بخشی از سخنان حضرت مطرح شده و دیگر سخنان حضرت در این‌باره بیان نشده است. با بررسی اسناد معتبر مشخص می‌شود که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بعد از ضربتی که به ایشان وارد شد به امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) توصیه‌هایی داشته اند. سید رضی در ادامه می‌نویسد: «امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به اطرافیان خود فرمودند: «اى فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را که به بهانه کشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتید و گویید: امیرالمؤمنین کشته شد، امیرالمؤمنین کشته شد؛ بدانید که فقط قاتلم باید قصاص شود. ملاحظه کنید هرگاه من از این ضربت او از دنیا رفتم، تنها او را یک ضربت بزنید و گوش و بینى و اعضاى او را قطع مکنید، که من از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم می‌فرمود: «از مثله کردن دورى کنید؛ هر چند در باره سگ هار باشد.»[2]
با توجه به وصیت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) مشخص می‌شود حضرت دستور به قصاص داده‌اند و از حق قانونی و شرعی خود گذشت نکرده‌اند.

نکته دوم؛
به دلیل جایگاه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و همچنین عظمت مقام حاکم و خلیفه مسلمین، تقاضای مردم قصاص قاتل حضرت بوده است. لذا درخواست قصاص یک امر عقلی و براساس حکمت و مصلحت جامعه اسلامی است که بر اساس آیات قرآن مایه حیات انسانها است. لذا پروردگار عالم در قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [بقره/179] ای صاحبان خرد! برای شما در قصاص مایه زندگی است، باشد که [از ریختن خون مردم بدون دلیل شرعی] بپرهیزید.»
بر اساس آیه شریفه، قصاص حق مسلمی بوده که در آیات قرآن نیز به آن اشاره شده است و اگر خوب اندیشیده شود باید موجود خبیثی همانند ابن ملجم ملعون با قصاص از جامعه اسلامی حذف می‌شد تا امنیت سایر مسلمانان را به خطر نیندازد.
زیرا اگر او بعد از شهادت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آزادانه در جامعه تردد می‌کرد هر لحظه احتمال دست درازی به امنیت مسلمانان از سوی او محال نبود. اما اگر فرض شود که امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) از قصاص ابن ملجم ملعون می‌گذشتند و عفو می‌کردند، دو احتمال برای او پیش می‌آمد. احتمال اول آن که در صورت زندانی و حبس ابن ملجم، مسلمانان به زندان هجوم می‌آوردند و او را به طور فجیعی به قتل می‌رساندند. چرا که از وی بغض و کینه به دل داشتند. احتمال دوم آن که اگر امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) ابن ملجم ملعون را آزاد کرده و رها می‌گذاشتند، جان او به هیچ وجه در امان نبود و هر جا مسلمانان به وی دست می‌یافتند، قطعاً او را به طرز فجیعی به قتل می‌رساندند.

نکته سوم؛
محدثین و مورخین شیعه و اهل سنت بارها از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) احادیث و کلماتی که بیان کننده شقاوت ابن ملجم بوده را ثبت و ضبط کرده اند.
به عنوان نمونه ابن کثیر از علمای مشهور اهل سنت در کتاب خود می‌نویسد: «جابر بن سمره از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل می‌کند که حضرت به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «علی جان! می‌دانی از اولین مردمان، شقی ترین آنها چه کسی است؟ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) عرض کردند: کسی که ناقه صالح را کشت. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند: چه کسی شقی ترین مردم در آخرالزمان است؟ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) عرض کردند: خدا و رسولش می‌دانند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: قاتل تو، شقی ترین مردم است.»[3]
شقاوت ابن ملجم ملعون حتی در کلمات او نیز به وضوح و کامل بیان شده است. ابن اثیر مورخ مشهور اهل سنت، به گزارش تاریخی تلخی در این باره در کتابش اشاره می‌کند و می‌نویسد: «ام کلثوم (سلام‌الله‌علیها) به ابن ملجم مرادی فرمود: ای دشمن خدا! با پدر من چه کار داشتی؟ خداوند تو را ذلیل کند. ابن ملجم در پاسخ گفت: برای چه کسی گریه می‌کنید؟! به خدا قسم این شمشیر را به هزار سکه خریدم و با پرداخت هزار سکه آن را مسموم کردم و اگر همانند ضربه‌ای که به پدرت زدم به اهل مصر می‌زدم از آنان احدی باقی نمی‌ماند.»[4]
با بررسی مجموع سخنان حضرت مشخص می شود که ایشان دستور به قصاص ابن ملجم داده و از حق قانونی خود گذشت نکردند. زیرا عفو و بخشش، خود جایگاه خاصی دارد و در صورتی عفو نیکوست که زمینه‌ای برای اصلاح فرد مقابل، وجود داشته باشد؛ درحالی که سخنان ابن ملجم مرادی از پلیدی و خباثت ذات او پرده بر می‌دارد و به عمق جنایت او اشاره می‌کند. چگونه می‌توان عقلاً پذیرفت که یک چنین شبه انسانی را با این قساوت قلب، در جامعه آزادانه رها کنند و اجازه دهند تا هر آن‌چه را که بخواهد، انجام دهد. آیا با رهاساختن قاتل پلیدی همانند ابن ملجم مرادی ملعون، می توان امنیت مسلمانان را به خطر انداخت؟!

پی‌نوشت:
[1]. شريف الرضى، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص378، هجرت - قم، چاپ اول، 1414 هـ. «إِنْ‏ أَبْقَ‏ فَأَنَا وَلِيُ‏ دَمِي‏ ... يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُم‏.»
[2]. شريف الرضى، نهج البلاغة، ص422. «ثُمَّ قَالَ يَا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ‏ ... لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُور.»
[3]. ابن كثير، البداية والنهاية، ج7، ص325، دار الفكر، 1407 هـ. «عنْ جَابِرِ ابن سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... قَالَ: قَاتِلُكَ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن اثير، الكامل فی التاريخ، ج2، ص740، دار الكتاب العربی، بيروت – لبنان، الطبعة الأولى، 1417هـ. «فَقَالَتْ لَهُ أُمُّ كُلْثُومٍ ابْنَةُ عَلِيٍّ: أَيْ عَدُوَّ اللَّهِ! ... مَا بَقِيَ مِنْهُمْ أَحَدٌ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.